این نویسنده درباره آموزشی یا سرگرمی بودن محتوای کتاب گفت: همیشه فکر میکنم که در ادبیات کودک و نوجوان جنبه سرگرمی خیلی مهمتر از جنبه آموزشی است؛ چراکه در سرگرمی میتوانیم یک خرده آموزشهایی را به کودکان بیاموزیم ضمن اینکه خودم یک پسر دارم که در دوران خردسالیاش اینگونه بود که نمیتوانستیم محتوای زیادی را با یکبار تعریف کردن یک داستان یا یکبار نصیحت کردنش بیاموزیم، از این رو بهترین کار این است که یک محتوای خرد را در یک داستان سرگرمکننده به بچهها آموزش داد تا آن برایش تکرار شود و در ذهنش ماندگار شود.
شوشتری درباره اینکه شخصیت «ماهی» نشانگر چه افرادی از جامعه است گفت: ذهنیتم این نبود که شخصیتهای داستان نشانگر شخصیتهای خاص و تاثیرگذاری باشند؛ بلکه سعی داشتم صرفا یک قصه براساس داستانهای فولکلور خودمان تولید کنم. مثلا تکراری را که در داستان «کک به تنور» میبینیم و حرکت و بازی که در قصه وجود دارد، سعی کردم در سه داستان کتاب نیز بگنجانم.
این نویسنده درباره شاخصههای نوشتن برای کودکان گفت: برای نوشتن کتاب کودک و نوجوان هرکس شاخصههای مربوط به خود را دارد؛ فارغ از اطلاعاتی که باید داشته باشیم و آموزشهایی که باید در حیطه نوشتن بیاموزیم فکر میکنم که سرگرمی و تعریف قصه برای بچهها از هر چیزی مهمتر است.
شوشتری با اشاره به اینکه کودکان بیشتر درگیر فضای مجازی هستند گفت: این یک امر بدیهی است و قبول دارم که بیشتر کودکان و نوجوانان با فضای مجازی و بازیهای کامپیوتری ارتباط عمیقتر و بیشتری دارند؛ اما من اینگونه به موضوع نگاه میکنم که ما باید در آن رسانه خاص جایی را برای کتاب باز کنیم، شاید این درستترین کار باشد.
این نویسنده درباره اینکه والدین چقدر در کتابخوان شدن بچهها موثر هستند گفت: پدران و مادران تا حدودی میتوانند در کتابخوان شدن کودکان و نوجوانان تاثیر داشته باشند؛ مثلا در خانهی من پر از کتاب است؛ از این رو، سرگرمی اصلیام کتاب خواندن است؛ اما پسرم تا یک سنی عاشق کتاب بود و بعد به راحتی کتاب را کنار گذاشت، برای اینکه فکر میکند یک داده مفیدتر و زیادتری را در فضای مجازی میتواند داشته باشد تا اینکه چند ساعت وقت بگذارد و آن کتاب را بخواند تا آن داده و اطلاعات را پیدا کند. فکر میکنم در این زمینه نیز ما نویسندگان که برای کودکان و نوجوانان مینویسیم باید پا به پای آنها جلو برویم.
ثبت دیدگاه