گروه ویژه فارس: روز گذشته وبسایت «کلمه»- رسانه منتسب به اعضای فراری جریان فتنه- یادداشتی از میرحسین موسوی منتشر کرد. این یادداشت با محتوایی هتاکانه، مقامهای عالی نظام، سرداران شهید مدافع حرم و محور مقاومت در منطقه را مورد هجمه قرارداد.
یادداشت میرحسین موسوی از یکسو ذوقزدگی دشمنان ملت ایران را در پی داشت و از سوی دیگر واکنش منفی افکارعمومی را در فضای مجازی برانگیخته است.
درباره این یادداشت گفتنیهایی است؛
۱- میرحسین موسوی اساساً فرد قانون شکنی است.خاطره افکارعمومی ایران هنوز به خاطر دارد که در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و در شرایطی که هنوز مردم در صفهای اخذ رأی حضور داشتند و چندین ساعت تا پایان مهلت رأی گیری باقی مانده بود، وی و حامیانش در اقدامی غیرقانونی با فراخوان نمایندگان رسانه های بیگانه از پیروزی خود با اختلاف آرای بسیار زیاد خبر داد و گفت که رئیس جمهور ایران شده است!
مروری بر وقایع انتخابات ۸۸ گواه این واقعیت است که وی و حامیانش در جریان برگزاری انتخابات ۷ مرتبه به انحای مختلف ادعای پیروزی خود در انتخابات را مطرح کردند. موارد را با هم مرور می کنیم:
* هنوز روز ۲۲ خرداد ۸۸ به نیمه نرسیده بود که سیدمحمد خاتمی- که خود بارها علیه سلامت انتخابات سخن گفته بود- مدعی پیروزی میرحسین موسوی در انتخابات شد.
* ساعت حدود ۱۲:۱۰ ظهر روز ۲۲ خرداد وبسایت یاری از سایتهای حامی موسوی در خبری به نقل از سیدمحمد خاتمی مدعی شد که میرحسین موسوی در دور اول انتخابات ریاست جمهوری دور دهم پیروز شده است!
* ساعت ۱۳:۱۱ بعداز ظهر است و ۵ ساعت از آغاز رأیگیری گذشته؛ وبسایت قلمنیوز وابسته به ستاد انتخاباتی موسوی، مدعی پیروزی وی شد.
ابوالفضل فاتح رئیس کمیته اطلاعرسانی، رسانه و تبلیغات ستاد مهندس موسوی در این باره ادعا کرد که ”پیروزی مهندس موسوی با فاصله زیاد قطعی است/ همه برای این پیروزی یک سجده شکر بدهکاریم”
* سیدعلیاکبر محتشمیپور رئیس کمیته غیرقانونی صیانت از آرای میرحسین موسوی هم در ساعت ۱۶ کنفرانس خبری کرد و مدعی شد که موسوی پیروز انتخابات است.
* ساعت ۱۹ روز ۲۲ خردادماه قلمنیوز به نقل از فرشاد مؤمنی ادعا کرد : ”میرحسین موسوی در آستانه شکستن رکورد ۳۰ میلیون رأی است.”
این وبسایت حدود یک ساعت بعد در ساعت ۲۰:۲۱ هم مدعی شد که “موسوی بیش از ۶۰ درصد آرا را کسب کرده است”.
* وبسایت “جمهوریت” -که گفته میشد از سوی فرزندان آیتالله هاشمیرفسنجانی اداره میشود- در ساعت ۲۱:۰۶ خبری را با تیتر “خاتمی به میرحسین تبریک گفت” منتشر کرد. در این خبر خاتمی با ادعای کسب اکثریت آرا از سوی موسوی، این پیروزی را به وی تبریک گفت.
* ساعت ۲۳ روز ۲۲ خرداد ۸۸ میرحسین موسوی در یک نشست خبری قبل از پایان رأیگیری مدعی شد: “بنابر اطلاعاتی که ما از ستادهایمان داریم؛ در سطح کشور، برنده قطعی، برنده قطعی با نسبت آرای بسیار زیاد اینجانب هستم”.
گفتنی است که این اقدام توسط ترامپ در آخرین دور انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رخ داده است. اما تفاوت رفتار همفکران و همراهان موسوی با همفکران و همراهان ترامپ در این است که دموکراتها و جمهوری خواهان با انتقاد از ترامپ، وی را دیکتاتوری ذلیل، مستبد، قانون شکن و رفتار وی را خطرناک و مصداق حمله به دموکراسی نامیدند. در حالی که همفکران و همراهان موسوی یا از اقدامات غیرقانونی وی حمایت کرده یا با سکوت قابل تامل از کنار گستاخی ها و بی حرمتی های وی حتی به اهل بیت (ع) نیز عبور کردند.
۲- موسوی پس از ادعای پیروزی در انتخابات و سپس ادعای تقلب، همچنان مسیر قانون شکنی را پیمود. با اینکه نظام با سعه صدر و مدارا با وی رفتار کرده و مسیر قانون را به او پیشنهاد داده بود اما میرحسین موسوی دقیقاً با بازی در پازل دشمن ضمن تخطی و سرپیچی از پیگیری روند قانونی، مردم را به خیابان کشاند و خسارت هنگفتی به کشور و ملت تحمیل کرد.
۳- قطعاً نباید یادداشت اخیر موسوی را یک اقدام فردی تلقی کرد. بلکه این یادداشت محصول یک هماهنگی پیدا و پنهان میان اعضای جریان فتنه در داخل و فتنه گران فراری در خارج از کشور است.همچنان که ادبیات این یادداشت به مانند بیانیه های وی در فتنه ۸۸ با ادبیات جریان نفاق همسانی دارد. به عبارتی ادبیات این یادداشت بیش از همیشه شبیه به سربازان مریم رجوی است.
اولین بار متن این یادداشت توسط وبسایت کلمه منتشر شد و سپس توسط برخی رسانههای داخلی منتسب به طیف افراطیون اصلاح طلب بازنشر شد. اما سؤال اینجاست که اصلاً چرا این یادداشت در فضای فعلی منتشر شده است و چرا امثال محمد خاتمی که برای بازگشت به درون نظام دست و پا می زند، از این یادداشت حمایت کرده است؟
پاسخ را باید در مجموعه اقداماتی دید که حداقل در یکسال گذشته رخ داده است. جریان فتنه و اعضای ارشد ستاد میرحسین موسوی، که به دلیل قصور و تقصیر برخی دولتمردان در دولت سابق نفوذ کرده و برخی پستهای ارشد را اشغال کردند، به این امید بودند که با کارنامهای که دولت قبل در حوزههای مختلف و از جمله اقتصاد به جای گذاشت، محصول آن در خیابان به بار آمده و مردم با شورش علیه حاکمیت، پروژه ناتمام فتنه گران در سال ۸۸ را با ۱۲ سال تأخیر به اجرا درمی آورند.
اما این سناریو با هوشمندی مردم فهیم کشورمان، نقش بر آب شد. مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دقیقاً خلاف نظر جریان فتنه و سران این جریان عمل کردند.
روزها و هفتهها و ماهها سپری شد؛ غوغای سلام فرمانده و شاهکار دهه نودیها، در اقصی نقاط کشور و شهر به شهر و کوچه به کوچه پیچید و حتی از مرزهای ایران نیز فراتر رفت. در ادامه، مردم در جشن عید غدیر در تهران، با حضور چند میلیونی، دشمنان و به خصوص جریان فتنه را مبهوت و عصبی کردند. پیش از آن نیز تشییع دهها میلیونی پیکر سردار شهید حاج قاسم، سیلی سختی بر گوش جریان فتنه نواخت.
۴- این یادداشت را باید نتیجه ناامیدی و خشم و عصبانیت جریان فتنه از مردم ایران دانست. همان مردمی که ۹ دی ۸۸ – با گرایشهای سیاسی مختلف-آن حضور حماسی، باشکوه و تماشایی را رقم زدند و باز هم همان مردم در تشییع پیکر حاج قاسم و اجتماعات سلام فرمانده و اجتماع جشن غدیر و محرم امسال- با گرایشهای سیاسی مختلف- حماسههای دیگر رقم زده اند. جریان فتنه از مردم عصبانی است و با هتاکی به سلیمانیها و همدانیها، تقلا میکند تا به زعم خود از مردم انتقامگیری کرده و به آنان دهن کجی کند.
۵-نگارش این یادداشت نشان می دهد که جریان فتنه با قانون، مردمسالاری و منافع ملی به هیچ عنوان سر سازگاری ندارد؛ قطعاً باید به شرکای پیدا و پنهان میرحسین موسوی در نگارش این یادداشت توجه مضاعفی کرد. آنانی که تاکنون با سکوت همراه با رضایت خود، در این اقدام همراه شدهاند. این زنجیره پیدا و پنهان را افرادی از محمد خاتمی و بهزاد نبوی و حجاریان و تاجزاده، تا علی مطهری و محسن هاشمی و سید حسن خمینی و شکوری راد و روزنامهها و رسانههای منتسب به جریان اصلاح طلب تشکیل می دهند.
اما نکته اساسی آن است که به نظر میرسد برخی از گردانندگان و عناصر اصلی جریان اصلاحات به خصوص طیف حامی فتنه، نسبت به این عبارت که نظام اسلامی دنبال جذب حداکثری است و به دنبال پیاده کردن هیچ کس از قطار انقلاب نیست، دچار سوءبرداشت و سوء تفاهم شده است و در هر بحرانی که از سوی جریان فتنه و فتنه گران اتفاق میافتد، سکوت را بر شفاف کردت مواضع خود ترجیح می دهند.
حال آن که در فضای جنگی، سکوت نسبت به ظلم و ظالم توجیهی ندارد، اصلاحات و احزاب تابعه این جریان میبایست موضع و صف بندی خود را نسبت به این گونه موارد روشن و شفاف بیان کنند.
۶- میرحسین موسوی و همقطاران وی پیش از این در بهمن ۸۹ تقلا کردند تا پروژه ضدایرانی دشمن را که هدف اصلی آن جنگ داخلی و تجزیه ایران بود به مرحله اجرا برسانند، اما درایت رهبر حکیم انقلاب و هوشمندی مردم عزیز ایران، این نقشه شوم را ناکام گذاشت.
این نقشه در سالهای بعد بر عهده داعش گذاشته شد اما سربازان غیور سردار شهید حاج قاسم و شهدای مدافع حرم از جمله شهید همدانی با ناکام گذاشتن این نقشه شوم، کمر داعش را شکسته و سیلی محکمی بر گوش رژیم اسرائیل و دولت آمریکا نواختند.
۷- میرحسین موسوی در این بیانیه دقیقاً با ادبیات گروهکهای تکفیری تروریستی و شبیه رفتار منافقین، اقدامات منطقهای ایران را مورد هجمه قرارداده است. شخصی که در سال ۸۹ مأموریت یافته بود تا ایران را تجزیه و جنگ داخلی به راه بیندازد، حالا همصدا با داعش و سران رژیم کودک کش اسرائیل شده است.
۸- از دیگر مواردی که می توان به عنوان سرنخ در موضوع یادداشت میرحسین به آن اشاره کرد، خاموشی و عدم تحرک بدنه جریان اصلاحات و فتنه است. در واقع در دوسال آخر ریاست جمهوری روحانی، اصلاحات به این نتیجه رسید که می بایست فرمان سیاست به سمت محکوم کردن رهبری و سپاه پاسداران بچرخد، زیرا نه آبی از روحانی برای اصلاحات گرم شد و نه روحانی توانست برخلاف ادعای بزرگ خود مبنی بر رفع تحریم و مشکلات اقتصادی قدمی بردارد، لذا این جریان با نشانه گرفتن سپاه و رهبری به عنوان عاملان مشکلات داخلی و خارجی، به دنبال احیای روحیه برای بدنه پای کار و به عبارت درستتر، بدنه کف خیابانی فتنه بودند که قسمتی از این پروژه را تاجزاده با همکاری جریان نهضت آزادی به جلو می برد تا جایی که میان تاجزاده و جریانات ضد انقلاب عملا مرزی برای مقابله با حکومت وجود نداشت و به ادعای تاجزاده، فقط راه حل ها و تاکتیک ها متفاوت است…
لذا یادداشت اخیر میرحسین، در همان مسیر چند سال گذشته اصلاحات برای فرار از واقعیت و مقصر نشان دادن رهبری و سپاه به عنوان عوامل مشکلات اقتصادی، قابل تحلیل است و به نظر میرسد جریان فتنه باز هم برای آینده، به دنبال آشوب و رفتارهای داعش گونه است.
حالا آن اندک افرادی که در اجرای اشد مجازات برای میرحسین موسوی و همقطاران وی تردید داشتند هم به یقین رسیدهاند که چنین افرادی که آشکارا به بلندگوی داعش و اسرائیل در ایران بدل شدهاند، باید با اجرای قانون به اشد مجازات برسند و تا اینجا کار هم نظام اسلامی، رأفت به خرج داده است و اگر قرار بر برپایی دادگاه باشد، امثال میرحسین با توجه به خونهایی که در ۸۸ ریخته شده و طغیانی که علیه حکومت اسلامی انجام دادهاند، به عنوان محارب شناخته خواهند شد.
انتهای پیام/.
ثبت دیدگاه