به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمود حبیبی کسبی در این شعر این گونه زمزمهگر سوز و داغ عاشورا و اربعین شده است:
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
محرم آمده و گوش جان که بسپاری
شنیده میشود از هرکجا حسین حسین
محرم آمده قد قامت العزا بشنو
بخوان به مأذنه: حیّ علی حسین حسین
کتیبه سینهزن و باد نوحهخوان شده است
نوای ناله زنجیرها حسین حسین
ز عرش پیرهنی خونچکان شد آویزان
چکیده در همه عرش خدا حسین حسین
ملک نشانی خون خدا گرفت ز خاک
صدا بلند شد از کربلا: حسین! حسین!
یکی شدند سیاه و سپید در بزمش
دلیل وحدت شاه و گدا حسین حسین
همه اهالی یک ملتاند سینهزنان
سرود ملی اهل عزا حسین حسین
علی علیست اگر ذکر شور و مستی ما
شده دم غم ما ذکر یا حسین حسین
عجب غمیست به نامش! هرآنکه گفت بسوخت
که کرده یکسره آتش به پا حسین حسین
در آسیاب نکردم سفید مویم را
هزار شکر شدن پیر با حسین حسین
لبم به ذکر دگر وا نمیشود، چه کنم؟
شدهست با لب من آشنا حسین حسین
ز لطف اوست کزو نام میبرم، ور نه
من خراب کجا و کجا حسین حسین؟
گریست دیده ناپاک من هم از داغش
از آنکه زنده کند مرده را حسین حسین
خوشا به بزم عزایش که یکصدا گویند
از ابتدا همه تا انتها حسین حسین
منبع
ثبت دیدگاه