جمعه, ۵ بهمن , ۱۴۰۳ ساعت ×
پ
پ

شهریار نیوز:

زهرا نجاتی‌عارف، نایب‌قهرمان بازی‌های پاراآسیایی هانگژو و ملی‌پوش تیم والیبال نشسته اظهار کرد: نزدیک به ۱۵ سال است که به صورت حرفه‌ای در این رشته فعال هستم و در سه دوره بازی‌های پاراآسیایی با همراهی تیم ملی موفق به کسب مدال نقره شدم و در آخرین دوره این بازی‌ها که به میزبانی هانگژو در سال ۲۰۲۲ برگزار شد، نیز پس از کسب مدال نقره با همراهی سایر اعضای کاروان به محضر مقام معظم رهبری رسیدیم.

وی افزود: پیش از این نیز چند بار توفیق حضور در محضر مقام معظم رهبری را داشتم و در دیدار اخیر زمانی که متوجه شدم قرار است انگشتری و چفیه به عنوان یادبود از ایشان به ورزشکاران هدیه شود بسیار خوشحال شدم.

ملی‌پوش تیم والیبال نشسته خاطرنشان کرد: در فضای مجازی اخباری از افرادی می‌دیدم که به خاطر مبالغ بسیار ناچیز در زندان هستند و از خانواده دور هستند؛ دیدن این اخبار من را به این فکر واداشت که با وجود اینکه این هدیه برایم بسیار ارزشمند است، با به مزایده گذاشتن آن قدمی کوچک برای آزادی تعدادی از زندانیان بردارم.

نجاتی‌عارف گفت: به‌دلیل درگیری‌های حضور در اردوهای تیم ملی و مسابقات این اقدام به تأخیر افتاد و در مراسمی که به تازگی برای ورزشکاران استان همدان، محل سکونت من برگزار شد، این انگشتری را به استانداری واگذار کردم تا به مزایده گذاشته شود و تعدادی از پدران زندانی که به دلیل جرایم غیرعمد و مالی در زندان هستند آزاد شوند و به آغوش خانواده بازگردند.

جوراب‌هایی که مسیر کارآفرینی را بافتند

بانوی بروجردی که با سرمایه اندک شش میلیونی اقدام به احداث کارگاه جوراب‌بافی کرد و اکنون با کارآفرینی توانسته به اشتغال‌زایی و صادرات دو میلیاردی برسد.

فهیمه عارف‌نیا، بانویی ۴۴ ساله است که پیش از ازدواجش دختری با انرژی و صد البته درس‌خوان و شاگرد برتر بود، به گونه‌ای که همه همکلاسی‌هایش او را در بهترین جایگاه‌ها تصور می‌کردند و این مسیر برای خودش نیز دست یافتنی و هدف بود، اما دست تقدیر این دانشجوی رتبه الف رشته کامپیوتر را بانویی خانه‌دار کرد که شاید از دید دوستانش این اتفاق مقداری عجیب بود، اما حضور نیمه گمشده‌اش و دست تقدیر برایش به گونه‌ای دیگر رقم خورده بود و سماجت یکی از اقوام در سال ۷۹ منجر به ازدواجش شد، ازدواجی که شاید در ابتدا خواسته فهیمه نبود، اما سرنوشت عشقی زیبا پیش رویش گذاشته بود.

عشق به همسر و پس از آن نعمت فرزند را خداوند به او عطا کرد. مادری با انرژی که در دهه دوم عمرش پسر نخستش را در آغوش گرفته و در دهه سوم عمرش دو پسر دیگر را به اختلاف دو سال به دنیا آورد و به دنبال تربیت پسرانش زندگی را گذراند و درباره جرقه شروع فعالیتش این گونه می‌گوید: اواخر سال ۹۵ بود که تلویزیون فعالیت یک کارگاه جوراب‌بافی را نشان داد و آن را شغلی آسان قلمداد می‌کرد، همین سبب شد همسرم به من پیشنهاد انجام این کار را بدهد و گفت با راه‌اندازی این‌چنین کارگاهی برای خودت کار کن، هم کار آسانی است و هم برای راه‌اندازی فضای زیادی لازم ندارد؛ من هم بی میل نبودم بعد از این همه سال وقفه بعد از تحصیلم و خانه‌داری به علاقه‌ام که کار کردن برای خودم بود، برسم و حداقل شغلی برای خودم راه‌اندازی کنم، چراکه همیشه مشتاق حضور در جامعه و انجام فعالیتی هدفمند و تأثیرگذار بودم.

وی در ادامه درباره راه‌اندازی این کارگاه از ایده تا عمل خاطرنشان می‌کند: نزدیک به هشت ماه پرسش و پاسخ و تحقیقات در استان‌های همجوار مانند اراک، تهران و همدان و مراجعه به کارگاه‌های مختلف؛ نحوه فعالیت و جنس و مواد اولیه و روش کار را جویا شدم و بعد از این تحقیقات تصمیم نهایی که ایجاد تولیدی بود را با همسرم گرفتیم. در شهر بروجرد هم قبل از من دو تولیدی جوراب وجود داشت، اما برای تحقیقات یا معرفی و کمک برای کسب مهارت به آن‌ها مراجعه نکرده بودم، چون به عنوان رقیب نمی‌توانستم اطلاعات کاملی به دست بیاورم و به همین دلیل خارج از استان تحقیقات خود را انجام دادم، اما بعد از مدت‌ها و ملاقات مسئول یکی از این کارگاه‌ها به من گفت که کار سخت و بدون سودی است و تلاش من برای تغییر دستگاه‌ها و اینقدر هزینه کردن زیادی و کار ابتری است.

این بانوی کارآفرین ادامه می‌دهد: سرمایه ما قطعه زمین کوچکی در خارج از شهر بود که مدت‌ها برای سرمایه زندگی خریده بودیم که برای شروع به کار من این زمین را فروختیم و با پول این زمین دستگاه مکانیکی خریدم و با شش میلیون سرمایه آغاز کردم تا با شرایط کار آشنا شوم. به قطع در آغاز مسیر حس ناامیدی و ترس وجود داشت، با این وجود کارگاه را به هیچ وجه در منزلم دایر نکردم، چراکه یکی از تولیدکنندگان جوراب با سابقه در اراک به من گفت که زمان آغاز فعالیتم مستقیم با راه‌اندازی فروشگاه و کارگاه خارج از منزل شروع کنم، حتی اگر شده در جایی کوچک یا در یک گذر فرعی فعالیت کنم تا اعتبار کسب می‌کنم و امکان پا پس کشیدنم کمتر می‌شود.

فهیمه اضافه می‌کند: با اینکه در این مسیر برخی افراد قصد ناامید کردن من را داشتند و معتقد بودند زنان نباید وارد چنین حرفه‌ای شوند، در تمام مسیر زندگی، خانواده و همسرم همراه و مشوق من بودند؛ همسرم فرهنگی است و اوایل کار اگر درآمد کفاف نمی‌داد از درآمد همسرم کمک می‌گرفتیم، همسرم بسیار همراه و خوشحال از این جریان است که کاری برای خودم شروع کردم و موفق هستم و همیشه کنار من است.

وی می‌گوید: خیلی علاقه‌مندم تعداد دستگاه‌های کارگاه را بیشتر کنم تا نیروهای بیشتری را جذب کنم و در این راستا برنامه من خرید اتوی اتومات است تا تعداد اتوهای روزانه بیشتر شود و بعد از آن اضافه کردن دستگاه‌های بیشتر برای گسترش کارگاه است.

این بانوی کارآفرین به دیگر بانوان که قصد آغاز کسب‌وکاری را دارند، عنوان می‌کند: به نظر من خانم‌ها و بانوانی که هر هنر و توانایی مانند آشپزی، شیرینی‌پزی، بافندگی و سبدبافی دارند، نگران نباشند فقط با پشتکار و مصمم سعی کنند آن را اجرا کنند. این افراد به حتم گام‌های نخست خود را در ابعاد کوچک‌تر باید بردارند و با پیشرفت کار و پشت سر گذاشتن برخی چالش‌ها فعالیت خود را توسعه دهند و به راحتی می‌توانند کسب درآمد و کارآفرینی کنند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.