به گزارش خبرنگار ایمنا، امین اسماعیلنژاد ملیپوش والیبالیست کشورمان در سال ۱۴۰۱ با انواع و اقسام چالشهای عجیبوغریب روبهرو شد و در نهایت بهقول خودش بهسلامت از آنها عبور کرد؛ اسماعیلنژاد که یکی از ستارههای تیم ملی در بازیهای قهرمانی آسیا و لیگ جهانی بود بهعلت مشکل سربازیاش که همواره در سالهای اخیر گریبانگیر وی بود نتوانست زندگی ورزشیاش را آنطور که بابمیل خودش بود در طوی این مدت پشتسر بگذارد.
امین اسماعیلنژاد در فصل سیوششم لیگ برتر والیبال بهعنوان بازیکن سرباز در پاس گرگان توپ میزد و ضمن کسب عنوان بهترین قطر پاسور توانست همراه این تیم به مقام بزرگ سوم مشترک دست پیدا کند. عبور اسماعیلنژاد از گذرگاه سختی که برای وی آغشته به هیاهو بود باعث شد پشتخطزن تیم ملی در میان برترین چهرههای ورزشی سال نیز قرار بگیرد.
خبرنگار ایمنا نیز بهمناسبت روزهای عجیب شماره ۱۷ تیم ملی در سال ۱۴۰۱، گفتوگویی ویژه و بیپرده با امین اسماعیلنژاد داشته که میتوانید ناگفتههای ستاره والیبالیست کشورمان را از آنچه بر وی در چند سال اخیر و فصل سیوششم لیگ برتر گذشته، قولوقرارهایی که به وی درخصوص سربازی و تیم آیندهاش داده شده و همچنین لژیونرشدن که تنها هدف فعلیاش است و قطعاً در سال جدید عملیاش میکند را در ادامه بخوانید؛
در ماجرای سربازیام فدراسیون زیر قولش زد
اول از همه قرار بر این بود که من لژیونر شوم اما بعد از آن در فدراسیون بهمن گفتند بهخاطر مسئله سربازی و اجازه خروج نداشتن نمیتوانی لژیونر شوی اما در ایران برای هر تیمی که خودت خواستی بازی کن. حتی قول آن را هم شخصی در فدراسیون که اسم نمیبرم به من داد اما باوجود تمام این ماجراها ناچار شدم بهطور کاملاً اجباری فصل را در تیم نظامی پاس گرگان سپری کنم.
منتظر بودم تا قول و قرارها عملی شود
براساس قولهایی که از ماهها قبلش به من داده شده بود قرار بر این شده بود در تیمی بازی کنم که خودم میخواهم و باتوجه به حرفهایی که میان من و فدراسیون آنهم قبل از شروع فصل جدید زده شده بود، منتظر بودم تا قول و قرارها عملی شود؛ اما پس از اتمام بازیهای لیگ جهانی درحالیکه اصلاً قرار نبود برای فصل جدید لیگ برتر در تیم نظامی بازی کنم همهچیز برعکس شد؛ یکروز در خانه نشسته بودم که با من تماس گرفتند که بلند شو به پادگان بیا و سپس به تیم نظامی بپیوند؛ ماجرای لژیونرشدن و حضور در تیم دلخواهت نیز کالمیکن شده است.
تا آخرین لحظات امیدوار بودم شرایط تغییر کند
با این وجود حتی ابتدای فصل نیز همچنان امیدوار بودم که این مشکل برطرف شود اما زمانیکه دیدم دیگر چیزی تغییر نمیکند بهدلیل اینکه منهم بازیکن ملی هستم و باید به فکر آیندهام باشم به اجبار به تمرینات پاس گرگان رفتم؛ هر بازیکن دیگری جای من بود نیز همین کار را میکرد.
در پاس گرگان بهخاطر اعتبار و آیندهام از جان مایه گذاشتم
پس از آنکه به تمرینات پاس گرگان ملحق شدم بههمراه سایر بازیکنان بهخاطر اعتبار و اسم خودمان تمام تلاشمان را برای کسب نتیجه انجام دادیم. البته پاس گرگان نه هزارتومان پول بهما داد و نه امکاناتی در اختیارمان گذاشت اما بهخاطر اینکه آینده والیبالیمان خراب نشود بهترین نمایش را ارائه دادیم و خداروشکر نتیجه نسبتاً خوبی گرفتیم.
پاس گرگان برای ما یک هزارتومان هم خرج نمیکرد
پاس گرگان فقط بهدلیل قانون اجباری سربازی در کشورمان جمع شده است و نه پول، نه امکانات و نه رفاهی ندارد؛ برخی مواقع بهخاطر نبود بودجه بهجای هواپیما با اتوبوس به شهرهای دیگر میرفتیم و در اکثر شهرهایی که برای انجام بازی میرفتیم ما را بهجای هتل به مسافرخانه میبردند. حتی حرفزدن درخصوص این مسائل بد است اما واقعاً روز قبل از بازی در مسافرخانه اقامت پیدا میکردیم.
با صفر تومان بودجه پاس گرگان را سوم لیگ کردیم
پاس گرگان را با صفر تومان بودجه به مقام سومی مشترک لیگ برتر رساندیم اما شرایطی که در این تیم وجود دارد برای والیبال کشورمان زشت است و امیدوارم مسئولان فکری کنند تا با دادن یک بودجه متوسط به این تیم، ذهن بازیکنی که به پاس گرگان میرود از لحاظ این مشکلات حداقل مقداری آرام باشد و فقط به والیبال فکر کند.
اگر ذهن یکبازیکن حرفهای نباشد در پاس گرگان آینده والیبالیاش نابود میشود
همتیمیهایم از ابتدای فصل خوب کار کردند و منهم پس از اینکه مطمئن شدم نمیتوانم به تیم دیگری بروم از نیمفصل دوم کارم را در پاس شروع کردم و تلاش کردم به این تیم کمک کنم. ضمن اینکه فکر و ذکر تمام بچهها به خطر نیفتادن آینده والیبالیشان بود. خداروشکر ذهن بازیکنان بهقدری حرفهای بود که توانستیم در شرایط سخت سطحمان را نگهداریم و به نتیجه خوبی برسیم. اگر ذهن یک والیبالیست قوی نباشد و تصور کند با حضور در پاس گرگان دیگر همهچیز تمام شده است، نمیتواند در این تیم بازی کند و با اطمینان میگویم اگر بازیکنی حرفهای نباشد و به پاس گرگان بیاید بهطور جدی آیندهاش تباه خواهد شد.
آلکنو بهخاطر سربازی من را از تیم ملی خط نزد
آقای آلکنو من را بهخاطر مشکلات سربازی از تیم ملی خط نزد، بلکه یکسری حواشی میانمان وجود داشت که نمیخواهم درخصوصش صحبت کنم و پروندهاش را باز نشده میبندم؛ اما این را تاکید میکنم برخلاف چیزی که همه میگویند، زمانیکه آقای آلکنو به تیم ملی آمد مشکل سربازیام حل شده بود.
در پائینترین سطح والیبال هم با تمام توان بازی میکنم
در نیمفصل اول میان آسمان و زمین بودم و فکر میکردم میتوانم در تیم دیگری مجوز بازی بگیرم، اما بازیکنی هستم که در هر تیمی و حتی پائینترین سطح والیبال ایران باشم صددرصد توانم را میگذارم تا بتوانم خودم را نشان دهم؛ اینگونه نیست که به بهانه سربازبودن یک فصل حرفهایام را از دست بدهم. من بهعنوان یک ورزشکار حرفهای برای خودم هدف دارم و هر روز تمام آنچه در چنته دارم را میگذارم تا به هدفم برسم.
مردم میتوانند سختیهای ورزشکاران را تحمل کنند؟
همه ما در درجه اول انسان هستیم اما بازیکنان خصوصاً ملیپوشان ششماه از سال را بدون هیچگونه چشمداشت و پاداشی برای بالابردن پرچم کشورشان در کشورهای خارجی و با شرایط سخت میگذرانند. حالا من میخواهم این سوال را از آنهایی که میگویند ورزشکاران مانند مردم عادی سربازی نمیروند بپرسم؛ کدامیک از آنها میتوانند فقط بهمدت یکماه آن تمرینات و فشارهایی که ما خارج از کشور با دوری از خانواده و سختیهای بسیار انجام میدهیم را تحمل کنند؟ اینکه ما ورزشکاران از کشورمان دفاع میکنیم و پرچم ایران را بالا میبریم خودش به گونهای سربازی محسوب میشود. بهنظر من اگر برخی مواقع درخصوص ماجرای سربازی به ورزشکاران کمک شود الگویی برای سایر نوجوانان و جوانان میشود تا با تلاش خودشان را به آن سطح برسانند.
حضور در پادگان پاداش تلاشهایم در لیگ جهانی بود
آن پیامک که پس از لیگ ملتها برای من ارسال شد و در صفحهشخصیام در اینستاگرام منتشر کردم پاداشم بعد از کلی تلاش برای تیم ملی بود! صحبتهای من با فدراسیون قبل از اعزام به لیگ ملتها انجام شده بود و همانطور که گفتم قول پیوستنم به هر تیمی که میخواهم داده شد، هر زمان هم با آقای داورزنی دیدار میکردم وی بهمن میگفت نگران چیزی نباش، همهچیز خوب است و فکرت را به بازیکردن بده و من هم اطاعت میکردم.
خداروشکر ماجرای سربازی تمام شد تا به والیبال برگردم
پس از اتمام لیگ ملتها مجدداً با رئیس فدراسیون صحبت کردم و به آقای داورزنی گفتم فکر من شدیداً درگیر مسئله سربازیام است و شب و روزم این شده که چکار کنم؛ با این وجود که قولهایی داده بودند و تلاششان را هم کردند اما عملی نشد و به تیم نظامی رفتم، خداروشکر سال گذشته بدون مصدومیت و درگیری ذهنی برای من تمام شد تا دوباره به والیبال برگردم.
بهخاطر قانون سربازی نمیتوانستم به لژیونرشدن حتی فکر کنم
شرایط من آن زمان خیلی سخت بود، تصور کنید یک بازیکن از تیمهای خوب دنیا پیشنهاد دارد اما بهخاطر قانون سربازی بدون هیچ قرارداد و امکاناتی در تیم نظامی بازی کند. از زمانیکه در تیم ملی امید بازی میکردم پیشنهادات خارجی برای من وجود داشت اما از همان زمان مشکل سربازی داشتم؛ دو سال فراری بودم، دو سال غیبت داشتم و دو سال هم مدت سربازیام بود که جمعاً چند سال من را از شرایط عادی دور کرد. اما اینکه میگویند از لیگ ترکیه پیشنهاد داشتم و نرفتم درست نیست؛ هیچموقع قرار نبود به لیگ ترکیه ترنسفر شوم.
سال جدید لژیونر میشوم و تیم بعدیام نیز مشخص شده است
با تمام این ماجراها خوشبختانه مشکلاتم برطرف شد و امسال بدون شک و مطمئناً لژیونر میشوم تا بتوانم بیش از پیش خودم را نشان دهم. تیم فصل آیندهام مشخص و قطعی شده اما فعلاً بهتر است اسم نبرم و اگر مقداری صبر کنید همهچیز مشخص میشود. برای بازگشت به لیگ برتر ایران هم بگویم اول باید لژیونر شوم تا ببینیم در آینده چه خواهد شد؛ برای بازگشت وقت بسیار است.
بازگشت موسوی و غفور به تیمملی به ما جوانترها کمک میکند
مطمئناً نمیتوانم درخصوص لیست تیم ملی نظری دهم و تشخیص کادرفنی است که به آن احترام میگذاریم؛ آقای موسوی و غفور که بزرگان والیبال ما هستند و از اینکه در کنارشان بازی میکنیم لذت میبریم، از آنها یاد میگیریم و مسلماً بازگشت آنها به تیم ملی به ما جوانترها کمک میکند؛ امیدوارم بتوانیم از وجودشان استفاده کنیم و بهترین نتایج تیم ملی را رقم بزنیم.
من را به آرین روبنِ والیبال تشبیه کردهاند؟ جالب است
اینکه میگویند همه دست آرین روبن را میخوانند و نمیتوانند جلوی وی را بگیرند و برای من چنین توصیفی در والیبال بهکار بردهاند جالب است؛ هرکسی نقطهقوتی برای اسپکزدن دارد و مهم این است که از آن به بهترین شکلممکن استفاده کند و من هم مانند همه بازیکنان نقطهقوتی دارم که از آن بهخوبی استفاده میکنم و تا این لحظه جواب گرفتهام.
اگر بخواهم خودم را توصیف کنم میگویم “پرتلاش”
جدای از بازیکنبودن، از بچگی بهدنبال یک هدفی بودهام و خیلیسخت است بتوانی به آن برسی؛ برای رسیدن به خواستهام همهکار میکنم و این تلاش نیز مقطعی نیست. بهخاطر همین باتوجه به تمام اتفاقات اگر بخواهم خودم را توصیف کنم از کلمه “پرتلاش” استفاده میکنم.
سال پرترافیکی در تورنمنتهای ملی پیشرو داریم
نظر من نسبت به آینده همیشه مثبت است و معتقدم باوجود اینکه قسمت هرکسی یکچیزی است انسان باید تمام تلاش خود را برای رسیدن به اهداف و آرزوهایش انجام دهد و نتیجه را به خدا بسپارد و انشالله هرچه قسمت ما هست همان باشد. سالی که پیشرو داریم نیز پرترافیک است و تورنمنتهای ملی متعددی وجود دارد که امیدوارم بتوانیم دوباره مانند گذشته کل تیم بدرخشد و اسم ایران را دوباره سربلند کنیم.
در پایان یک درخواست دارم؛ لطفاً مشکل سربازی والیبالیستها را برطرف کنید
در پایان میخواهم درخصوص مشکل بزرگی که خودم چند سال با آن دستوپنجه نرم کردم صحبت کنم، امیدوارم مسئولان در رابطه با این ماجرا یک فکر اساسی کنند تا بازیکنانی مانند من و حتی جوانترهایی که در شُرُف سربازشدن هستند بتوانند بهراحتی این مسیر را بگذرانند و مشکلی برای آینده والیبالیشان پیش نیاید. خیلی از رفقای من بودند که بهدلیل مشکل سربازی والیبالشان تمام شد و از صحنه کنار رفتند.
گفتوگو از: علی کریمی، خبرنگار سرویس ورزش ایمنا
ثبت دیدگاه