حسنزاده در ابتدا گفت: زمانی که بچه بودم عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم در آبادان در آنجا کلاسهای تئاتر داشتیم و مربی داشتیم که آن زمان دانشجو بود؛ اما همه مطالبی را که در دانشگاه تدریس میشد را به بچهها یاد میداد و تمام استادانی که به ما تدریس میکردند که باید اضافه کنم همچنان مزه آن کارگاهها زیر زبانم است، اسم این کارگاه، تئاتر بود؛ اما در آنجا قصهنویسی، قصهخوانی، نقد فیلم و … آموزش داده میشد و فکر میکنم که تهنشین این کارگاهها بود که من امروز اینجا هستم تا بگویم که این موضوع آنقدر در ذهن من بود که تصمیم گرفتم خودم کارگاه بزنم.
این نویسنده ادامه داد: زمانی من یک گروه با نوجوانانی راه انداختم که در آن گروه در بچهها درباره هرچیزی صحبت میکردند و گاهی نیز داستان مینوشتند و از هم میخواستند که هرکس داستان را به گونهای جلو ببرد که تصمیم گرفتیم نشریهای راه بیندازیم که خداراشکر نشریه سال قبل منتشر شد که بچهها نیز هرکدام در حوزه موردعلاقه خود تولید محتوا کردند که در حال حاضر شماره ۱۰ این نشریه را منتشر کردیم.
حسنزاده افزود: کارگاههای داستاننویسی این نیست که یک سری کلاس برگزار کنیم و بعد برویم و اصلا برایمان مهم نباشد چه اتفاقی رخ میدهد و حداقل دغدغهام این نبوده است و سعی کردم که بچهها با خلاقیتشان و مواردی که یاد گرفتند به راحتی بتوانند بنویسند و باید بگویم که بچهها قابلیت این را دارند که تبدیل به یک نهاد شوند؛ نکته مهم دیگر این است که به جز کارگاه داستاننویسی که اصول داستاننویسی را به بچهها یاد میدهد بعضی از بچههایی که در این کارگاهها حضور داشتند بسیار به ترویج کتابخوانی میپرداختند و میتوان گفت که یکی از دستاوردهای کارگاههای داستاننویسی میتواند ترویج کتابخوانی باشد.
این نویسنده در ادامه این نشست گفت: در بخش اول این کارگاهها بچهها متنهایشان را میخوانند و بقیه درباره متن او نظر میدهند و در بخش دوم این را یاد میگیرند که نقدپذیر باشند و از انتقاد دیگران نارحت نشوند و در بخش سوم نیز مسائل تئوریک را آموزش میبینند؛ اما من معتقدم که بچهها نیازی به مسائل تئوریک ندارند و همین که بتوانند بنویسند و احساس کنند که وقتی مینویسند کسی آنها را میخواند کافی است. نقاط قوت کارگاه داستاننویسی این است که بچهها یاد میگیرند مسئولیتپذیر باشند و نشریهشان را به موقع تحویل دهند، نقدپذیر شوند و در آخر یاد گرفتن در فضای گروهی است و کار گروهی انجام دادن است.
حسنزاده ادامه داد: مهمترین ویژگی این کارگاهها این است که خیلی مسائل را جدی نمیگیریم و بیشتر سعی میکنیم از آن لذت ببریم و با بازی کردن کارهایمان را انجام دهیم نکته دیگری که بسیار در نوشتن طنز مهم است نگرش و نگارش طنز است و این نگرش طنز از دوران نوجوانی با من بوده است برخلاف عقیده دیگران که فکر میکنند بسیار عبوسم همیشه به دنبال یک تضاد و تناقض در همه چیز بودم و نکتهای که باید اضافه کنم این است که ادبیات کودکمان نیاز به کاراکتر و شخصیتپردازی است که یک سری کاراکترها در ادبیات عامه وجود دارد مثل حسن کچل و نمکی؛ اما در ادبیات کودک با شخصیت و کاراکترهای کمتری روبهرو هستیم.
مصطفی رحماندوست در ادامه این نشست گفت: خوشحالم که در حضور بچهها هستم و باید به همهتان بگویم که در تاریخ مطبوعاتی را داشتیم که نشریهشان به ۲۰ نسخه هم نرسید؛ اما از شما بچههای عزیز میتوان یک تاریخمطبوعات دیگر یاد کرد و شما باید بسیار خوشحال باشید تا در نوجوانی فرهاد حسنزادهای هست تا دستتان را بگیرد و نگذارد تلوتلو بخورید و باید اضافه کنم که شما دارید جای ما نویسندههای قدیمی را میگیرید چراکه بسیار از ما جلوتر هستید.
حسنزاده افزود در پایان افزود: به نظرم این بچهها هستند که آینده ادبیاتمان را میسازند یکی از مشکلات و معضلاتمان این است که مدیران و مسئولینمان به دنبال کاشتن گندم هستند همانطور که میدانید گندم ششماهه عمل میآید؛ اما هیچکس به دنبال کاشتن درخت گردو نیست.
ثبت دیدگاه