شهریار نیوز:
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سوگ در کودکان پدیدهای است که در سالهای اخیر توجه روزافزون متخصصان حوزه روانشناسی را به خود جلب کرده است؛ برخلاف تصور گذشته که کودکان را موجوداتی ناتوان در درک عمیق فقدان میپنداشت، پژوهشهای نوین نشان میدهند که کودکان نه تنها فقدان را درک میکنند، بلکه به شیوههای منحصر به فرد خود آن را پردازش میکنند.
روانشناسان برجستهای همچون جان بالبی و ویلیام وردن در نظریات خود به اهمیت حیاتی پرداختن به سوگ کودکان اشاره کردهاند؛ آنها معتقدند که نحوه رویارویی کودک با نخستین تجربههای فقدان، میتواند تأثیری ماندگار بر شکلگیری شخصیت و سلامت روان او در بزرگسالی داشته باشد؛ در عصر دیجیتال امروز، با گسترش رسانههای اجتماعی و دسترسی آسان کودکان به اطلاعات، مفهوم سوگ ابعاد تازهای به خود گرفته است.
جان بالبی، روانشناس و روانکاو برجسته بریتانیایی، نظریه دلبستگی را در مورد سوگ و فقدان گسترش داد؛ او معتقد بود که واکنش به سوگ شامل چهار مرحله اصلی است: بیحسی و انکار، اشتیاق و جستجو، آشفتگی و ناامیدی، و در نهایت سازماندهی مجدد.
از نظر بالبی، این مراحل بخشی طبیعی از فرآیند سوگواری هستند و به افراد کمک میکنند تا با فقدان عزیزانشان کنار بیایند؛ او تأکید داشت که پیوند عاطفی که با فرد از دست رفته داشتهایم، هرگز بهطور کامل از بین نمیرود، بلکه به شکلی جدید بازسازی میشود.
ویلیام وردن، روانشناس آمریکایی، رویکردی متفاوت را در قالب «وظایف سوگواری» مطرح کرد، او به جای تمرکز بر مراحل ثابت چهار وظیفه اصلی را برای افراد سوگوار تعریف کرد که شامل پذیرش واقعیت فقدان، تجربه درد سوگ، سازگاری با محیط جدید بدون متوفی و یافتن ارتباطی ماندگار با فرد از دست رفته در عین ادامه زندگی است.
وردن معتقد بود که این وظایف لزومی ندارد که به ترتیب خاصی انجام شوند و افراد ممکن است همزمان با چند وظیفه درگیر باشند یا بین آنها رفت و برگشت کنند؛ او تأکید میکرد که هر فرد مسیر منحصر به فرد خود را در سوگواری طی میکند.
مطالعات اخیر در حوزه عصبروانشناسی نشان میدهد که مغز کودک در رویارویی با سوگ، واکنشهای متفاوتی نسبت به بزرگسالان نشان میدهد؛ این تفاوتها نه تنها در نحوه پردازش هیجانی، بلکه در شیوههای ابراز و مدیریت احساسات نیز نمود پیدا میکند. از این رو، درک صحیح فرایند سوگواری در کودکان نیازمند رویکردی جامع است.
راهکارهای نوین مدیریت سوگ در کودکان
فاطمه رضازاده، مشاور کودک و نوجوان، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره چالشهای عاطفی کودکان در رویارویی با فقدان اظهار کرد: امروزه با افزایش استرسهای محیطی و تغییرات سریع اجتماعی، کودکان بیش از پیش در معرض تجربه فقدانهای مختلف قرار دارند. این فقدانها میتواند از مرگ عزیزان تا جدایی والدین را شامل شود.
وی با اشاره به نشانههای هشداردهنده سوگ در کودکان ادامه داد: والدین باید به تغییرات رفتاری فرزندان خود حساس باشند؛ افت تحصیلی ناگهانی، گوشهگیری، پرخاشگری یا تغییر در الگوی خواب و تغذیه میتواند نشانههای مهمی از وجود سوگ پردازش نشده باشد.
این متخصص حوزه کودک در خصوص راهکارهای نوین حمایت عاطفی تصریح کرد: استفاده از هنردرمانی، بازیدرمانی و روشهای خلاقانه بیان احساسات میتواند به کودکان کمک کند تا احساسات خود را به شیوهای سالم و سازنده ابراز کنند، همچنین ایجاد فضای امن گفتگو در خانواده نقش مهمی در پردازش سوگ دارد.
نقش تکنولوژی در مدیریت سوگ / پیشگیری و آمادگی برای رویارویی با سوگ
وی خاطرنشان کرد: امروزه میتوان از ابزارهای دیجیتال و اپلیکیشنهای تخصصی برای کمک به کودکان سوگوار استفاده کرد؛ این ابزارها میتوانند فرصتهای جدیدی برای ابراز احساسات و ارتباط با همسالان دارای تجربیات مشابه فراهم کنند.
رضازاده در خصوص پیشگیری و آمادگی برای رویارویی با سوگ افزود: آموزش مهارتهای تابآوری به کودکان قبل از رویارویی با فقدانهای بزرگ، میتواند به آنها در مدیریت بهتر شرایط سوگ کمک کند. والدین باید از همان سنین پایین، گفتوگو درباره احساسات و هیجانات را در خانواده نهادینه کنند.
حدود ۷۳ درصد از کودکانی که تجربه سوگ داشتهاند، تا یک سال پس از واقعه با مشکلات عاطفی و رفتاری دست و پنجه نرم میکنند
وی اظهار کرد: بر اساس آمارهای جهانی، از هر ۲۰ کودک زیر ۱۵ سال، یک نفر تجربه از دست دادن والدین را داشته است، این آمار در کشورهای در حال توسعه به طور قابل توجهی بالاتر است و حدود ۱۵ درصد از کودکان را شامل میشود.
این متخصص حوزه کودک ادامه داد: مطالعات نشان میدهد که حدود ۷۳ درصد از کودکانی که تجربه سوگ داشتهاند، تا یک سال پس از واقعه با مشکلات عاطفی و رفتاری دست و پنجه نرم میکنند. این مشکلات میتواند شامل افسردگی، اضطراب، و افت تحصیلی باشد.
وی درباره تأثیر سوگ بر عملکرد تحصیلی کودکان تصریح کرد: آمارها نشان میدهد که ۶۸ درصد از دانشآموزانی که در دوره سوگ قرار دارند، افت تحصیلی قابل توجهی را تجربه میکنند، همچنین ،۴۵ درصد از این کودکان در برقراری ارتباط با همسالان خود دچار مشکل میشوند.
رضازاده افزود: بر اساس پژوهشهای انجام شده، حدود ۴۰ درصد از کودکانی که والدین خود را از دست دادهاند، در معرض خطر ابتلاء به اختلالات روانی قرار دارند؛ این آمار در مقایسه با کودکانی که چنین تجربهای نداشتهاند، سه برابر بیشتر است.
نقش حمایتی در کاهش آسیبهای سوگ / دختران و پسران به شکل متفاوتی با سوگ کنار میآیند
وی تاکید کرد: مطالعات نشان میدهد که حدود ۸۵ درصد از کودکانی که در دوره سوگ از حمایتهای روانشناختی و اجتماعی مناسب برخوردار بودهاند، توانستهاند به شکل بهتری با این بحران کنار بیایند. این در حالی است که تنها ۳۰ درصد از کودکان سوگوار به خدمات مشاورهای دسترسی دارند.
این متخصص حوزه کودک عنوان کرد: حمایت اجتماعی از کودکان سوگوار باید به صورت شبکهای و یکپارچه صورت گیرد؛ همکاری خانواده، مدرسه و متخصصان سلامت روان میتواند به ایجاد محیطی حمایتگر برای کودک کمک کند و روند بهبودی را تسهیل نماید.
وی با بیان تفاوتهای جنسیتی در تجربه سوگ توضیح داد: آمارها نشان میدهد که دختران و پسران به شکل متفاوتی با سوگ کنار میآیند، حدود ۶۵ درصد از دختران تمایل به بیان احساسات و گفتگو درباره تجربه خود دارند، در حالی که این آمار در پسران تنها ۴۰ درصد است.
رضازاده در خصوص راهکارهای مقابله با سوگ در کودکان اظهار داشت: مطالعات نشان میدهد که ۹۰ درصد از کودکانی که در برنامههای گروهدرمانی شرکت کردهاند، بهبود قابل توجهی در روند سازگاری با سوگ داشتهاند، همچنین، حضور در گروههای همسال با تجربه مشابه، در ۷۵ درصد موارد به کاهش احساس تنهایی و انزوا کمک کرده است.
وی خاطرنشان کرد: با توجه به این آمارها، ضروری است که سیستمهای حمایتی، آموزشی و درمانی، توجه ویژهای به موضوع سوگ در کودکان داشته باشند؛ تحقیقات نشان میدهد که مداخله زودهنگام میتواند تا ۶۰ درصد از بروز مشکلات روانی و رفتاری در آینده پیشگیری کند.
بر اساس آنچه درباره مدیریت سوگ در کودکان گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که این پدیده به عنوان یک چالش جدی روانشناختی نیازمند توجه ویژه است. آمارهای نگرانکننده از تأثیرات عمیق سوگ بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و عاطفی کودکان (با ۷۳ درصد مشکلات رفتاری تا یک سال پس از واقعه) نشاندهنده اهمیت مداخلات زودهنگام و حرفهای است
راهکارهای نوین مانند هنردرمانی، بازیدرمانی و استفاده از ابزارهای دیجیتال، در کنار حمایتهای خانوادگی و اجتماعی، میتوانند تا حد قابل توجهی (تا ۸۵ درصد در موارد با حمایت مناسب) به بهبود وضعیت کودکان سوگوار کمک کنند. بر اساس این یافتهها، با ترکیبی از آگاهی، حمایت مناسب و مداخلات تخصصی، میتوان به کودکان کمک کرد تا مسیر سالمتری را در رویارویی با سوگ طی کنند.
ثبت دیدگاه