به گزارش گروه مانیتورینگ گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «خبرگزاری فرانسه» گزارشی از خاطرات بومیان سالخورده کانادایی از تجربه زندگی در مدارس کاتولیک این کشور پخش کرد.
در این گزارش آمده است، از اواسط سده ۱۸۰۰ چیزی حدود ۱۵۰ هزار کودک از جوامع بومی کانادا به اجبار جدا شده و به دستور دولت مجبور شدند بهمنظور جذب در «فرهنگ کانادایی» و بهعبارت دیگر از بین بردن رسوم بومی آنها در ۱۳۹ مدرسه شبانهروزی با مدیریت کلیسای کاتولیک ساکن شوند.
در طول این دوره، هزاران کودک از سوء تغذیه، بیماری و آنچه «سهلانگاری» توصیف شده جان خود را از دست دادند. بسیاری دیگر نیز به صورت جسمی و جنسی مورد آزار قرار گرفتند. این مدارس تا دهه ۱۹۹۰ میلادی همچنان دایر بودند. از ماه می سال ۲۰۲۱، بیش از ۱۳۰۰ قبر بینام و نشان در محل این مدارس کانادا پیدا شد و زخمهای کهنه بومیان این کشور را دوباره تازه کرد.
در این گزارش، یک مرد سالمند با نشان دادن عکس خود در دوران کودکی در جمع دانشآموزان یکی از این مدارس بومیان در استان «کِبِک» میگوید: «در اینجا به فرد دیگری تبدیل شدم. هنگامی که به این مدرسه شبانهروزی آمدم دیگر اسمی نداشتم، یک شماره داشتم. شماره من ۷۰ بود و تخت خواب و لباسهایم شماره داشتند».
یکی دیگر از این بازماندگان سالخورده این دوران گفت: «من شماره ۳۹ بودم و هنوز از این عدد تنفر دارم. آنها تلاش کردند زبانمان را از ما بگیرند، تلاش کردند هویت ما را بگیرند و تا حدی موفق شدند. مدتها الکلی بودم و فرد خشنی بودم. تمام آن خاطرات به سراغم میآمدند».
او تأکید کرد: «من نمیدانم آنها چطور قرار است جبران خسارت کنند. اگر شخص پاپ میخواهد به اینجا بیاید، خب بیاید ولی این کاری چیزی را برای من تغییر نخواهد داد».
یک زن سالخورده بومی کانادا نیز در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه گفت: «درد ما بسیار عمیق است و در قلبها، ذهنها و وجود ما رخنه کرده است. آیا من شبیه یک بازمانده هستم؟ خیر. احساس یک فرد پیروز را دارم و احساس میکنم برنده شدهام. آنها توانستند هویت بومی مرا از بین ببرند».
یکی از قربانیان زن آزار جنسی در این مدارس نیز گفت: «این اتفاقات تا آخر عمر بخشی از زندگی ما خواهد بود. سختترین بخش زندگی ما در این مدارس آزارهای مختلفی بود که علیه ما صورت میگرفت. خودم شخصاً این آزارهای جسمی و جنسی و همه انواع آن را متحمل شدم. آنقدر ما را کتک میزدند تا دچار خونریزی شویم».
این زن بومی که در این مصاحبه به زبان فرانسوی صحبت میکرد گفت: «بدون شک هرگز این دوره را فراموش نمیکنیم. این دوره تمام زندگی ما را نابود کرد. این ترسها همیشه با ما میمانند. کار از کار گذشته است».
مرد میانسالی که دوران کودکی خود را در این مدارس سپری کرده است گفت: «آنها پوست ما را با برس میشستند ولی این پوست ما بود که تیره بود و کثیف نبودیم. آنها مواد شیمیایی به ما میپاشیدند. آنها کاری میکردند که به زبان خودمان صحبت نکنیم. ما را کتک میزدند و حبس میکردند. حتی قادر نبودیم یک کلمه به زبان “آلگونکین” صحبت کنیم».
او در ادامه گفت: «کار آنها در واقع زدن ریشههای زبانی، فرهنگی و معنوی ما بود. کاری که آنها در آن دوره انجام میدادند امروزه نسلکشی نام گرفته است. وقتی که فرهنگ، زبان و معنویت فردی را از بین ببری و آن را با ارزشهای دیگری جایگزین کنی اسمش نسلکشی است».
این بومی کادانایی با اشاره به تعرضات جنسی که در این مدارس متحمل شده بود گفت: «سه بار تلاش کردم خودکشی کنم تا دیگر به آن فکر نکنم. نمیتوانستم با این مسئله کنار بیایم».
یکی دیگر از بازماندگان این دوران گفت: «فکر نمیکنم هیچ ابزاری مخربتر از این مدارس شبانهروزی باشد. آنها جوانی ما را گرفتند. انواع آزارهای جسمی و جنسی و روانی را علیه ما استفاده میکردند. به هر روشی ما را آزار میدادند».
از سوی دیگر یکی از بومیان جوان کانادایی درباره این مدارس شبانهروزی گفت: «این کودکان دزدیده شدند، از خانوادههای خود جدا شدند و تحت شکنجه قرار گرفتند و سپس به قتل رسیدند. جبران آن نمیتواند بدون افشای حقیقت انجام گیرد».
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
ثبت دیدگاه