به گزارش خبرنگار ایمنا، زبان و ادبیات فارسی بخشی از هویت ایران و به نوعی هویت ما و بنایی است که بنیاد آن را معماران بزرگ و توانایی مانند حکیم ابوالقاسم فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی و حافظ گذاشتهاند، از این رو توجه به این بنا و حفظ و پاسداشت آن به نوعی حفظ استقلال فرهنگی و ضرورتی انکار ناپذیر است. با توجه به اهمیت این مقوله و سخنان سالانه رهبر اندیشمند انقلاب در جمع شاعران و ابراز نگرانی ایشان از وضعیت فعلی زبان فارسی وضعیت موجود زبان فراسی واکاوی کردهایم.
یک زبانشناس در جایی گفته است نیمی از زبانها و گویشهای زنده ایران با درجات و در ابعاد مختلف در معرض خطر نابودی و فراموشی هستند. این در حالی است که خود زبان فارسی هم با ورود تکنولوژیهای نوین ارتباطی و موبایلی گرفتار آسیبهای زبانی و واژگانی شده و تا جایی پیش رفته که خیلی از استادان زبان و ادبیات فارسی در این رابطه هشدارهایی دادهاند و زنگ خطرهایی را به صدا در آوردهاند.
جولان ندادن روی عناصر واژه ساز زبان فارسی
ناصر طغرایی، از استادان زبان و ادبیات فارسی و نویسنده چند مجموعه کتاب ادبی و شعر در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: اگر چه مختصات سبکی، دایره واژگان و دستورمندی خاص در زبان فارسی موجب شده است روز به روز بر غنای آن افزوده شود اما باید گفت در چند دهه اخیر به حوزه غنی سازی زبان فارسی و ساخت واژگان به خصوص از سوی جامعه فرهنگی و هنری و مجامع شعری دقت نمیشود.
وی با تاکید بر اینکه جامعه فرهنگی و هنری علاوه بر دقت نداشتن در خلق واژگان، روی عناصر واژهساز زبان فارسی جولان نمیدهند و از پسوندها، میانوندها و ظرفیتهای موجود در خود زبان برای لغت سازی و غنای آن بهره نمیگیرند، میافزاید: حتی برخی شعرای جوان سعی میکنند از عناصر و لغات دم دستی و واژگان بدون پیشینه در ادبیات فارسی و واژگانی که بار معنایی خاص دارند برای بیان منظور خود استفاده کنند و همین امر موجب آغشته شدن پهنه زبان ما با واژگان بیگانه شده است و روح شرقی و ایرانی در متون دهههای اخیر به چشم نمیخورد.
این نویسنده ادبی حفظ این میراث ماندگار، اثرگذار و معنوی را بر عهده شاعران، سخنوران و صاحبان قلم دانست و تاکید میکند: صاحبان قلم باید در گزینش و چینش کلمات و هنگام نوشتن و سرودن از واژگان سره و اصیل فارسی استفاده کنند و عناصر لغتساز زبان را به خدمت بگیرند و این گونه به شکوه و غنای زبان کمک کنند.
وی ادامه میدهد: دستگاههای فرهنگی، دانشگاهها بهویژه آموزش و پرورش باید به فکر حفظ و غنای زبان فارسی باشند زیرا هویت و شکوه فرهنگ ما در زبان مان نمایان است و اگر قرار باشد دامنه ادبیات ما به واژگان بیگانه آغشته شود، از مضمون سازی و پردازی و بدایع ادبیات فارسی محروم میشویم.
مدهای زبانی فراگیر و بنیان کن
شکوفه باغبان، از دیگر مدرسان زبان و ادبیات فارسی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا میگوید: اگر چه داد و ستدها و ولنگاری زبانی را دو مقوله خطرساز برای زبان فارسی دانست هر چند بده، بستان کاریهای زبانی از دیرباز وجود داشته و روزگاری از زبان عربی و فرانسوی و امروز از انگلیسی وام گرفته میشود اما باید گفت در این مقوله آنچه نگران کننده است، سیلی از واژگان است که جریان دارد و بنیان کن است در حالی که در گذشته همچون جویی روان بود.
وی بیتوجهی به کاربرد زبان را ناشی از تعدد و تمرکز بر شبکههای مجازی برشمرد و در ادامه میگوید: در گذشته درباره آنچه نوشته میشد، فکر میکردند اما امروز در لحظه مینویسیم و از سوی دیگر اگر لغزش و سلیقه زبانی وجود داشت، منحصر بهفرد بود، در حالی که امروز به سرعت فراگیر میشود و مد زبانی ایجاد میکند و ما با این مدها روبهرو هستیم.
این معلم ادبیات و نویسنده کتاب جادو و جادوگری در شاهنامه بخشی از تأثیرات زبانی را ناشی از وضعیت اقتصادی و صنعتی دانست و میگوید: وقتی از لحاظ اقتصادی و صنعتی عقب افتادیم ناچار هستیم کالاهای دیگران را به کار ببریم و این سبب میشود، فرهنگ و زبان آنها را وارد کنیم.
وی خاطرنشان میکند: به نظر میرسد برای برون رفت از این مسئله باید علاوه بر پیشرفت به لحاظ فناوری، صنعتی و اقتصادی، تعصب و به نوعی دلبستگی زبانی را گسترش دهیم، اگرچه به نظر میرسد صداوسیما به عنوان مهمترین سرچشمهای که کمی گلآلود شده، باید آغازگر روند اصلاحی در برنامههای خود به لحاظ ولنگاری زبانی، به ویژه برنامههای ورزشی و سرگرمی باشد.
باغبان با بیان اینکه اگر چه تازه بودن زبان سعدی و مولانا در عصر امروز به عنوان یکی از ویژگیهای مثبت زبان فارسی مطرح میشود و درک زبان آنها به لحاظ فرهنگی خوشایند است اما نشانه مثبتی نیست و میتواند خطرناک باشد، ادامه میدهد: این امر در واقع نوعی نشانه رکود زبان فارسی است در حالی که زبانهای زنده دنیا این گونه نیست و میبینیم فرهنگ آکسفورد هر سال به روز میشود اما فرهنگ دهخدا هنوز هم کارآمدترین است.
ادبیات گرفتار در ولنگاری
محمد نادری، مدرس دانشگاه و معلم بازنشسته ادبیات فارسی در ادامه میگوید: زبان کهن فارسی کم کم دارد به زبانی به طور کامل ادبی تبدیل و نقش آن در برآوردن نیازهای زبانی مردم کم رنگ میشود، نمیتوان گفت ادبیات دچار ولنگاری شده بلکه ادبیات بازتاب آن چیزی است که در جامعه میگذرد و آنچه را که در جامعه پدید آمده است، منعکس میکند و باید ببینیم در جامعه چه میگذرد.
وی با اشاره به دغدغه رهبر انقلاب درخصوص زبان فارسی از اینکه این دغدغه در حوزه هنری استان و کشور وجود داشته است به مد نظر قرار دادن استفاده از واژگان ادبی و توجه به ادبیات فارسی در تولیدات پرداخت و میافزاید: متأسفانه برخی مواقع فرهنگ عامه به استفاده از واژگان نامأنوس گرایش پیدا میکند و وارد ادبیات مکتوب میشود، از این رو توجه به ادبیات بومی را در دستور کارمان قرار دادیم.
ثبت دیدگاه