سهرابی درباره دغدغه و هدفش از نوشتن این کتاب گفت: با توجه به اینکه من معلم دوره متوسطه اول بودم که بیشتر در روستاها تدریس میکردم، آنجا متوجه شدم که بچهها علاقه زیادی به موتور و ماشین دارند و درباره این مسائل زیاد سوال میکردند و حتی این علاقه در نقاشیهایشان انعکاس پیدا میکرد و تنها دغدغه آنها این بود که چگونه میشود، یک موتور یا ماشین تهیه کرد و من از همان جا این جرقه در ذهنم خورد که بهتر است درباره این موضوع داستانی بنویسم.
وی افزود: من در کتاب «تریلباز» سعی کردم که موتور نمادی از خواستهها و دغدغههای بچهها باشد و تریل نیز موتوری است که نماد پرش و شتاب است و درواقع آن جلال و شکوه راننده را بیشتر نشان میدهد و همین باعث میشود که جوان بیشتر بخواهد که به خواستهاش برسد؛ اما نکته مهم این است که بتوانیم پیام اخلاقی را به مخاطب آموزش دهیم که از هر راهی برای رسیدن به خواستههایشان استفاده نکنند؛ حتی اگر برایشان بسیار ارزشمند بود باید یاد بگیرند که از راه منطقی و درست به هدفشان برسند و همین مسائل باعث شد که من این کتاب را بنویسم و این کتاب برای بچههایی که در شهر زندگی میکنند، کاربرد بیشتری دارد چراکه بیشتر با فضای مجازی و اینترنت در ارتباط هستند و کمتر با طبیعت و حال و هوای طبیعت دور هستند و این داستان میتواند آنها را با طبیعت آشتی دهد.
این نویسنده درباره ارتباط نوجوانان با این کتاب گفت: تا آنجا که اطلاع دارم و نوجوانهایی که با آنها در ارتباط هستم و کتاب را مطالعه کردند از این کتاب خوششان آمده است و علاقهمند شده بودند و ارتباط خوبی با کتاب برقرار کرده بودند. طبق گفتههای خودشان مثلا دغدغهشان همین به دست آوردن موتور بوده است و این داستان برای آنها بسیار آموزنده بوده و بازخوردهایشان خداراشکر خوب بوده است.
وی ادامه داد: انشاالله در چاپهای بعدی کتاب باید دید چه بازخوردهایی داریم تا بتوانیم نوجوانهای امروزی را که درگیر اینترنت هستند، با چاپ اینگونه کتابها با طبیعت آشتی دهیم؛ چراکه اینترنت و فضای مجازی باعث شده که نوجوانان درگیر بیماریهای زیادی شوند.
سهرابی درباره شخصیت تاثیرگذار این کتاب گفت: دو تا از شخصیتهای کتاب به نام ذبیح و رضا دوستش بسیار به چشم مخاطب میآیند که بیشتر در روند داستان تاثیر میگذارند و این دو کاراکتر نقش عمدهای در داستان دارند و داستان کتاب از این قرار است که ذبیح عاشق موتور تریل است؛ اما راه درستی را برای به دست آوردن موتور انتخاب نمیکند و این رضا است که نقش محوری در داستان دارد و پابهپای دوستش حضور دارد و آن را تنها نمیگذارد. او را به خوبی درک میکند و دغدغه ذبیح درواقع دغدغه رضا است و همه هوش و حواسش به ذبیح است تا ببیند آن چه کاری انجام میدهد. در پایان داستان میبینیم که این رضا است که ذبیح را از راه اشتباه و منحرفی که پا در آن گذاشته است، نجات میدهد و آن را متوجه کار اشتباهش میکند. در واقع سربهراهش میکند و شخصیت تاثیرگذار از نظرم رضا است.
وی افزود: معتقدم که در این داستان شخصیت منفی وجود ندارد اگر «ابولی» در پایان داستان به عنوان شخصیت منفی معرفی میشود و به سزای اعمالش میرسد، درواقع میتواند بیانگر این موضوع باشد که خواننده نوجوان از اینگونه اعمال و انسانها دوری کند و ابولی یک شخصیت نیست بلکه یک تیپ است که مسیر را اشتباه رفته است و به خواستههای خودش رسیده است؛ اما از هر روشی استفاده کرده و دیگران هم به این راه دعوت میکند؛ اما اینجا شخصیت رضا بسیار خودش را نشان میدهد. کتاب دارای شخصیتهای فرعی دیگر نیز بود به نام مرجان که زیاد پررنگ نیست و شخصیتهای اصلی کتاب را کامل میکنند و این شخصیتها چه اصلی و چه فرعی میتواند برای خواننده نوجوان امروزی جذاب باشد. یعنی به نوعی میتواند درس عبرتی باشد که بتوانند از شخصیتهای مثبت تاثیر بگیرند و از شخصیتهای منفی نیز هم میتوانند تاثیر مثبت بگیرند؛ چراکه به قول سعدی شیرین سخن «ادب از که آموختی از بیادبان» و نکته دیگر این است که همه شخصیتها دارای جایگاه ویژهای هستند و هرکدام میتوانند برای خواننده نوجوان امروز یه درس متفاوتی به همراه داشته باشد.
این نویسنده درباره داستان کتاب «تریلباز» گفت: داستان کتاب درباره دو نوجوانی است که با توجه به سن و سالش یک سری دغدغهها و خواستههایی دارد که خواستهاش که نیز موتور تریل است و میخواهد هیجانات درونیاش را اقناع کند؛ اما ذبیح که پول ندارد که موتور بخرد به دنبال ابولی که در نمایشگاهش موتور دارد میرود که آنجا هم مشغول کار شود و هم بتواند به موتور برسد که در اینجا رضا به ذبیح میگوید که ابولی آدم درستی نیست و پیگیر موضوع میشود که دوستش برای رسیدن به خواستهاش به راه اشتباهی نیفتد. اینکه از معلم هنرشان کمک میگیرد که دوستش را نجات دهد که داستان دارای پایان خوبی است که مخاطب از خواندن آن پشیمان نمیشود.
سهرابی با اشاره به آثار جدیدش گفت: در مجموعه کتاب جدیدم که برای نوجوانان است که دارای شخصیتهای دختر مستقلی است که قابل استفاده برای دختران نیز باشد و فقط مختص به پسران نباشد و صرفا مثل کتاب «تریلباز» مربوط به جنسیت خاصی نباشد و در این مجموعه سعی کردم دغدغه دختران امروزی را بیان کنم.
وی در پایان گفت: نکته دیگر این است که در زمینه ادبیات داستانی برای نوجوانان بسیار فقیر هستیم و این کمبود بسیار احساس میشود و تمام سعی و هدفم این است که با کتاب بتوانم که نوجوانان به خواستههایشان برسند؛ اما خواستهام از اهالی نشر این است که به نویسندگانی که درباره نوجوانان مینویسند بیشتر توجه کنند و گردهمایی درباره اینگونه کتابها انجام شود. نکته مهم دیگر این است که مزیت کتاب «تریلباز» آشتی دادن نوجوان با طبیعت است که فکر میکنم نویسندگان بیشتر باید درباره این موضوعات بنویسند.
ثبت دیدگاه