شهریار نیوز:
به گزارش خبرگزاری ایمنا، شهر اصفهان از گذشتههای دور تاکنون یکی از شهرهای نخبهپرور کشور بوده است؛ در دل این شهر از گذشتههای دور تا امروز نامآوران زیادی زندگی کردهاند، اما هنوز نخبگانی هستند که گمنام باقی ماندهاند؛ نخبگانی که گاه در محلاتی از شهر روزگار سپری میکنند که جز محلات کمبرخوردار است و با وجود همه محرومیتها تلاش میکنند تا با مشکلات موجود دستوپنجه نرم کنند و به رویاهای خود جامعه عمل بپوشانند. رویاهایی که برای همه مردم میهن عزیزمان مایه مباهات و سربلندی است.
در این میان اما حکایت نخبگان توانیابی که در عرصههای علمی، فرهنگی، هنری و حتی ورزشی فعالیت میکنند، شنیدنیتر است. چه بسا که برخی از آنها علاوه بر اینکه طعم زندگی در مناطق کمتربرخوردار یا حتی محروم را میچشند، محرومیتی مضاعف از حیث فیزیولوژیکی و جسمانی دارند و همین امر رسیدن به موفقیت را برای آنها دشوارتر کرده است و البته طعم پیروزی را دلچسبتر خواهد کرد.
در سالهای اخیر توانیابان زیادی به رشتههای مختلف ورزشی پرداختهاند و سعی کردهاند تا از گود رقابتهای پاراآسیایی و پاراالمپیکی جا نمانند و توانایی خود را به رخ سایرین بکشانند.
ما نیز در پی معرفی یکی دیگر از این استعدادها و نخبگان ورزشی، از خیابانهای منطقه ۱۵ شهری اصفهان یعنی خوراسگان به محله سلمان که دارای بافتی سنتی و بومی است، رفتیم تا با ورزشکاری دیدار کنیم که توانسته است مایه مباهات مردمان نصفجهان شود.
امیر ربی، نوجوان ۱۸ ساله عضو تیم ملی پاراشطرنج ایران است که در هانگژو درخشید و توانست با کسب دو مدال نقره تیمی و نقره انفرادی با خوشنامی به میهن خویش بازگردد؛ این پسر ماخوذ به حیای شهرمان که در هانگژو به مصاف رقبای قدرتمندی رفته بود و موفق به کسب مدال نقره شد، میگوید: از این پس برای مسابقات جهانی ژاپن و جوانان زیر ۲۰ سال مجارستان تلاش خواهم کرد تا عنوان قهرمانی را به خود اختصاص دهم.
آنچه در ادامه میخوانید، حاصل گفتوگوی خبرنگار ایمنا با امیر ربی، بازیکن تیم ملی شطرنج کمبینایان و نابینایان است تا ناگفتهها و دشواریهایی خود برای رسیدن به این قله موفقیت بگوید.
ایمنا: شطرنج رشتهای است که کمتر کسی آن را به عنوان ورزش قهرمانی ادامه میدهد؛ چه شد که به رشته شطرنج علاقهمند شدید؟ از جاذبههای این رشته برایمان بگویید؟
ربی: زمانی که به پیشدبستانی وارد شدم، در کلاسهای آموزش شطرنج شرکت کردم و وقتی متوجه شدم که به این رشته علاقهمند هستم و نسبت به سایر همکلاسیهایم استعداد بیشتری دارم، تصمیم گرفتم آن را ادامه دهم. البته من بسیار بازیگوش بودم و خانوادهام تمایل داشتند من به سراغ ورزشی بروم که بتوانم تمرکز بیشتری در انجام امور داشته باشم و این هم یکی دیگر از دلایلی شد که شطرنج را ادامه دادم.
در حال حاضر نیز معتقد هستم که شطرنج اصفهان حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و در مسابقات پاراآسیایی نیز رنکینگ یک و دو در اختیار این استان است؛ اینجا جوانان مستعدی وجود دارند و بیشتر شطرنجبازان اصفهان نیز زیر ۲۵ سال هستند که نوید روزهای خوب را برای ورزش اصفهان میدهند.
ایمنا: پس از مدالی که در مسابقات پاراآسیایی گرفتید برخورد و نگاه مردم محله و بهطور کلی جامعه به شما چگونه بود؟
ربی: مردم محله به من و خانوادهام بسیار احترام میگذارند و برایم سنگ تمام گذاشتند. همینطور در دیداری که با «هوشنگ نظریپور» مدیر منطقه ۱۵ شهرداری اصفهان داشتم مورد تشویق وی قرار گرفتم که در این فرصت مراتب تشکر خود را اعلام میکنم.
ایمنا: بهترین مشوق شما چه کسی بود؟
ربی: خانواده بیشترین نقش را در موفقیتهایم داشتهاند و مشوق من بودهاند. آنها سالها پا به پای من آمدهاند و هزینههای زیادی متقبل شدند، علاوه بر آن به لحاظ وقت و صرف زمان برای رسیدن من به قهرمانی، تلاش کردند و زمانی که با کسب مقام دسترنج خود را دیدم، بسیار خوشحال شدند.
ایمنا: میزان حمایت از مدالآوران رشته شطرنج تا چه حدی است؟
ربی: بهطور قطع هیچ رشته ورزشی مانند فوتبال حمایت نمیشود. سادهتر بگویم با گذشت حدود یک ماه از پایان مسابقات پا را آسیایی هنوز جوایز پای سکوی قهرمانی ما داده نشده است. حتی به من گفته شد که از بین دو مدالی که توانستهام بهدست آورم فقط به یکی از آنها جایزه تعلق میگیرد و این واقعاً جای تأسف دارد، زیرا ما برای همه مدالها تلاش میکنیم و هزینههای زیادی را صرف میکنیم، اما همین جوایز ساده هم از ما دریغ میشود و وقتی هم که با مسئولان مربوطه تماس گرفته میشود، انگار که ما فراتر از حق خود را از آنها میخواهیم.
پانزدهم آذر سال جاری مراسمی برای تقدیر از مدالآوران این مسابقات برگزار شد، قرار بود پاداش هر دو مدال ما پرداخت شود، اما گویا پاداش مدال دوم ما را به صورت درصدی در نظر گرفتهاند، امیدوارم بهطور کامل پاداش هر دو مدال را دریافت کنم؛ چراکه برای آنها تلاش بسیاری کردهام.
ایمنا: کمی هم از ویژگیهای محلهای که در آن سکونت دارید، برایمان بگویید!
ربی: محله سلمان بهرغم جمعیت زیاد، مردم بومی دارد؛ بومی بودن کمک میکند تا همه از حال یکدیگر خبر داشته باشند. در این محله نسبت به بعضی محلات مردم مذهبیتری زندگی میکنند؛ بافت خانههای این محله سنتی است و افراد خونگرمی دارد که نسبت به وطن و محله خود عِرق دارند.
ایمنا: چه خاطره شیرینی از دوران ورزشی خودتان دارید؟
ربی: زمانی که نام کسی را پشت تریبون میخوانند تا روی سکوی قهرمانی برود و تعداد زیادی او را تشویق میکنند، بهترین لحظه زندگی هر انسانی است که با هیچ پولی خریداری نمیشود.
مهمترین لحظه زندگی من دور آخر مسابقات پاراآسیایی بود که قرار بود با یکی از قهرمانان سری قبل مسابقات بازی کنم. آن زمان استرس بسیار زیادی داشتم و حتی شب مسابقه نتوانستم بخوابم. استرس من بهقدری بود که در زمان بازی آنقدر ذهنم درگیر بود که دستم را با ناخنهایم فشار داده بودم و خون آمده بود، اما متوجه نبودم.
همه اعضای فدراسیون، رئیس کمیته پاراالمپیک، همتیمیها و کادر فنی بر بازی من متمرکز شده بودند، زیرا اگر بازی دور آخر را نمیبردم، احتمال داشت شطرنج کشورمان نتواند مقام تیمی به دست آورد؛ به هر حال خاطره بسیار شیرینی بود و خدا شاکرم که توانستم مدال بیاورم.
ایمنا: بخش تلخ مسابقات قهرمانی شما چه بود؟
ربی: با وجودی که امتیاز من با نفر اول یکی و حتی امتیاز تیمی ما هم یکی شده بود، اما در پوئنشکنی با بدشانسی دوم شدم و به تبع آن تیم ما هم دوم شد.
ایمنا: اگر به عقب برمیگشتید باز هم به سراغ رشته شطرنج میآمدید؟
ربی: اگر این سوال قبل از ورود به مسابقات پاراآسیایی از من پرسیده میشد، پاسخم منفی بود، اما حالا که به لطف خدا مدال به دست آوردم پاسخم مثبت است.
ایمنا: آیا تا به حال کسی شما را حمایت کرده است؟ به طور کلی اسپانسر دارید؟
ربی: خیر تاکنون هیچ حمایت مالی از من نشده است و فقط از طرف شهردار مورد تشویق قرار گرفتم که آن هم در حد یک تقدیرنامه بود، هرچند از ایشان توقعی هم نداشتم.
ایمنا: اوقات فراغت را چطور میگذرانید؟ آیا فقط شطرنج بازی میکنید؟
ربی: بیشتر اوقات فراغتم را تمرین میکنم؛ برای من تمرین شطرنج همچون تفریح است و از آن لذت میبرم، گاهی نیز به صورت آنلاین شطرنج بازی میکنم یا معمای شطرنج حل میکنم.
ایمنا: چه اهداف و آرمانهایی در سر دارید؟
ربی: پیشتر در اصفهان قهرمان پاراآسیایی داشتیم، اما دوست دارم سال آینده به مسابقات شطرنج زیر ۲۰ سال مجارستان اعزام شوم؛ هماکنون در ایران و آسیا رتبه نخست زیر ۲۰ سال هستم و فکر میکنم در جهان در لیست سه نفر اول باشم، حتی فکر میکنم با عنایت خداوند بتوانم مقام اول قهرمانی جهان را به دست آورم.
ایمنا: روند تحصیل چطور است؟ آیا شطرنج با ادامه تحصیل شما تداخل ندارد؟
ربی: بهطور قطع شطرنج بر روند تحصیلی من اثر داشته است؛ من به خاطر شطرنج از خیلی چیزها گذشتهام؛ در متوسطه اول همیشه جزو بهترینها بودم؛ پس از اینکه شطرنج را اولویت خود قرار دادم و به صورت تخصصی به آن پرداختم، موجب شد سال گذشته ۹۶ روز غیبت داشته باشم، با این وجود مدرسه با من همراهی کرد، خودم هم سعی کردم سختیها را تحمل کنم و در کنار شطرنج گاهی درسم را بدون معلم بخوانم.
ایمنا: نوجوانان زیادی هستند که ممکن است همچون شما در این رشته ورزشی حرفی برای گفتن داشته باشند. در اصفهان چه کارهایی برای استعدادیابی در این رشته ورزشی انجام شده است؟
ربی: هیچ کاری انجام نشده است؛ شطرنج در مدارس بیش از ۴۰ کشور جهان تدریس میشود، زیرا آنها باور دارند که این رشته موجب تمرکز و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان خواهد شد، اما در ایران ورود به این رشته فقط به خاطر علاقه خود افراد است.
در جامعه ما بیشتر افراد به سمت رشتههای جسمانی از جمله فوتبال و والیبال سوق پیدا میکنند، در حالی که ورزشکاران مطرح جهان در کنار رشتههای ورزشی تخصصی خود، شطرنج نیز کار میکنند تا بتوانند بر رشته ورزشی خود متمرکز شوند.
ایمنا: به نوجوانان و همسالان خود چه توصیهای دارید؟
ربی: به تمام جوانان توصیه میکنم کنار تحصیل خود به یکی از رشتههای ورزشی یا هنری یا هر حرفهای که به آن علاقهمند هستند، بپردازند تا پیشرفت کنند.
ایمنا: توقع شما از مسئولان و مردم چیست؟
ربی: هر کاری سختیهای خود را دارد، اما همهچیز هم پول نیست و بعضی چیزها را نمیتوان با پول خرید؛ امیدوارم مسئولان از همه ورزشکاران رشتههای مختلف ورزشی حمایت کنند؛ وعدههای بسیاری قبل از اعزام به مسابقات مانند زمین و شغل به ورزشکاران داده شده است، اما پس از اینکه با مدال از مسابقات آمدیم، تمام این وعدهها به فراموشی سپرده شد.
وقتی در مسابقات حضور داشتم، متوجه شدم که چشمانم از نظر بینایی کمی تحلیل رفته و این موضوع بهدلیل استرس شدیدی بوده که پیش و حین مسابقات به من وارد شده است و اکنون باید چشمانم را عمل کنم. جای تأسف دارد که امثال من با وجودی که عضو تیم ملی هستیم، حمایت نمیشویم و باید تمام هزینهها را خودمان بدهیم؛ حقوق من ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان یعنی روزی ۹۰ هزار تومان است که هزینه رفت و برگشت من هم نمیشود.
با وجودی که تیم ایران در مسابقات پاراآسیایی به ۱۶ مدال در مسابقات دست پیدا کرد، اما هیچ حمایتی از طرف مسئولان نشدیم؛ در آخر لازم میدانم از بهروز مرادی، مربیام که برایم زحمت کشیده است، قدردانی کنم.
ثبت دیدگاه