رفتند یاران و به کوی جان رسیدند
تا محضر خورشیدی باران رسیدند
وادی به وادی با ستونها ،با علمها
شور نجف تا کربلا، شوق حرمها
رفتند با نام حسین و مهر حیدر
تا اربعین عشق و عاشورای دیگر
با یاد زینب، عزم کوی یار کردند
موکب به موکب عشق را دیدار کردند
رفتند تا اندوه زینب را بفهمند
اسطوره نستوه زینب را بفهمند
رفتند تا سرداری سر را ببینند
رفتند عاشورای دیگر را ببینند
رفتند تا بین حرمها ره بپویند
عطری، نشانی از گل نرگس بجویند
باحسرت آن جاده تنها ماندم اینجا
رفتند ومن از کاروان جاماندم اینجا
هرچند مشتی سوز و اشک و آه شد دل
شادم که با آن کاروان همراه شد دل
ثبت دیدگاه