در عملیات کیو۱ «خلبان پیروان» هنگام بازگشت از عملیات بهوسیله رادار سوباشی مطلع میشود که چهار فروند هواپیمای میراژ F1 عراقی قصد بمباران قم را دارند. خلبان پیروان تغییر مسیر داده و در نزدیکی شهر اراک، با هواپیماهای عراقی پیش از رسیدن به آسمان قم درگیر میشود و یک فروند هواپیمای شکاری عراقی را سرنگون میکند. بقیه هواپیماها هم بمبهایی را که قرار بود در بمباران شهر قم استفاده کنند در بیابانهای اطراف رها کرده و فرار میکنند. بعد از این اتفاق، عراق مجبور میشود برای بمباران شهری از موشک به جای هواپیما استفاده کند.
سیدهزهرا بذرگری، نویسنده کتاب «نقاشی روی آسمان» بر اساس این عملیات داستانی را ویژه مخاطب نوجوان نوشته کرده است. داستان علی، نوجوانی که عاشق پرواز است و با پدر و مادربزرگش زندگی میکند. او تابستان را به همراه عمویش در روستایی در نزدیکی یک پایگاه شکاری کار میکند و در کنار جاده شیربلال میفروشد. خلبان فضلی که خلبان هواپیمای اف ۱۴ است، هر بار که از کنار مزرعه رد میشود از علی شیر بلال میخرد.
علی میخواهد خلبان بشود و از خلبان فضلی سؤال میکند که راز خلبانشدن او چه بوده است؟ خلبان فضلی هم شرط میگذارد که اگر بتواند پرواز اف ۱۴ را شناسایی کند او هم راز خلبانشدن را به او میگوید.
در بخشی از متن کتاب میخوانیم:
«بعدازظهر بود، نور آفتاب دقیقاً در چشم من بود و همین، دیدن با چشم غیرمسلح از دور را دشوار میکرد.
چند ثانیه بعد، چهار نقطه تیره، درست روبهرویم ولی در ارتفاع پایینتر دیدم. سرعت آنها کمتر از ما بود. کاملاً آنها را زیر نظر گرفتم. هواپیماهای دشمن از نوع میراژ اف۱ بودند. بالاتر از آنها پرواز میکردم و هنوز مرا ندیده بودند؛ چون هیچ واکنش از خود نشان نمیدادند. فرصت مناسب فرا رسید. ارتفاع را کم کردم. دستههای گاز هواپیما را به جلو فشار دادم و همزمان با اضافه شدن سرعت، بهسمت آنها شیرجه رفتم.».
کتاب «نقاشی روی آسمان» به قلم سیدهزهرا بذرگری از سوی انتشارات کتاب جمکران با مشارکت کنگره ملی شهدای استان قم در ۸۲ صفحه و به بهای ۴۸ هزارتومان منتشر شده است.
ثبت دیدگاه