این نویسنده با بیان اینکه یک نویسنده وقتی اثرش به چاپ میرسد، دیگران را در معرض هنر قلمش قرار میدهد و بیتردید کتابش با کتابهای دیگران مقایسه میشود، افزود: جوایز ادبی نباید به فراخوان، افتتاحیه و اختتامیه منحصر باشند و باید تا مدت طولانی پس از داوری نهایی و اعلام برگزیدهها، میزان استقبال مخاطبان از آنها تحلیل شود تا به شناختی از سلایق و نیازهای اقشار مختلف برسیم.
جمشیدی با اشاره به اینکه هرچه جوایز ادبی دنیا کیفیتمحور و به دور از غرضورزی باشند، مخاطبان بیشتر و تاثیرگذاری عمیقتری خواهند داشت، گفت: برپایی یک جایزه ادبی و داوری و انتخاب بهترین آثار بخشی از فرایند و جریان نشر و ادبیات است که هر لغزش و اعمال سلیقه مغرضانه در آن میتواند در فرایند خلق اثر از سوی نویسندگان مشکل ایجاد کند. اگر آثار کمارزش با داوریهای غیرکارشناسی به کتابهای ارزشمند و خلاقانه ترجیح داده شوند، به تدریج سطح سلایق مخاطبان نیز پایین میآید و نویسندگان نیز دلگرمی خود را برای ادامه فعالیت حرفهای از دست میدهند.
وی با اشاره به اینکه برخی جوایز ادبی در ایران و سایر کشورها، ضد جایزه هستند، عنوان کرد: داوران جوایز ادبی باید از دانش ادبی کافی برخوردار و خود، نویسنده مجرب و صاحب سبک باشند.
این نویسنده با بیان اینکه نفس برگزاری یک جایزه ادبی گامی در اعتلای فرهنگ کتابخوانی و آشنایی اقشار مختلف با آثار نویسندگان، عملی شایسته و درخور تحسین است، گفت: یکی از مشکلات موجود در حوزه کتابهای ادبیات، کتابسازی و وفور نشر آثار سطح پایین است که سطح سلیقه جامعه را نیز تحتتاثیر قرار داده است. از سوی دیگر با کمبود منتقد متخصص مواجهیم و این مشکل زنگ خطری است که مخاطبان آثار ادبی به انسانهای سطحی تبدیل شوند.
جمشیدی در پایان تاکید کرد: بیشتر جوایز ادبی کشور ما از جمله جایزه جلال آلاحمد دورههای مختلف را سپری کردهاند و در معرض آزمون و خطا قرار گرفتهاند. مطالعه و رصد آزمونوخطاهای دورههای گذشته میتواند در کارآمدی هرچه بیشتر این جشنوارهها موثر باشد.
ثبت دیدگاه