نشست نقدوبررسی این اثر، با حضور سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب، محمدقائم خانی و مریم مطهریراد، منتقدان ادبی یکشنبه (۱۵ آبانماه) ساعت ۱۰ صبح در کتابفروشی بهنشر واقع در تهران، خیابان انقلاب، روبهروی درب اصلی دانشگاه تهران برگزار میشود. پخش زنده این نشست نیز از طریق آپارات انتشارات بهنشر به نشانی www.aparat.com/entesharat_behnashr قابل مشاهده است.
در بخشی از متن کتاب میخوانیم:
«مامان در را بست و داد زد: «اینقدر روی اعصاب من راه نرو گلبرگ. همین که گفتم.»
کیفش را انداخت روی اُپن، چهارپایه را از گوشهٔ آشپزخانه برداشت و بدون اینکه مانتواَش را دربیاورد، رفت سمت اتاقم. همانطور که دستم را از آرنج توی بغل گرفته بودم، دنبالش راه افتادم و گفتم: «ولی مامان…»
مامان یکلحظه ایستاد، نفسش را با صدا بیرون داد و زل زد توی چشمهایم. معلوم بود که دارد خودش را کنترل میکند تا دوباره صدای دادش بلند نشود.
– ولی بی ولی. همین امشب باید بری پیش عزیز.
مکثی کرد و بعد آرام گفت: «یه نگاه به سروروی خودت بنداز. اینجا جای موندنه؟»
دستِ توی بغلم از زیر باندها گزگز کرد و خارید. با نوک انگشتها، زخم سرم را از روی پانسمان فشار دادم، انگار که بخواهم از بودنش مطمئن شوم. جای بخیهها میسوخت و درد میکرد. خراشهای روی صورتم جوش خورده بودند و ردشان مثل پنجهٔ گربه مانده بود. جای ماندن بود یا نبود، من میخواستم بمانم؛ ولی مامان از همان دادسرا تصمیمش را گرفته بود، بدون اینکه یک کلمه از من بپرسد.»
ثبت دیدگاه