به گزارش خبرنگار ایمنا، سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، اظهار کرد: در پی وقوع یک فقره سرقت از خانهای در شرق تهران، رسیدگی به پرونده در دستورکار تیمی از کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و آنها در نخستین گام راهی خانه مدنظر شدند و با انجام تحقیقات میدانی پی بردند که سارق هنگامی که هیچکس داخل منزل نبوده، با کلید وارد شده و طلاهای همسر صاحبخانه را به سرقت برده است.
وی افزود: کارآگاهان در گام بعدی با تحقیقات محلی متوجه شدند همسایهها صاحبخانه را حوالی ظهر هنگامی که قرار بوده سر کار باشد، در ساختمان دیدهاند که قصد داشته بهصورت پنهانی وارد خانه خود شود. ماموران در ادامه با بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم و روشهای علمی، متوجه شدند مقدار زیادی پول از یک طلافروشی به حساب مرد جوان آمده و همسر وی از واریز این پول اطلاعی ندارد و همین موضوع شک کارآگاهان را برانگیخت.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ تصریح کرد: کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم، با هماهنگیهای لازم با مرجع قضایی، این مرد را بهعنوان تنها متهم پرونده دستگیر و برای تحقیقات ابتدایی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی منتقل کردند. متهم پس از انتقال به مقر انتظامی در تحقیقات ابتدایی، ابتدا منکر جرم خود بود و اظهارات ضد و نقیضی را به زبان آورد، اما پس از مشاهده شواهد و مدارک موجود، به سرقت طلاهای همسرش بهدلیل بدهکاری خود به طلبکاران اعتراف کرد و با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت.
قتل در پی یک شوخی
رسیدگی به این پرونده از شهریور سال گذشته بهدنبال پیدا شدن جسد خونین مردی ۶۵ساله در اتاقک نگهبانی یک ساختمان نیمهساز در جنوب تهران آغاز شد. صاحب ملک که برای سرکشی به ساختمان نیمهساز رفته بود با در قفلشده روبهرو شد و پس از گشودن در و مشاهده جسد خونین نگهبان میانسال به نام اصغر، پلیس را باخبر کرد.
به این ترتیب ماموران بلافاصله رهسپار ساختمان شدند و جسد اصغر با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. شواهد نشان میداد وی با ضربههای متعدد میله آهنی به سر به قتل رسیده است.
صاحب ملک که پلیس را خبر کرده بود، گفت: از مدتها قبل اصغر و پسر جوانی به نام قاسم را بهعنوان نگهبان در ساختمان نیمهساز استخدام کردم، اما حالا خبری از قاسم نیست و ناپدید شده است. گمان میکنم او در این ماجرا دست داشته باشد.
در حالی که فرضیه دست داشتن قاسم در این ماجرا قوت گرفته بود، ماموران به ردیابی وی پرداختند و او را بازداشت کردند. قاسم به درگیری با همکارش و قتل وی اعتراف کرد و گفت: من و اصغر چهار ماه با هم همکار بودیم و هر دو در اتاقک نگهبانی ساختمان کار میکردیم و هیچ مشکلی هم نداشتیم.
آن شب من سر موضوعی از او ناراحت شدم و خواستم که از اتاقک نگهبانی خارج شود، اما او به یکباره شروع به فحاشی کرد. من اعتراض کردم و از او خواستم تا فحش ندهد، اما اصغر با عصبانیت فحشهای ناموسی داد. من که عصبانی شده بودم از کوره دررفتم و در یک لحظه با میلهای که در گوشه اتاقک افتاده بود به او حمله کردم و چند ضربه به بدنش زدم.
میخواستم او را رها کنم، اما گمان کردم اگر بلند شود من را میکشد. به همین خاطر با بیل هم چند ضربه به سرش زدم. وقتی روی زمین افتاد در اتاقک نگهبانی را قفل کردم و از آنجا گریختم. باور کنید وقتی آنجا را ترک میکردم او نفس میکشید و زنده بود.
بهدنبال اعترافهای وی و بازسازی صحنه جرم برای قاسم کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و وی در حالی از خود دفاع کرد که اولیای دم برایش حکم قصاص خواستند. وقتی قاسم روبهروی قضات ایستاد گفت: من و اصغر چند ماه بود که با هم در اتاقک نگهبانی میخوابیدیم و با هم همکار بودیم. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم تا اینکه او آخرین بار با من شوخی کرد که ناراحت شدم.
من به او اعتراض کردم و خواستم تا اتاق را ترک کند، اما او شروع به فحاشی کرد. او با حرف مرا تحریک کرد و من از کوره دررفتم و با میله به جانش افتادم و چندین ضربه به سرش زدم. باور کنید من قصد کشتن اصغر را نداشتم و از ترسم او را زدم. باور کنید اگر او را نزده بودم، خودم در درگیری کشته میشدم. من شرمنده فرزندان او هستم و تقاضای بخشش دارم. او همسن پدرم بود و من اشتباه بزرگی مرتکب شدم.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده قاسم را به قصاص محکوم کردند.
افشای راز چاقوخوردن پسر ۱۶ساله
رسیدگی به این جنایت از دیماه سال گذشته بهدنبال درگیری خونین در یکی از محلههای فردیس کرج شروع شد. وقتی گشت پلیس به محل درگیری رسید با پیکر خونین پسر نوجوان ۱۶ساله که از اتباع بیگانه بود روبهرو شد. خیلی زود بازپرس کشیک قتل در محل حضور یافت و در نخستین گام دستور داد پیکر بیجان پسر نوجوان به پزشکی قانونی منتقل شود.
تحقیقات اولیه و میدانی کارآگاهان جنایی نشان میداد مقتول بهدنبال درگیری با دو پسر مست بر سر یک سیلی به صورت با هم دست به یقه شدند که سرانجام آن دو پسر شرور، پسر نوجوان را با ضربههای چاقو به قتل رسانده و از صحنه جنایت پا به فرار گذاشتند.
با شناسایی هویت دو متهم فراری، سرانجام مخفیگاه متهمان لو رفت و با هماهنگی مقام قضایی هر دو نفر که یکی ۱۷ و دیگری ۱۸ساله بودند دستگیر شدند. دو نوجوان در اعترافات خود مدعی شدند که در روز جنایت بهخاطر مصرف مشروب حالت عادی نداشتند و در بوستان و خیابان در حال متلکپرانی بودند که با پسر ۱۶ساله که از اتباع بیگانه بوده روبهرو میشوند.
یکی از آنها با دستش سیلی محکمی به پسر نوجوان میزند و او نیز به سراغ دوستانش رفته و درگیری سختی بین آنها رخ میدهد و سرانجام پسر ۱۶ساله با چاقو به قتل میرسد.
کشف استخوانهای یک انسان در کانال آب
بعدازظهر روز دوشنبه بیستوچهارم بهمنماه، کشف استخوانهای یک انسان در یک قنات در خیابان داوود رشیدی سعادتآباد تهران از سوی پاکبانان شهرداری به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد.
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی قانونی، تیم تشخیص هویت و بررسی صحنه جرم به همراه محمدرضا صاحب جمعی بازپرس ویژه قتل شعبه ششم دادسرای امور جنایی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
قتل هولناک در بزم مستانه
روز جمعه بیستویکم بهمنماه بود که در یکی از محلات تبریز، تعدادی مرد که برخی از آنان مشروبات الکلی مصرف کرده بودند با هم درگیر میشوند و درنهایت این درگیری به قتل یکی از آنان که مرد ۳۵سالهای بود منجر میشود.
متهمان که پس از ارتکاب جرم متواری شده بودند، با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی تبریز دستگیر و پرونده آنان برای سیر مراحل قانونی به شعبه شش دادسرای عمومی و انقلاب تبریز دادسرا ارسال میشود.
ثبت دیدگاه