به گزارش خبرنگار ایمنا، شاعر و داستاننویس اهل شهرستان لنجان استان اصفهان است و سالیان زیادی را صرف آموزش ادبیات فارسی به نوجوانان و جوانان کرده و در کنار شغلی که از آن با عنوان عشق معلمی) یاد میکند مدتی را با تأسیس مرکز علمی آموزشی در خدمت کنکوریها هم بوده است.
وی علاوه بر معلمی برای راهاندازی مؤسسه فرهنگی ادبی فروغ سخن لنجان همت گماشته و به آموزش تخصصی ادبیات به علاقهمندان و ادب دوستان میپردازد. شش اثر مکتوب از وی تا به امروز منتشرشده و دو اثر نیز در دست چاپ است.
رمان عشق ابدی، مجموعه اشعار پنجرهای روبه دل، قنوت شبانه، شب و تنهایی، مجموعه اشعارسپید به اعجاز عشق ایماندارم، گردآوری مجموعه شعر شاید تو روزی بیایی روزی که شاید نباشم به قلم زندهیاد زینب شیری کتابهای منتشرشده از این بانوی نویسنده هستند؛ همچنین رمان سرنوشت مختوم و کتاب روایت شناسی و نقد و بررسی آثار سیمین دانشور بهزودی منتشر خواهند شد.
با زهره طغیانی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر و همچون مدیرمسئول مؤسسه فرهنگی ادبی فروغ سخن لنجان که در کنار نویسندگی و اعتلای قلم خود، برای رشد و نمو فرهنگی-ادبی بانوان خطه لنجان گامهای بلندی برداشته؛ به گفتوگو درباره زنان نویسنده و نویسندگی زنان نشستهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.
بهعنوان یک بانوی نویسنده نظرتان در مورد زن و تاریخ چیست؟
بسیار پسندیده و بجاست که با اشاره به سخن یکی از بانوان بزرگوار کشورمان ایران، به این سوال پاسخ بگویم. «داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تربیت و تعلیم است؛ تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترد معرفت مستفید کند. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک این پرتگاهها را عبور کند. امیدواریم به همت دانشمندان و متفکران، روح فضیلت در ملت ایجاد شود و باتربیت نسوان اصلاحات مهمۀ اجتماعی در ایران فراهم گردد. در این صورت، بنای تربیت حقیقی استوار خواهد شد و فرشته اقبال در فضای مملکت سیروس و داریوش بازگشایی خواهد کرد.»
جملات قدرتمند و تأثیرگذار بالا فقط بخشی از سخنان پروین اعتصامی بود، زمانی که ۱۸ سال داشت و در جشن دانشآموختگی مدرسهاش سخنرانی میکرد. این سخنان، که درباره حق تحصیل برابر زن و مرد در آن زمان است، چنان تأثیرگذار بود که به اعلامیه «زن و تاریخ» معروف شد.
از چه زمانی به نقش زنان در عرصههای فرهنگی ایران پرداخته شد؟
طرح شعارهای برابری خواهانه حقوق زن و مرد توسط مشروطهطلبان، موجب بازنگری نقش زنان در عرصههای اجتماعی شد. بازتاب این امر در دنیای ادبیات، حضور گستردهتر زنان در این عرصه بود. گرچه از سالهای پس از مشروطه تاکنون، ادبیات زنان با سرعت یکسانی در حال حرکت و رشد نبوده است، اما آنچه در پایان دهه هشتاد آن را ادبیات مستقل زنانه مینامیم، محصول تمام تحولاتی است که در دهههای مختلف این سده، بر تاریخ ادبیات داستانی زنان گذشته است.
زنان داستاننویس ایرانی از دهه چهل به بعد جرئت و جسارت بیشتری برای پرداختن به موضوعات زنانه در آثارشان یافتند و اعتراض برتری علیه مردان نیز به یکی از مضامین اصلی این آثار تبدیل شد. آنچه موجب تمایز داستانهای زنانه دهه هشتاد با همه آثار پیش از آن شده است، شکلگیری جهان و زبانی مستقل و زنانه در این دسته از آثار است که اغلب به شکل خودآگاه و همراه با صبغههای غلط فمینیستی است.
زنی که در کلاسیک فارسی چهرهای آرمانی داشت و بهعنوان معشوقی همیشه در پرده و دور از دسترس مطرح میشد، موجودی خیالی بود که با زنی که در جامعهی ایرانی دهه ۴۰ تا ۸۰ زندگی میکرد فاصله بسیار داشت.
زنان از چه زمانی بهصورت جدی به نوشتن و نگارش داستان روی آوردند؟
ظهور زنان داستاننویس در عرصه ادبیات کشور به اواخر دهه ۳۰ برمیگردد؛ اما دگرگونیهای فرهنگی صورت گرفته در ایران پس از انقلاب، جلوه تازهای از حضور زنان در این عرصه را رقمزده بهگونهای که آثار پرشماری از آنان طی سالهای اخیر در بسیاری از جشنوارههای کتابهای برگزیده، صاحب مرتبه شدهاند.
ادبیات زنان دارای چه ابعادی است؟
ادبیات زنان را میتوان در دو بُعد موردبررسی قرارداد: داستانهایی که نویسندگان مرد درباره زنان مینویسند و نوع نگاه آنان به قهرمانان زن، داستانهایی که زنان مینویسند.
جذابیت داستان زنان را در چه میدانید؟
بخشی از جذابیت این داستانها در این است که دنیای زنان ناشناختهتر از دنیای مردان است. در داستانهای ما، به مسائل اغلب از دید مردان نگریسته شده و زن، کمتر حضور مستقلی داشته است. به گمانم ریشههای تاریخی و اجبارهای خانوادگی و قانونی و سنتهای متعدد، زنان را ناگزیر از پذیرش انتظارات جامعه و درونی کردن و توجیه آنها برای خودشان میکند، بهطوریکه دیگر امکان و باوری برای مقابله با سرنوشت مختوم خود نمییابند.
تازگی ادبیات زنان دلیل خاصی دارد؟
عمده تازگی و نو بودن ادبیات زنان در این است که تلاش برای کشف فردیت و هویت خود بهعنوان یک زن، جای چشمگیری در آن مییابد همین امر، عامل نگرشی تازه به جهان میشود تا با تأکید بر نقش اجتماعی و درونیات زنان، تصویری متفاوت با تصویر زن در آثار نویسندگان مرد ترسیم شود. داستاننویسان زن، بهویژه در دهه اخیر، به مشکل هویت و جایگاه زن ایرانی در یک مرحله تغییر و تحول اجتماعی میپردازند و تلاش برای خودیابی را با انتقاد از جامعهی مردسالار در میآمیزند که زنان را در حجابی از بایدها و نبایدها محبوس میکند.
عملکرد نویسندگان زن بعد از انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهنظر میرسد صدای نویسندگان زن در سالهای پس از انقلاب، رساتر از گذشته به گوش میرسد. این موارد را میتوان زبان حال زنانی دانست که در مرحلهای از تحول اجتماعی، به درک و شناختی تازه از هویت و موقعیت خود در جامعه رسیدهاند.
زن نویسنده امروز چگونه زنی است؟
زن امروز، انسانی سرگشته است که در جستوجوی هویت امروزی خویش است. با بههم ریختن شیوههای پیشین تفکر درباره زندگی، نیروی ذهنی زنان برای آفرینش خلاق آزادشده و بخش عمدهای از آن، بهدلیل محدودیت فعالیت درزمینهٔهای دیگر، بهسوی ادبیات میل کرده است.
زنان به فضاهای فکری و فرهنگی تازهای راهیافتهاند. شادی حضور در این فضاها و تجربههای نو بااحساس هراس از گام نهادن در راهی ناشناخته درمیآمیزد و سبب آشفتگیهایی در ساخت آثار نویسندگان زن میشود. آنها از غربت خود در دنیایی خشن و برای شکستن قطعیتهای فرهنگ مردسالار مینویسند. اما تلاش برای پرهیز از رانده شدن به حجابی تحمیلی، به برخی نوشتهها سمت و سویی عقیدتی میدهد که گاه در فمینیسمی بروز مییابد که بحران اجتماعی را چنان ساده میکند که نمیتواند مفاهیم روحی و اجتماعی عمیقتر را در اثر متبلور کند.
این نوع کمتوجهیها راه را بر خلاقیت نویسنده میبندد و اثر را از بیطرفی، بری میسازد که شرط لازم برای آفرینش هر اثر خلاقی است. کم است تعداد آثاری که هراسهای انباشتهشده در طول قرون و اعصار از سوی سنن و قدرتهای مادی و معنوی بر ذهنیت و تنآگاهی زنان را به شیوهای هنری تبلور بخشیده باشند.
حتی عرصه شعر و شاعری در دو دهه و نیم گذشته چه در حوزه زنان شاعر و چه درزمینهٔ شعر زنان، تحولات ژرفی را شاهد بوده، شاعران توانمندی در این مدت قدرت بروز و ظهور یافتهاند.
سخن پایانی و توصیه شما برای علاقهمندان به هنر نوشتن و نویسندگی حرفهای چیست؟
در ابتدا بهعنوان یک معلم همه را دعوت میکنم به مطالعه. تنها راه پیشرفت و رسیدن به هر هدف عالی و والایی، خواندن کتاب، بهویژه مطالعه در همان زمینه است. شعار بنده بهعنوان دبیر ادبیات و یک نویسنده، همواره و برای تمامی هنرآموزانم، این بوده و هست که: «بسیار بخوانید. بسیار بنویسید.»
بامطالعه فراوان. تمرین و قلمفرسایی، میشود یک نویسنده زبردست شد. کسی که عاشق نویسندگی بهویژه داستاننویسی است، از نوشتن نباید بهراسد. گام اول برای کسب موفقیت، جسارت در قلمبهدست گرفتن است و گام دوم خواندن و نوشتن.
در دو دهه اخیر، منابع مطالعاتی گستردهای درزمینهٔ نویسندگی خلاق، داستاننویسی، نگارش به زیور طبع آراستهشده چه متون ترجمه وچه آثاری از نویسندگان بزرگ ایران. که میتواند منابع بسیار خوبی برای آموزش و یادگیری هنر نویسندگی باشد.
همچنین حضور در کارگاههای آموزشی و کسب علم از نویسندگان برجسته کشور، میتواند راه را برای علاقهمندان هموار سازد. امید که شاهد رشد و تعالی بیشتر قلم بهویژه قلم بانوان ادیب و نویسنده این مرزوبوم باشیم.
گفتوگو از: محمود افشاری خبرنگار خبرگزاری ایمنا
ثبت دیدگاه