کنت اوپل، نویسنده کانادایی زاده ۳۱ آگوست ۱۹۶۷ است. اوپل در این رمان، ماجرای جزیرهای دورافتاده را روایت میکند که همزمان با یک بحران محیط زیستی، با مشکلات متعددی روبهرو میشود؛ مشکلاتی که جز حمله آدم فضاییها به آنجا، هیچ اتفاق دیگری برایش توجیهپذیر نیست. این اثر نامزدی جایزه گنبد طلایی ورمونت را در سال ۲۰۲۲ به دست آورد.
سرنگونی ۱؛ بوتههای آدمخوار
شاید با دیدن اسم کتاب منتظر شروعی طوفانی از حملات بیگانگان و بلایای طبیعی هولناک باشید؛ اما وقایع این جلد، مانند بارانی پاییزی به آرامی شروع میشوند. مردم جزیره سالت اسپرینگ زندگی شادی دارند. توریستهای فراوان چرخ اقتصاد را حتی در فصلهای زمستان میچرخانند و مزارع آباد گوناگون همیشه جیبهای آنها را پر از پول نگه میدارد. تورم، دزدی، تبعیض نژادی یا هیچ نوع دیگری از مشکل وجود ندارد که زندگی را به کام آنها تلخ کند تا اینکه گزارشهایی عجیب از سراسر جزیره به گوش میرسد.
حمله آغاز میشود؛ اما نه آنگونه که انتظار دارید، بلکه با باران؛ بارانی که در پی آن گیاهانی عجیبغریب از زمین سر برمیآورند. در همهجا میرویند، در هوا گردههای سمی پخش میکنند و… میبلعند.
آنایا، پِترا و سِت نام سه نوجوانی است که بهشکل عجیبی در برابر این گیاهان مصون هستند؛ اما راز این سه نفر چیست؟ چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ آیا میتوانند راهی برای نجات پیدا کنند؟
بهتر است هرچه زودتر بفهمند؛ زیرا باران دوباره میبارد!
سرنگونی ۲؛ حشرات ویرانگر
ابتدا باران با خودش بذرها را آورد. بذرهایی که به گیاهانی بیگانه تبدیل شدند که زیر زمین لانه میکردند و موجودات دیگر را خفه کرده و میخوردند. ست، آنایا و پترا بهشکل عجیبوغریبی به زهر این گیاهان مقاوماند و راهی برای مبارزه با آنها پیدا کردهاند؛ اما بهمحض اینکه اولین موفقیتشان را جشن میگیرند، دوباره باران میبارد؛ بارانی که همراه خود تخمهایی میآورد که حشراتی از آن بیرون میآیند. این حشرات کوچک نیستند؛ پشههایی به اندازه پرندگان که ناقل ویروساند، کرمهایی مثل کرم چوب که میتوانند بنای یک خانه را بجوند و طعمهشان را با خود ببرند.
اما قهرمانهای داستان ما اینبار کمکی از دستشان برنمیآید و همراه بچههایی دیگر که آنها هم مقاوماند در یک آزمایشگاه دولتی زندانی شدهاند. راز آنها چیست؟ آیا ممکن است آنها هم بهنوعی موجوداتی بیگانه باشند؟ اگر باشند، چه؟ آیا طرف انسانها هستند یا بیگانهها؟
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
قبل از اینکه سِت فرصت کند از او جلو بزند، آنایا با شتاب خودش را به نگهبان رساند، زیربغلش را گرفت و سعی کرد او را بیرون بکشد.
صدای تلپی آمد و از تونل فرار، کرم دوم بیرون زد و وارد اتاق شد.
دارِن فریاد زد: «باید بریم!»
سِت به آن سمت دوید تا به آنایا کمک کند؛ اما انگار میخواستند نگهبان را از یک سیاهچاله بیرون بکشند. همانطور که دستوپا میزند، کلیدها دور کمربندش جرنگجرنگ صدا میدادند. بهزودی کرم با آن دندانهایش آنها را میخورد و قورت میداد. آنایا دستش را دراز کرد و دسته کلید را از کمربند او قاپید. دندانهای اَرهایِ کرم بریدگی عمیقی توی پوستش ایجاد کردند.»
انتشارات پرتقال، کتاب «سرنگونی ۲؛ حشرات ویرانگر» نوشته کنت اوپل با ترجمه محمد ورزی را در ۳۷۳ صفحه و به بهای ۱۳۳ هزار تومان منتشر کرده است.
ثبت دیدگاه