عدد چهل پیشینه اندیشهای نزد مسلمانان داشته است. اهمیت عدد ۴۰ ریشه در یک جمله از حضرت محمد(ص) دارد «در روز قیامت، در میان قوم من، خدا هر کسی را که چهل حدیث را حفظ کند، مردی فاضل خواهد دانست.» مسلمانان معتقدند از زمان تصلیب عیسی بن مریم تا صعود آن ۴۰ روز فاصله بودهاست. فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام بر وفات پدرش ۴۰ روز عزاداری کرد در روایتی از امام جعفر صادق(ع) آسمان و زمین و خورشید ۴۰ روز به سختی و تیرگی برای کشته شدن حسین بن علی(ع) خون گریه کردند.
با نزدیک شدن به روز اربعین حسینی، با علی مهر، نویسنده حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان گفتوگویی کردیم که در ادامه میخوانید:
علی مهر درباره ضرورت پرداختن به اربعین گفت: اربعین مفهوم خاصی در فرهنگ شیعه و ایران دارد و در طول تاریخ منشا تحولات عمیقی شده است. برای نمونه سلسله اربعینهایی که بعد از قیام ۱۹ دی سال ۵۶ در کشور برگزار شد منجر به انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۵۷ شد. در قیام امام حسین(ع) نیز اربعین ادامه و تکمیل کننده نهضت آن حضرت بود. به هیچ وجه قیام ایشان در روز عاشورا به پایان نرسید بلکه در فاصله روز عاشورا تا اربعین شهادت حضرت و یاران وفادارشان ماجراها، موضعگیریها، عکسالعملها، خطبهها و یادآوریها این قیام را تکمیل و ابعاد مختلف آن را آشکار کرد و نتیجه آن جاودانی حرکت اباعبدالله علیهالسلام شد. با این توضیح مشخص است که پرداختن و بیان ادبی و هنری به اربعین به اندازه عاشورا اهمیت دارد.
این نویسنده کودک و نوجوان از ارزشمند بودن تحقیقات علمی در حوزه دین گفت و افزود: لازمه بیان صحیح و تاثیرگذار تاریخ از جمله اربعین استفاده از منابع متقن و دست اول است. اما توجه به این موضوع و رعایت آن نسبتهای متفاوتی در بین نویسندگان دارد؛ موفقیت نویسنده در خلق یک اثر مناسب در این موضوع به استفاده از منابع تاریخی که دستمایه کار قرار میدهد، بستگی دارد.
مهر درباره تکرارگویی در بحث عاشورا و اربعین ادامه داد: ادبیات یعنی نگاه تازه؛ ادبیات یعنی نوعی دیگر دیدن؛ از زاویه و پنجرهای جدید به دور و بر نگاه کردن اما درخیلی موارد ما برعکس عمل کردهایمیعنی تکرارینویسی، رونویسی و از روی دست یکدیگر نوشتن را در برنامه خود قرار دادیم. برای نمونه به همین آثاری که درباره عاشورا و قیام امام حسین علیهالسلام نوشته شده نگاه کنیم. خلاقیت در بسیاری از آنها به تفاوت در نثر نویسنده محدود شده است که این تکرار و نداشتن نگاه نو، خواننده را دلزده میکند. حقیقت این است که چه در زمینه تاریخی و چه مذهبی دست ما بسیار پر است. در تاریخ ماجراهای جذاب بسیاری دستنخورده مانده و شخصیتهای جالب بسیاری هستند که حتی یک رمان درباره آنها نوشته نشده است. برای نمونه شخصیتهایی داریم که بین جناح حق و باطل در رفت و آمد بودهاند و دایم رنگ عوض میکردند و شخصیتهایی که برای حفظ دین یا دنیا به کارهای عجیب و غریب دست میزدهاند.
وی تصریح کرد: در زمینه مذهبی هم همین حکایت است برای نمونه به موضوع «رجعت» میتوان اشاره کرد. بازگشت خوبها و بدها و ظرفیت آن و بهرهای که ادبیات ما از آن برده بسار است. واقعا چقدر ما به این موضوع جذاب توجه کردهایم؟ چند اثر در این زمینه (بدون توجه به کیفیت آن) نوشتهایم؟ در قالبها و ژانرهای مختلفی میتوان به این موضوع پرداخت شخصیتهای بسیاری – چه خوب و چه بد – که اطلاعات کم و زیادی از گذشته و حتی آینده (پس از رجعتشان داریم) وجود دارند و میتوانیم آثار خود را بر پایه این اطلاعات بنا کنیم ولی ما تقریبا میشود گفت از کنار این موضوع بیاعتنا گذشتهایم و اگر هم کاری دراین زمینه نوشته شده تقلیدی از کارهای دیگران بوده است.
مهر درباره تاثیرگذاری بیشتر کتاب نسبت به فضای مجازی گفت: فضای مجازی و همه جذابیتهای غیر کتابی موفقیتشان را مدیون ساختن داستان هستند. یعنی در صورتی جذاب و مورد توجه قرار میگیرند که داستانی برای گفتن داشته باشند. یعنی باز هم کتاب و داستان چند قدم از این پدیدهها جلوترند و اگر اقبال کم است باز باید ایراد را در خودمان و کمکاریمان و روشهای تکراری جستوجو کنیم.
ثبت دیدگاه