شامانی درباره معیارها و سبک داستان نوشتن برای کودکان و نوجوانان گفت: شکی نیست که نوشتن برای کودکان و نوجوانان متر و معیار مشخص خود را دارد؛ اما باید بگویم که خودم قبلا شاعر بزرگسال بودم و باتوجه به اینکه کار بزرگسال نیز انجام دادهام، به جرات میتوانم بگویم کار کودک و نوجوان معیارهای مشخص به خود را دارد و بسیار سختتر است؛ چراکه مثلا گروه سنی (۰ تا ۳) تعداد واژههایی که میشناسند بسیار محدود است و شما باید با همین کلمات محدود اثر خلق کنید.
وی افزود: اگر بخواهیم برای کودکان و نوجوانان بنویسیم طبیعتا با واژههای بیشتری آشنا هستند و میتوانیم از واژههای بیشتری استفاده کنیم؛ اما در شعر بزرگسال با محدودیت واژه روبهرو نیستیم به همین سبب میتوانیم به راحتی از همه واژهها استفاده کنیم. در کار کودک و خردسال باید افعال و فاعل سر جای خود قرار بگیرند و از کلمات شکسته استفاده نکنیم که در شعر بزرگسال این محدودیت وجود ندارد.
این شاعر درباره کمبود ژانر طنز در ادبیات کودک و نوجوان گفت: چیزی که بیشترین نیاز کودکان ماست شعر یا داستان طنز است تا کمی بتوانیم از تلخی روزهایشان کم کنیم و بتوانیم خنده روی لبهای آنها بیاوریم. ضمن اینکه شادی حق مسلم همه بچههای دنیاست و چه خوب است که بتوانیم با نوشتههایمان این شادی را هر چند کم به روح آنها هدیه دهیم.
شامانی درباره ادبیات وحشت برای کودکان و نوجوانان گفت: طبق آماری که دارم و چیزهایی که میشنوم و نوجوانهایی که در کنارم هستند، میبینم که بیشترین گرایش را به ژانر وحشت دارند، کتابهایی که اکثر آنها ترجمه هستند. از این رو، چه خوب میشود اگر سعی کنیم در ادبیات خودمان بیشتر به این ژانر اهمیت بدهیم که داستانهایی که نوشته میشود حداقل با فرهنگمان جور باشد.
این شاعر درباره نوشتن از دغدغههای کودکان و نوجوانان گفت: «چون سروکارت با کودک فتاد/ پس زبان کودکی باید گشاد» هرچه بیشتر و بیشتر این گروه سنی را بشناسیم بهتر میتوانیم برای آنها بنویسیم. آدم باید گاهی واقعا کودک و خردسال باشد و بتواند با نوجوانان تعامل داشته باشد و از روحیاتشان و دغدغههایشان آگاه باشد و طبیعی است که دغدغه نوجوانی من با دغدغه نوجوان امروزی خیلی تفاوت دارد و همه دلخوشیها، غم، شادی و استرس با گذشت زمان عوض میشود. پس من هر چقدر این گروه سنی را بیشتر بشناسم بیشتر میتوانم برای آنها بنویسم.
شامانی درباره کتابخوان بودن کودکان و نوجوانان امروزی گفت: گاهی اوقات میشنوم که عدهای میگویند، کودکان و نوجوانمان کتاب نمیخوانند. باید بگویم که به هیچ وجه این حرف را قبول ندارم؛ چراکه وسیلههای بازی کردن و سرگرمی بچهها بسیار جذابتر و بیشتر شده است؛ با این حال زمانی که یک کتاب نوجوان منتشر میشود و در مدت زمان کمی به چاپ دوم میرسد، بیانگر آن است که نوجوانهایمان کتابخوان هستند؛ البته در گروه سنی خردسال و کودک حق انتخاب با خانوادههاست؛ اما گروه سنی نوجوان خودش انتخاب میکند و نظر میدهد.
وی ادامه داد: جالب این است که من میشنوم که نوجوانهایمان نویسندههایمان را به خوبی میشناسند و کتابهای آنها را میخوانند و بسیار از این موضوع خرسندم که کودکان و نوجوانان کتابخوان هستند و علاقه شدیدی به کتاب دارند. شاید شمارگان کتابها پایین باشد و کتابهایی که مد نظرشان است به دستشان نرسد؛ اما نمیتوان گفت که کودکان و نوجوانان به کتاب علاقهای ندارند و کتاب نمیخوانند؛ چراکه نوجوانهایی که میبینم بسیار کتابخوانتر از نوجوانهایی هستند که در زمان نوجوانی خودم دیدم.
این شاعر درباره درک والدین از کودکان و نوجوانان امروز گفت: من عاشق بچهها هستم؛ فرقی هم نمیکند که خردسال باشد یا کودک یا نوجوان. فقط دلم میخواهد خانوادهها بچهها را بیشتر درک کنند. باید بگویم که ایام کرونا به شدت برای بچهها ناراحت بودم و واقعا زمانی که کنار بچهها هستم گذز زمان را حس نمیکنم و بارها گفتم به دلیل فعال بودن کودک درونم، خیلی به بچهها شبیه هستم و دلم میخواهد والدین آنها را درک و برایشان محیط آرامی فراهم کنند تا آنها رشد کنند.
وی در پایان گفت: توقع رفتارهای بزرگسالانه از کودکان نداشته باشیم و بگذاریم کودکی و شادی خود را داشته باشند تا بتوانند رشد و تعالی پیدا کنند. به یاد دارم، جایی خواندم رسالت شغلی یعنی اگر میلیاردر هم باشی هیچ نیازی نداشته باشی که آن کار را انجام دهی و بسیار خوشحالم که رسالت خودم را پیدا کردم؛ چراکه هیچ چیزی برایم مهمتر از بچهها نیستند و فقط برای آنها مینویسم.
ثبت دیدگاه