دوشنبه, ۲۳ مهر , ۱۴۰۳ ساعت ×
پ
پ

در ریشه یابی علل و انگیزه های امام خمینی (ره) در تشکیل نهضت مردمی خود -برعلیه شاه- مطالب زیادی بیان شده است. ظلم فزاینده به ملت ایران، عدم استقلال شاه، شکاف طبقاتی شدید ، و… که تمامی این اهداف کاملا درست اند.  اما به واقع مهم ترین هدف ایشان کدام بوده است؟ در مطالعه و تحقیق پیرامون فضای فکری امام و همچنین بستر تاریخی ای که ایشان در آن زیسته اند، دو نکته مهم خود نمایی می کند. یکی نوع جهان بینی ایشان است که متاثر از فلسفه اسلامی (بالاخص ملاصدرا) است. در این جهان بینی توحیدی، خداوند انسان را برای کامل شدن خلق نموده است. او روح خود را در انسان دمیده است (فطرت انسانی) تا انسان به اختیار خود این گوهر انسانیت را رشد دهد. همچنین شروری را خلق نموده است تا انتخاب بین خیر وشر در انسان ، معنا بگیرد. تجسم همه این شرور، “شیطان رجیم” نام دارد. شیطان در مرحله خلقت انسان رسما “قسم” می خورد که نگذارد تا هدف خداوند محقق شود و انسان تکامل یابد. به عبارت دیگر او می خواهد “انسانیت” در انسانها پدیدار نگردد تا به خدا ثابت کرده باشد انسان لایق سجده کردن نیست!  یک انسان توحیدی، بعد از شنیدن این ماجرا، اولا می کوشد تا بفهمد کجای تاریخ ایستاده است. ثانیا تلاش می کند تا شواهد تحقق “قسم” شیطان را بیابد و نقشه بازی او را بر هم بزند. امام خمینی (ره) غیر انسانی ترین اتفاقاتی که در آن عصر در حال رخ دادن است را به دقت بررسی می کند. این جاست که متوجه نقشه شیطان می شود.

یک تروریسم دولتی، که با هماهنگی همه قدرت های آن زمان جهان در حال وقوع است. حدود ۳۰ سال قبل از پیروزی انقلاب ایران، دولتی در خاورمیانه تشکیل شده است که برای ایجادش همه اصول “انسانی” زیر پا گذاشته شده است. ظلم، غضب، قتل و … اینجاست که ایشان متوجه وظیفه تاریخی خویش می گردد و در سخنرانی های متعدد، نام این دولت نامشروع را غده سرطانی رژیم صهیونیستی می گذارد و همه انسان ها را به مبارزه با این توده بدخیم فرا می خواند. تفکر این رژیم ضد انسان، دقیقا مانند شیطان رجیم مبتنی بر “خود برتربینی” است. تفکری که اگر در جهان فرا گیر شود، هر کس قدرتی داشته باشد، به زیر دستانش ظلم می کند. امام به خوبی می فهمد که برای درمان “انسانیت” باید جلوی پیشرفت این سرطان گرفته شود. برای این کار باید هسته های مقاومت مردمی در برابر این غده سرطانی ، تشکیل و تقویت شود. لذا اولین تشکیلاتی که پشتیبان جبهه مقاومت است، ۳۰ سال بعد و با پیروزی جمهوری اسلامی ایران محقق می گردد. این هدف مهم -تشکیل حلقه های مقاومت- از همان سالهای جوانی در پس ذهن امام خمینی (ره) جا می گیرد. ایشان در ادامه دوران حیات، شاهد ظلم های فراوان حکومت پهلوی به مردم کشورش است. لذا، رهبری انقلاب مردمی ای که بر علیه شاه شکل گرفته را می پذیرد و آن را تا پیروزی کامل و بیرون راندن شاه ادامه می دهد. حال که این هدف مهم محقق شده است، نوبت به هدف مهم تر فرا می رسد. ایشان چه قبل از انقلاب و چه پس از آن، هیچگاه این هدف عالی را فراموش نکرده است و همواره به نابودی کامل این غده سرطانی را آرزو می کند. ایشان در بیانات متعددی بر لزوم دشمنی با رژیم صهیونیستی تاکید می کند. امام خمینی (ره) در پیام تاریخی سال ۶۶ می فرمایند: “مسلمانان باید تا نابودی کامل اسرائیل، دست از مبارزه بر ندارند ” شاید در آن مقطع زمانی، بسیاری از مردم ایران متوجه لزوم آن گونه سخنرانی ها بر علیه رژیم صهیونیستی نبوده اند و با خود می گفتند چه لزومی به این گونه دشمن تراشی هاست! اما امام خمینی (ره) افق دیگری را می دیدند. ایشان با تحقق انقلاب اسلامی ایران نه تنها به تکلیف میهنی خود عمل کرده اند و ایران را از چنگال ابر قدرتهای تشنه نجات داده اند، بلکه به تکلیف انسانی خود نیز عمل کرده اند و علم مخالفت با صهیونیسم که دشمن انسانیت است را برافراشته اند و مقدمات نابودی بزرگترین دشمن انسان یعنی شیطان را فراهم نموده اند. پس در ادامه این راه و برای تکریم گوهر انسانیت، واجب است که اسرائیل نابود گردد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.