شهریار نیوز:
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سیدعلی شاه صاحبی در یادداشت اختصاصی نوشت: تصور کنید در گسترهای بیکران از زمینی خشک و سوزان ایستادهاید؛ آفتابی تیز و بیامان بر فراز سرتان میتابد و سکوتی ژرف، تمامی فضا را در بر گرفته است. آیا میتوانید باور کنید که همین سرزمین خاموش، روزی خاستگاه نیرویی شود که چراغهای یک شهر را روشن کند؟ این رویایی است که در شرق اصفهان به حقیقت پیوسته؛ زمینی به وسعت ۲۰۰۰ هکتار، همسنگ شهری کوچک، که با بهرهگیری از پرتوهای خورشید، آیندهای درخشان را برای انرژی ایران رقم میزند.
شاهکار مهندسی در آغوش طبیعت
در این مکان، نه دودکشهایی سر به فلک کشیده دیده میشود و نه غرش موتورهایی گوش را میآزارد. به جای آن، یک میلیون صفحه خورشیدی، چون سپاهی منظم و باشکوه، رو به آسمان آراسته شدهاند. این صفحات، که هر یک چون آینهای جادویی نور خورشید را به دام میاندازند، آن را به جریانی پاک و بیانتها از انرژی مبدل میسازند. اما این تنها آغاز ماجراست. برپایی چنین سازهای در دل کویر، چالشی بزرگ پیش روی مهندسان نهاده بود: گرمای سوزان، غبار بیامان، و لزوم همسویی دقیق با مسیر خورشید. پاسخ این دشواریها، فناوریهایی نوین بود؛ پوششهایی که غبار را پس میزنند و سازهای که گویی با طبیعت همنفس شده و خود را با آن همآهنگ ساخته است.
زبان اعداد و ارقام
این پروژه، که با سرمایهای بالغ بر ۳۰۰ میلیون دلار به ثمر نشسته، شاید در نگاه نخست هزینهبر به نظر آید، اما ثمراتش پرده از ارزش حقیقی آن برمیدارد. این نیروگاه سالانه ۱۱۰۰ گیگاواتساعت برق تولید میکند؛ نیرویی که نیاز ۴۰۰ هزار خانه را برآورده میسازد، بیآنکه قطرهای سوخت فسیلی به مصرف رسد. افزون بر این، با کاهش سالانه ۸۵۰ هزار تن از گازهای گلخانهای، گویی یک و نیم میلیون خودرو از چرخهی آلودگی بیرون کشیده شدهاند. این اعداد نه تنها از توانمندیهای فنی سخن میگویند، بلکه نویدبخش هوایی پاکتر و آسمانی روشنترند.
فولاد مبارکه؛ از صنعت تا طبیعت
چگونه ممکن است شرکتی که نامش با فولاد و کورههای گداخته پیوند خورده، چنین گام بلندی به سوی طبیعت بردارد؟ فولاد مبارکه، این بار نقشی نو بر عهده گرفته است: پاسداری از محیط زیست. نیروگاهی که فاز نخست آن با ظرفیت ۴۰ مگاوات هماکنون برق پاک به شبکه میرساند، تا تیرماه ۱۴۰۴ به ۱۲۰ مگاوات و تا پایان سال به ظرفیت کامل ۶۰۰ مگاوات دست خواهد یافت. این دستاورد، گواهی است بر این باور که صنعت و طبیعت میتوانند نه در تقابل، که در تعاملی سازنده در کنار یکدیگر قرار گیرند.
واپسین پرسش
اکنون که این سرزمین خشک به کانون تولید انرژی بدل شده، آیا نمیتوان به آیندهای اندیشید که دیگر دشتهای ایران نیز چنین نقشی ایفا کنند؟ اگر این طرح به بار نشیند که نشانههای آن پیداست. شاید روزی فرا رسد که این سرزمینها نه تنها شن و خاک، بلکه برق و امید به ارمغان آورند. این نیروگاه، فراتر از یک سازه، ایدهای است؛ جرقهای که میتواند روشنایی را به سراسر این مرز و بوم گسترش دهد.
ثبت دیدگاه