یکشنبه, ۲۰ آبان , ۱۴۰۳ ساعت ×
پ
پ



به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، عدد چهل(اربعین)، در قرآن، گفتار معصومین و سیره اولیا جایگاه ویژه وبلندی را داراست؛ عددی که سمبل تکامل و مظهری از پختگی و هوشیاری محسوب می‌شود و با وجود تمام اشاره‌های مختلفی که به جایگاه عدد چهل شده، اما همچنان راز عدد چهل نامفهوم و نامشخص است که چرا چهل روز بعد از درگذشت فردی، خویشانش گرد هم جمع می‌شوند و به عزاداری می‌پردازند و چرا برای این مدت زمان، عددی دیگر انتخاب نشده است؟

 حافظ شیرازی در یکی از غزل‌های زیبای خود اشاره به پختگی و صافی شراب پس از چهل روز کرده که می‌تواند به طور کنایی تحولات روحی و کمال و پختگی را مورد توجه قرار دهد:

سحرگه ره‌روی در سرزمینی

همی‌گفت این معما با قرینی

که ای صوفی شراب آن‌گه شود صاف

که در شیشه بماند اربعینی

خدا زآن خرقه بیزار است صد بار

که صد بت باشدش در آستینی

مروت گرچه نامی بی‌نشان است

نیازی عرضه کن بر نازنینی

ثوابت باشد ای دارای خرمن

اگر رحمی کنی بر خوشه‌چینی

نمی‌بینم نشاط عیش در کس

نه درمان دلی نه درد دینی

درون‌ها تیره شد باشد که از غیب

چراغی برکند خلوت‌نشینی

گر انگشت سلیمانی نباشد

چه خاصیت دهد نقش نگینی

اگرچه رسم خوبان تندخوییست

چه باشد گر بسازد با غمینی

ره میخانه بنما تا بپرسم

مآل خویش را از پیش‌بینی

نه حافظ را حضور درس خلوت

نه دانشمند را علم الیقینی

در سال‌های اخیر و از زمان برپایی مراسم پیاده‌روی اربعین با رشد اشعار مرتبط با اربعین حسینی مواجه شده‌ایم. شاعران سعی در بزرگداشت چهلمین روز شهادت سالار شهیدان دارند و با قلبی لبریز از ارادت به خاندان وحی به بیان عظمت یا مصیبت‌های این روز می‌پردازند.

اربعین‌سرایان با زبان شعر، احساسات و بیتابی خود را با مخاطب به اشتراک می‌گذارند تا از این طریق، تسکینی هرچند موقت، به قلب خویش بگذارند و در این میان بهترین اشعار مرتبط با این موضوع توسط شاعر زایر در زمان پیاده‌روی اربعین سروده می‌شود چراکه شاعرِ زایر می‌تواند شوق خود را در قالب کلمات بریزد و با شعر، عشق و ارادت خود را ابراز کند. به توصیف لذت‌ها و عظمت‌های این حرکت می‌پردازد تا با زبان دلنشین خود عاشقان حسینی را به شرکت در مراسم پیاده‌روی دعوت کند.

 امروز می‌توان اربعین سرایه‌ها را از بخش‌های اصلی شعر مذهبی شیعه دانست که با گسترش پیاده‌روی اربعین، از لحاظ کمی و کیفی در حال رشد و ترقی است.

بار بگشایید، اینجا کربلاست

آب و خاکش با دل و جان آشناست

بر مشام جان رسد بوی بهشت

به به از این تربت مینوسرشت

کربلا، ای آفرینش را هدف

قبله‌گاه عاشقان از هر طرف

طور عشق است و مطاف انبیا

نور حق اینجاست، ای موسی بیا

جسم را احیا اگر عیسی کند

جان و تن را کربلا احیا کند

گر سلامت رفت، از آتش خلیل

نور ثارالله شد او را دلیل

کربلا، قربانگه ذبح عظیم

عرش رحمان را صراط مستقیم

گر خدا خواهی، برو این راه را

کن زیارت کوی ثارالله را

شد ز عاشورای او یک اربعین

قتلگاهش را به چشم دل ببین

ماه، اینجا، واله و سرگشته است

و آن شهاب ثاقب از خود رفته است

گرد غم، افشانده بر سر کهکشان

اشک خون ریزد هنوز از آسمان

اختران، سوزند چون شمع مزار

مرغ شب می‌‌نالد اینجا زار زار

گاه در صحرا خروش و گه، سکوت

خفته در اینجا شهیدی لا یموت

حضرت سجاد بر خاکش نوشت

تشنه‌لب شد کشته سالار بهشت

اربعین است، اربعین کربلاست

هر طرف غوغایی از غم‌ها به پاست

گویی از آن خیمه‌های نیمسوز

خود صدای العطش آید هنوز

هر کجا نقشی ز داغ ماتم است

هرچه ریزد اشک، در اینجا، کم است

باشد از حسرت در اینجا یادها

هان به گوش دل شنو، فریادها

در دل هر ذره، صدها مطلب است

ناله سجاد و اشک زینب است

باید اینجا داشت گوش معنوی

تا مگر این گفتگوها بشنوی

عمه جان، اینجا حسین از پا فتاد

چهره بر این تربت خونین نهاد

عمه جان، این قتلگاه اکبر است

جای پای حیدر و پیغمبر است

عمه جان، قاسم، در اینجا شد شهید

تیر بر قلب حسین اینجا رسید

عمه جان، عباس اینجا داد دست

وز غمش پشت حسین اینجا شکست

اصغر لب تشنه، اینجا، عمه جان

شد ز تیر حرمله خونین دهان

از برای غارت یک گوشوار

شد در اینجا، کودکی نیلی عذار

تا قیامت، کربلا ماتمسراست

حضرت مهدی، «حسان»، صاحب عزاست

 

 



منبع

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.