یوسف قوجق، ۵۵ سال پیش در همین روز به دنیا آمد؛ اولینروز خردادماه که نمیدانیم دقیقا در آن زمان در روستای «اوخلیبالا» از توابع رامیان استان گلستان چه اتفاقاتی افتاده بود و مردم چطور زندگی میکردند. اینکه مردم مناطق مختلف این سرزمین چطور و در چه شرایطی در زمانهای گوناگون زندگی میکردند از مسائلی است که مردمنگاران به دنبال آن هستند.
همین چگونگیها و چراییهاست که ذهن قوجق جوان را هم درگیر خودش کرده بود و دوست داشت بیشتر بداند و بهتر مردم را بشناسد. به این دلیل علاوهبر تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی، ترجیح داد ادامه مسیر دانشآموختنش را در دنیای مردمشناسی طی کند و این رشته را برای مقطع کارشناسی ارشد انتخاب کرد.
این نویسنده به دلایل مختلف انتخاب کرد از مردم دیارش بنویسد و کلماتش معرف آنها باشد نه شهرها و حالوهواهای دیگر. او در بیشتر آثارش، تاریخ، فرهنگ و باورهای قوم ترکمن را بازنمایی میکند و تلاش دارد فضای داستانها و کتابهایش بومی باشند و ملموس برای مخاطبان. این نوع نوشتن را اقلیمینویسی میگویند و میتوانیم یوسف قوجق را واقعا یک اقلیمینویس حوزه کودک و نوجوان بدانیم. چه انتخاب خوب و بهجایی: معرفی تمامقدِ دیار خود به کودکان و نوجوانان امروز که بهخاطر استفاده از تکنولوژیهای جهانی، در ظاهر و رفتار و افکار یکدست شدهاند.
قوجق در آثارش به موضوعاتی مانند دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، موضوعات تاریخی، مشکلات نوجوانان و مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه پرداخته است که موفق هم بودهاند و هم در داخل به آنها توجه شده است و هم به زبانهای دیگر ترجمه. مثل کتاب «نبرد در قلعه گوگتپه» (به زبان ترکمنی/ترکمنستانی)، «لالو» (به زبان انگلیسی) و «نردبانی رو به آسمان» (به زبان عربی).
حالا که حرفی از «لالو» به میان آمد، خوب است که به مناسبت زادروز یوسف قوجق، نویسنده مردمشناس و مردمدوست کشورمان این کتاب را برای مطالعه پیشنهاد کنیم؛ اما لالو کیست و چیست؟
«لالو»، داستانی درباره یک نوجوان ترکمنی به اسم مراد است که مشکل گفتاری دارد و به همینخاطر، به جای اسم واقعیاش به لالو شهرت پیدا میکند. او شنوایی فوقالعاده حساسی دارد و از همان کودکی، با صدای خوش طبیعت آرام میشود. به نظر شما هم این سوژه، خواندنی است؟ از آن جالبتر خواندن و دیدن فضای زندگی نوجوانان ترکمنی است برای نوجوانانی که ممکن است حتی یکبار هم یک نوجوان ترکمنی را از نزدیک ندیده باشند.
همانطور که اشاره شد اینروزها رسانههای همگانی و شبکههای اجتماعی خواسته یا ناخواسته مخاطبان خود را یکدست میکنند و هر صفحه اینستاگرام را که باز کنید میبینید کودک، نوجوان یا جوان ایرانی در حال انجام کاری است که بقیه هم به همان شکل آن را انجام میدهند یا لباسهایی را پوشیده است که به عنوان «مُد» شناخته میشوند و طوری حرف میزند یا به مسائل واکنش نشان میدهد که دیگران نیز همانطور هستند؛ اما اگر یکبار یک دختر ترکمنی را ببینید از ظاهر و لباسی که پوشیده است میتوانید دریابید که دنیایش جدای از این یکدستسازیها درخور توجه است و احتمالا برایتان جالب خواهد شد که بدانید چطور فکر میکند، چطور حرف میزند، خانهاش چه شکلی است، در آدابورسومش چه جشنها و مراسمهایی وجود دارد و موضوعات دیگر که ذهنتان را درگیر خواهد کرد.
یوسف قوجق و آثارش بهترین پیشنهاد برای دانستن این نادانستهها درباره قوم ترکمن است. به مناسبت زادروز این نویسنده، «لالو» را بخوانید تا با فضای نوجوانی در دیار ترکمنها آشنا شوید.
در بخشی از متن این کتاب میخوانیم:
«لالو ساکت بود و گوش میداد. عاشیقآیدین پرسید: هیچ میدونستی همهچیز توی این دنیا زبان داره و حرف میزنه!
لالو سرش را به چپ و راست تکان داد که یعنی نه، نمیدونستم!
عاشیقآیدین دستی به محاسن سفیدش کشید و گفت: هوم… لابد این رو هم نمیدونستی که چشمهای هر کسی گویاتر از زبانشه! زبان توی دهان میتونه دروغ بگه، اما چشمها هرگز دروغ نمیگن!
لالو فقط نگاه میکرد. عاشیقآیدین نگاه به چشمانش کرد. داشت مرتب پلک میزد. عاشیقآیدین گفت: چشمهات با آدم حرف میزنن، اما… به گمانم بلد نیستن داد بزنن؛ فریاد بکش! درست نمیگم؟
بعد منتظر نماند که ببیند لالو با حرکاتش چه جوابی میدهد. دستش را گذاشت روی کمانچه و گفت: اما… با این میشه از ته دل داد زد و فریاد کشید! با این میشه حتی حرف هم زد!»
کتاب «لالو» را انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ۱۰۴ صفحه برای گروه سنی بالاتر از ۱۵ سال منتشر کرده است.
ثبت دیدگاه