دوشنبه, ۲۱ آبان , ۱۴۰۳ ساعت ×
پ
پ

شهریار نیوز:

به گزارش خبرنگار ایمنا، آفریقا به عنوان یک قاره پر جنب و جوش، همواره شاهد تحولات سیاسی و نظامی بوده است. از زمان استقلال کشورهای آفریقایی تا به امروز، کودتاها و تغییرات نظامی به عنوان یکی از عوامل اصلی تحولات سیاسی در این قاره مطرح بوده، گرچه دلایل این کودتاها متنوع است، اما نقش فرانسه به عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ در منطقه، نمی‌تواند نادیده گرفته شود.

فرانسه به عنوان یکی از قدرت‌های استعمارگر دیرینه در آفریقا، در زمان استقلال کشورهای آفریقایی تلاش کرد تا تأثیر خود را در این منطقه حفظ کند. این تلاش‌ها شامل حمایت از حکومت‌های دست نخورده، ایجاد توافقات نظامی و اقتصادی و حتی دخالت در امور داخلی برخی کشورها بود. این روش‌ها در بسیاری از موارد، به وقوع کودتاهایی منجر شد که هدف آن‌ها تغییر نظام و برپایی حکومت‌های متمایل به دولت فرانسه بود.

از طرف دیگر، برخی از کودتاها در آفریقا نتیجه‌ای از تنش‌های داخلی و فشارهای اقتصادی و اجتماعی بوده است، اما حضور فرانسه به عنوان یک قدرت بزرگ و تاریخی در منطقه، همچنان یک عامل مؤثر در تحولات سیاسی آفریقا محسوب می‌شود.

در همین راستا با ابوالقاسم دلفی سفیر سابق ایران در فرانسه به گفتگو نشستیم.

ایمنا: شاهد هستیم که مردم زیادی از کودتاها در آفریقا حمایت می‌کنند، درباره علت اتفاقاتی که در آفریقا در حال رخ دادن است و ارتباط آن با کشور فرانسه توضیح دهید.

دلفی: کودتا در آفریقا موضوع عجیبی نیست. خصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم و زمانی که کشورهای تحت سلطه استعمار استقلال یافتند، این موضوع در کشورهای تحت سلطه فرانسه و انگلیس بیشتر شد. به طور کلی کودتاهای مختلفی طی سال‌ها و دهه‌های گذشته در این قاره رخ داده و رژیم‌های مختلف را تغییر داده است. کودتا در آفریقا روندی مستمر و در جهت استقلال است، اما باید توجه داشت کودتاهایی که در دهه‌های گذشته اتفاق می‌افتاد عمدتاً توسط خود کشورهای استعمارگر یا کشورهایی که داری نفوذ بودند، رخ می‌داد.

برای مثال کودتا در کشورهای فرانسه زبان آفریقایی عمدتاً توسط گروه‌های طرفدار فرانسه و یا مزدوران تربیت شده توسط این کشور، علیه حکومت‌هایی که نافرمانی می‌کردند و ضد فرانسه بودند صورت می‌گرفت، یعنی به محض اینکه حکومتی خلاف می‌کرد و از مسیر تعیین شده خارج می‌شد گروه‌های نظامی و شبه نظامی با تجهیزات زیاد آماده بودند تا با کودتا آن را سرنگون کنند. در واقع این کودتاها توسط خود کشورهای استعمارگر انجام می‌شد، اما کودتاهایی که در دهه‌ها و چند سال اخیر در کشورهایی مانند بورکینافاسو، مالی، نیجر و اخیراً در گابن رخ داده است؛ عمدتاً در ظاهر علیه فرانسه و منافع ملی آن است.

ایمنا: این حرکات و اعتراض‌ها تا چه اندازه مشروع است؟

دلفی: به هر حال اینها کودتا است، بدین معنا که علیه حکومت و حاکمیتی است که از صندوق رأی بیرون آمده است، درواقع کودتا علیه رئیس جمهوری است که با رأی مردم از صندوق بیرون آمده و علیه مؤسس قانون اساسی اتفاق می‌افتد. در هر صورت این کودتاها برخلاف مسیر دموکراسی است که معنا و مفهومش در کشورهای آفریقایی مشخص است، زیرا این کشورها ظاهر دموکراسی را دارند و پای صندوق رأی می‌روند.

ایمنا: کودتاگران از چه دسته‌ای هستند؟

دلفی: آن‌هایی که بر سرکار آمدند در همین چند کشوری که ذکر شد معمولاً نظامی‌ها هستند و کسانی هستند که عموماً در کنار حکومت و رئیس جمهور قبلی بودند و از آن حمایت می‌کردند، اما با تغییر وضعیت، کودتا کرده و آن را از بین بردند. به همین دلیل ماهیت این وضعیت را باید به مقدار دقیق محاسبه کرد.

ایمنا: رویکرد فرانسوی‌ها در خصوص آفریقا چه بوده است؟

دلفی: فرانسوی‌ها از چند دهه گذشته و از اواخر دوران ژاک شیراک رئیس جمهور پیشین فرانسه در مورد وضعیت آفریقا تجدید نظرهایی داشته‌اند، زیرا در آفریقا و کشورهایی که تحت سلطه فرانسه بودند چند پدیده اتفاق افتاده که موضوع اقتصادی آفریقا یکی از آنها بوده و آفریقا کمک‌های بیشتری را از فرانسوی‌ها مطالبه می‌کرد.

باید توجه کرد که در برخی از کشورهای آفریقایی پول فرانسوی حاکم بوده و فرانسوی‌ها برای این‌که آن پول در آنجا مثل یورو، پول واحد آن کشورها باشد، حمایت‌های زیادی می‌کردند؛ در واقع کمک‌های زیادی می‌کردند تا حکومت‌های آفریقایی بتوانند مملکت را اداره و نظم را برقرار کنند تا از سوی دیگر فرانسوی و اروپایی‌ها بتوانند از منابع آن کشورها استفاده کنند، زیرا سطح تکنولوژی آفریقا به حدی نیست که خودشان بتوانند با امکانات و شرایط فعلی از آن ظرفیت‌ها استفاده کنند.

بنابراین فرانسوی‌ها در گذشته کمک‌های زیادی به آفریقا می‌کردند ولی اکنون در حال تجدید نظر در این زمینه هستند، زیرا شرایط اقتصادی خود فرانسه خوب نیست و طی این سال‌ها یعنی حدود چند دهه گذشته از اواخر دولت شیراک تا دولت مکرون این کمک‌ها به نقطه اوج رسیده بود.

غروب استعمار فرانسه در قاره سیاه

ایمنا: چرا فرانسه در آفریقا در خصوص الجزایر حساسیت بالایی دارد؟

دلفی: از نظر فرانسه، الجزایر مهم‌ترین کشور آفریقایی است که در شمال آفریقا وجود دارد، زیرا قبلاً جز خاک فرانسه بوده است. مکرون نیز تلاش کرده تا تنش میان الجزایر و فرانسه را کم کند و روابط دوستانه‌تری ایجاد کند که موفق نشده است. بین فرانسه و آفریقا مسائل مهمی از جمله کشتارها و جریانات دوران انقلاب الجزایر وجود دارد و همین وضعیتی که فرانسوی‌ها و الجزایری‌ها علیه هم داشتند و همچنین حضور گسترده الجزایری‌ها در فرانسه باعث شد که دولت مکرون به اهداف خود در الجزایر نرسد.

ایمنا: حضور فرانسه در آفریقا چه هزینه‌هایی برای این کشور داشته است؟

دلفی: موضوع داعش در آفریقا یکی از مشکلات فرانسه بود که به شدت فرانسوی‌ها را دچار ضعف کرد، حضور نظامی‌های فرانسه برای مبارزه با داعش در آفریقا هزینه زیادی برای فرانسه ایجاد کرد، زیرا داعشی که رنگ و روی آفریقایی داشت با داعشی که در خاورمیانه بود، فرق می‌کرد و این مبارزه با این داعش هزینه زیادی برای فرانسوی‌ها داشت.

نکته دیگر این است که حجم وسیعی از مهاجران آفریقایی فرانسوی زبان در فرانسه زندگی می‌کردند و حضور این گروه حساسیت‌هایی در داخل فرانسه ایجاد کرد، زیرا در زمانی که وضعیت اقتصادی فرانسه خراب شده بود، بخشی از فرانسوی‌هایی که راست افراطی بودند و قدرت را در دست گرفته بودند این مهاجران را عامل گرفتاری‌ها می‌دانستند و از دولت می‌خواستند که آنها را اخراج کند.

مسئله دیگری که مشکلات فرانسوی‌ها را اضافه می‌کرد این بود که مدیریت مناطق تحت سلطه فرانسه یا مستعمرات سابق فرانسه شروع به ضعیف شدن کرد و زمینه‌هایی را برای تغییرات اجتماعی در آنجا به وجود آورد.

ایمنا: نقش روسیه در آفریقا چیست؟

دلفی: در این رابطه باید به موضوع مورد بحث اروپا و فرانسه یعنی جنگ اوکراین و روسیه و تأثیرات این جنگ بر فرانسوی‌ها و اروپایی‌ها توجه کرد. فرانسوی‌ها و اروپایی‌ها از ابتدا شروع به حمایت از اوکراین در مقابل روسیه کردند و روس‌ها علیرغم فشار اقتصادی برای قطع نفت، گاز و انرژی در اروپا، مناطق تحت نفوذ فرانسه و اروپایی‌ها در آفریقا را تحت فشار قرار دادند تا آنها را از حوزه نفوذ این کشورها خارج کنند.

به همین دلیل در کشورهایی که این کودتاها اتفاق می‌افتد در زمان شلوغی‌ها پرچم روسیه در دست مردم مشاهده می‌شود، اخیراً نیز معاون وزیر دفاع روسیه به یکی از کشورهایی که کودتا کردند، سفر داشته و بر این اساس واگنرها، به عنوان نیروهایی که روس‌ها ایجاد کرده بودند، در این کشورها فعال شدند و به نظامی‌های کودتا کمک کردند. در واقع روس‌ها در این جریانات نقش پررنگی داشتند و نشان دادند که می‌خواهند در آفریقا فعال شوند.

غروب استعمار فرانسه در قاره سیاه

ایمنا: هدف آمریکا و کشورهای دیگر از حضور در آفریقا چیست؟

دلفی: مسائل اقتصادی که در ابتدا عرض کردم، باعث شد چینی‌ها، ترک‌ها و امریکایی‌ها با فاصله و با ملاحظه تر در آفریقا فعال شوند، آنها بازار آفریقا را برای خود بازار مهمی دانستند و وارد آن شدند و از این جهت نفوذ اقتصادی خود را در بازار آفریقا افزایش دادند. در کنار اینها آمریکایی‌ها نیز به صورت پنهانی شرایطی را فراهم کردند که این وضعیت در آفریقا به وجود آید تا اروپا را به میزان بیشتری تحت سلطه خود قرار دهند و بگویند که اروپا بدون آمریکا نمی‌تواند هر اقدامی انجام دهد.

درواقع آمریکا، روس‌ها را هم به نوعی وارد آفریقا کرد، زیرا جغرافیای آفریقا مکان ساده‌ای برای نفوذ و زیستن نیست. حتی در مورد فرانسوی‌ها علیرغم اینکه دو سه قرن سابقه حضور و سابقه زبانی در آنجا داشتند و بخش غرب آفریقا همگی فرانسه زبان هستند و همه آنها جز خاک فرانسه بودند، در نهایت می‌بینید که فرانسوی‌ها هم دچار مشکل می‌شوند.

بنابراین به نظر می‌رسد که تمام اینها می‌تواند جز طراحی‌هایی باشد که آمریکایی‌ها با کمک اروپایی‌ها برای روسیه انجام داده‌اند تا روس‌ها را درگیر این مقوله کنند و هزینه‌های سنگینی به روس‌ها تحمیل کنند. زیرا از این طریق مقداری از انرژی، ارتش، توان نظامی و توان اقتصادی روسیه به سمت آفریقا می‌رود و همانطور که گفتم آفریقا قاره‌ی بسیار پیچیده‌ای است و کسی به این راحتی نمی‌تواند وارد آنجا شود و به دنبال منافع باشد. البته چینی‌ها بخاطر اینکه صرفاً به وضعیت اقتصادی نگاه می‌کنند و اقتصاد را اصل قرار داده‌اند تا حدودی راحت تر از بقیه هستند و وضعیت ترک‌ها هم به همین صورت است. به طور کلی دعوای بین روسیه، اروپا و آمریکا در این کودتاها و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است خودش را نشان می‌دهد.

ایمنا: کودتاهایی که در آفریقا رخ می‌دهد چه تأثیری در روابط جمهوری اسلامی دارد؟

دلفی: این کودتاها در مجموع برای کشورمان که یکی از سیاست‌های آن کار در آفریقا است، خبرهای خوبی نیست، زیرا نبودن امنیت و اینکه یک گروه از نظامی‌ها حکومت را به دست بگیرند، باعث می‌شود که ثبات در آنجا دچار مشکل شود وقتی هم ثبات نباشد نمی‌توان کار اقتصادی انجام داد. بنابراین مجموعه‌ی اینها برای جمهوری اسلامی که برنامه‌ریزی کرده به بازار آفریقا ورود کند خبر خوبی نیست.

ایمنا: در کودتاهایی که اکنون در حال وقوع است بیشتر دست کشورهای خارجی مطرح است یا برآمده از خود آن مردم است؟

دلفی: قطعاً دخالت خارجی در این جریانات وجود دارد و نقش پررنگی هم است و دخالت آنها از بیرون و درون و پشت پرده مشخص است. علت حمایت مردم از کودتاها که چندی قبل از این اتفاقات به پای صندوق‌های رأی رفته بودند و از دولت قبلی حمایت کرده این است که مردم آفریقا به دلیل مشکلات اقتصادی و فقر و کمبودهایی که دارند همواره به دنبال این هستند تا هر پدیده جدیدی که ممکن است برایشان پیام‌ها و امتیازاتی داشته باشد را دنبال کنند. البته نقش استعمار فرانسه را هم نباید در این میان نادیده گرفت که از این فرصت‌ها استفاده می‌کند. در مجموع این اتفاقات سبب بی اعتباری فرانسه می‌شود، زیرا در هر حال فرانسوی‌ها آنجا صاحب نفوذ بودند، اما این به آن معنا نیست که همه چیز علیه فرانسه می‌شود، زیرا فرانسوی‌ها هم خیلی بی میل نیستند که آفریقا را کم کم از صورت حساب‌های هزینه‌هایشان کم کنند.

غروب استعمار فرانسه در قاره سیاه

ایمنا: با این وجود آیا فرانسوی‌ها قصد خروج از آفریقا را دارند؟

دلفی: نباید فراموش کرد که به هر حال معادن، ذخایر و امکانات آفریقا ابدی نخواهد بود. درباره اینکه فرانسوی‌ها در چه درجه‌ای از بهره برداری هستند اطلاعات دقیقی منتشر نشده است، در این زمینه اگر فرانسوی‌ها قصد خروج از آفریقا را داشته باشند بدین معناست که سودآوری ذخایر و معادنی که قبلاً استفاده می‌کردند آن قدری نیست که بیش از این روی آن سرمایه گذاری کنند. در آفریقای جنوبی زمانی که تقریباً همه‌ی ظرفیت معادن و ثروت‌های خدادادی از دست رفته بود، استقلال به آن کشور وارد شد و آنجا را بالاخره به سیاه‌ها دادند، همان سیاه‌هایی که هنوز در آفریقا جنوبی به دنبال یک لقمه نان هستند. پس این طور نیست که استقلال به آن معنی که مردم دنبالش هستند محقق شود. فرانسوی‌ها حتماً در محاسبات خود موضوع با صرفه بودن حضور در آفریقا را حساب کرده‌اند و به همین دلیل چند دهه است که راجع به آفریقا در حال فکر هستند و این موضوع امروز نیست.

ایمنا: فرانسه در خصوص پناهندگان آفریقایی چه اقداماتی را انجام می‌دهد؟

دلفی: مکرون به شدت دنبال این است که موضوع پناهندگان مهاجر را فرانسه را حل کند، زیرا موج وسیعی از مهاجران در فرانسه هستند که شغل و درآمد می‌خواهند و اینها برای فرانسوی‌ها ایجاد اشکال می‌کند، راست‌های افراطی بر دولت مکرون در این زمینه فشار می‌آورند و همه اینها باهم نشان می‌دهد علیرغم اینکه کودتاها در ظاهر علیه فرانسه است ولی فرانسوی‌ها خودشان هم در این مسئله بی میل نیستند.

ایمنا: شاهد بودیم که مکرون بحث حمله نظامی به نیجر را نیز مطرح کرد، ارزیابی شما از این صحبت‌ها چیست؟

دلفی: حضور فرانسه در آفریقا در واقع اعتبار فرانسه است زیرا زمانی صاحب این کشورها تحت عنوان مستعمراتش بوده است بنابراین نمی‌تواند کشورهای تحت نفوذش را همینطور رها کند، و به همین دلیل این طور موضع می‌گیرد.

اکنون نزدیک دو ماه از کودتای نیجر و شش ماه از کودتای بورکینافاسو و مالی می‌گذرد، اما فرانسوی‌ها کردند با اینکه هنوز امکانات نظامی در منطقه دارند دخالت نظامی نکردند. هم در نیجر، هم در مالی و هم در گابون این امکانات هست، حرفش را می‌زنند، ولی بعید است که فرانسوی‌ها با توسل به زور بخواهند این مناطق را کنترل کنند.

حتی کشورهای حوزه اقتصادی غرب آفریقا هم که به نیجر و مالی فشار می‌آورند، در حد فشار و حرف باقی می‌ماند که بتوانند تا حدی اوضاع را کنترل کنند، ولی اینکه حضور نظامی داشته باشند و حمله نظامی کنند و آنجا را به پایگاه نظامی تبدیل کنند بعید است که فرانسوی‌ها اکنون همچنین توانایی و همچنین محاسبه‌ای را در ارزیابی خود داشته باشند، شاهد خیلی واضح این امر این است که اکنون چهار کودتا در بورکینافاسو، مالی، نیجر و بابون رخ داده است که همگی در حوزه کشورهای فرانسه زبان و جز مستعمرات سابق بوده‌اند، اما با این وجود فرانسوی‌ها دخالت نظامی نکردند.

بنابراین همانطور که امریکایی‌ها دیگر موضوع حمله نظامی و توسل به لشکرکشی را در دستور کار برای حل و فصل موضوعات منطقه‌ای ندارند، فرانسه نیز چنین برنامه‌ای ندارد و راه حل‌های دیگری وجود دارد که آن راه حل‌ها منافع آنها را زود تر تأمین می‌کند.

ایمنا: پس به نظر شما فرانسوی‌ها در بحث تأمین منابع از آفریقا، از منابع کلیدی مانند منابع اورانیوم می‌گذرند؟

دلفی: وقتی قیمت این اورانیوم دو برابر حد نرمال باشد و یا به اصطلاح استخراج و حمل آن هزینه‌های هنگفتی داشته باشد، فرانسوی‌ها طبیعتاً جای دیگری را پیدا می‌کنند و یا حداقل در داخل فرانسه منابع انرژی خود را به سمت استفاده از انرژی‌های پاک تغییر می‌دهند. زیرا اگر همان اورانیوم آفریقا را بتوانند با نصف قیمت از جای دیگر تهیه کنند، به سمت آنجایی که مقرون به صرفه تر است می‌روند.

اما همانطور که گفتم فرانسه بر اساس گذشته، خود را صاحب قسمتی از آفریقا می‌داند و بر اساس تقسیم بندی که در آفریقا صورت گرفته به همین سادگی آنجا را رها نمی‌کند، اگر هم قرار باشد از این منطقه خارج شود، در پروسه زمانی طولانی و به شکلی که اعتبارشان حفظ شود این کار را می‌کنند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.