غمسوزی یک روایت اجتماعی-فلسفی با سویههای عاطفی است. فرحان یک فیلسوف است که در مواجهه با ترسهایش قدرت حرکت ندارد، چون به یقین نرسیده است ولی در مقابل، احسان، برادرش، فارغ از صعود یا سقوط، در حال حرکت کردن است و همین حرکت احسان است که به فریده، این دلگرمی و جسارت را میدهد که بدون نگرانی از رابطه خارج از عرف همسرش با فتحی، دلگرم باشد که احسان برمیگردد. نویسنده سعی به مخاطب بنمایاند که زندگی را باید به دور از هر تفسیر غامض و پیچیدهای زندگی کرد.
روایت داستان در ۲۹ فصل ادامه مییابد و در سیری تکاملی فرحان به رستگاری میرسد و حقیقت را درمییابد و احساس میکند دوست دارد برای همه چیزهای خوب دلایل کافی وجود داشته باشد. گوشی را خاموش میکند، زیپ ساکش را باز میکند، یادداشتهای فریده را بیرون میکشد، پنجره را بازمیکند، برگهها را رها میکند توی باد بیابان. نگاهشان میکند که چطور از قطار جامیمانند، احسانی که میخواست فریده را طلاق بدهد، فریده بدوی که عاشق نری شده بود که پوست پلنگ پوشیده بود و گرز به دست همه نرهای دیگر را شکست داده بود، قطار از همه اینها دور میشود و همه در خط خودشان حرکت میکنند و میروند به جایی که زندگی و مرگشان آنجاست. فرحان در پایان میبیند خالی از نفرت و کینه شده به تولد دوباره رسیده و با همه وجود دوست دارد برود توی کوچه قدم بزند، نفس بکشد و زندگی کند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«کتاب عقل و اعتقاد دینی وقتی که خوابم برده از دستم افتاده روی زمین. برش میدارم. صفحه استدلال شر که دیشب داشتم میخواندم باز است. چیزهایی را که خواندهام، در ذهنم مرور میکنم: جی ال مکی با این برهان میخواهد بگوید وجود رنج در این عالم نشان میدهد که خدای عالم و خیرخواه و قدرتمندی وجود ندارد. اگر وجود داشت، از رنجهای زندگی ما خبر داشت و دلش به حال ما میسوخت و مشکلاتمان را حل میکرد و میگذاشت راحت زندگی کنیم.»
«غمسوزی» را اخیرا شهرستان ادب در ۳۲۰ صفحه و بهای ۹۹ هزار تومان عرضه کرده است.
ثبت دیدگاه