یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ ساعت ×
پ
پ



به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امروز را خیلی از پدرها و مادرهایمان به‌خوبی به یاد دارند؛ آنها سخت اندوهگین بودند و نمی‌دانستند با غصه از دست دادن رهبر بزرگ‌شان چه کنند. ممکن است حتی همان کسانی که امام خمینی(ره) را از نزدیک دیده‌اند ایشان را به خوبی درک نکرده و نشناخته باشند و حالا که چند دهه از رحلت امام گذشته است، نسل‌های متفاوتی به دنیا آمده و پرورش یافته‌اند که هیچ دانش و اطلاعاتی بر اساس مشاهدات خود، درباره بنیان‌گذار انقلاب اسلامی ایران ندارند: مگر با مطالعه کتاب‌ها!
نقش کتاب‌ها و نویسندگان در شناساندن زندگی و ابعاد شخصیتی و دانش امام خمینی(ره) به کودکان و نوجوانان امروز بسیار پررنگ، مهم، ارزشمند و ضروری است؛ آن‌قدر که بر هیچ نهاد و ارگان و شخصی پوشیده و انکارپذیر نیست. یکی از کسانی که در این حوزه قلم زده است، میرشمس‌الدین فلاح‌هاشمی است که در داستان نوجوان خود با عنوان «اولین مشت» درباره قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی که نقش امام خمینی(ره) در لغو آن پررنگ بوده است، داستانی را روایت کرده.
راوی این کتاب می‌گوید: «اصلا شما که دارید این کتاب را می‌خوانید بگویید قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی یعنی چه؟ ما حتی نمی‌توانیم درست بخوانیمش چه رسد به اینکه حالا باید درباره آن تئاتر هم بسازیم. تازه با همه این‌ها آقای موسوی به من گفته باید نقش امام خمینی(ره) را هم خودت بازی کنی. شما باشید چه می‌کنید؟». به بهانه سالروز رحلت امام خمینی با نویسنده این کتاب گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

– در رمان امروز، چطور باید امام خمینی(ره)، بنیان‌گذار انقلاب اسلامی ایران را به نوجوانان شناساند که بتوانند تعریف و شناخت درستی داشته باشند؟

یکی از ویژگی‌های شخصیتی نوجوانان، الگوپذیر بودن‌شان است. آنها مدام در زندگی‌شان به دنبال قهرمان می‌گردند. از آنجا که شخصیت امام راحل شخصیتی چندبُعدی است که جمع این خصوصیت‌ها منجر شده تا آن اتفاق عظیم یعنی پیروزی انقلاب اسلامی روی دهد، لذا خیلی سخت به نظر می‌رسد ما بتوانیم مردی را در داستان به تصویر بکشیم که در تقوا و ایمان، علم و عمل، سیاست و رهبری بی‌نظیر است.

بنابراین خیلی نمی‌توانیم تخیل کنیم؛ پس چاره‌اش چیست؟ این است که از قوالب روایتی‌ای استفاده کنیم که باورپذیر باشد و نوجوان بتواند با این شخصیت منحصربه‌فرد ارتباط برقرار کند. شاید روایت‌های داستانی که از بعضی عناصر داستانی بهره می‌برند مناسب‌تر باشند. «رمان» که من با این اسم خیلی موافق نیستم؛ زیرا خیلی نمی‌تواند مفاهیم اسلامی و انقلابی ما را عهده‌دار شود و ترجیحا از نام «داستان» استفاده می‌کنم بایستی در این‌گونه مواقع برای چنین موضوعاتی واقع‌گرا باشد تا این واقع‌گرایی برای مخاطب منجر به باورپذیری بشود.

ما باید شخصیت امام(ره) را به نوجوان نزدیک کنیم. آیا حضرت امام(ره) نوجوانی نکرده است؟ بازی‌های کودکانه نداشته است؟ دغدغه‌های نوجوانانه نداشته است؟ صدالبته که داشته است. حال باید ترسیم شود که این شخصیت بزرگ تاریخی چه سیری داشته است از کودکی تا رهبری و هدایت انقلاب. این مسیر، بایستی باورپذیر و نزدیک به ذهن و فهم نوجوان به‌صورت داستانی ترسیم شود.

– بهتر است نویسنده در وهله اول به سراغ چه بُعدی از شخصیت ایشان یا چه مرحله‌ای از زندگی‌شان برود که برای نوجوان امروز جذاب‌تر باشد؟

همان‌طور که عرض شد نویسنده نباید از همه ابعاد وجودی امام(ره) فارغ شود. هر وجهی که برای نوجوان جذاب است باید به آن هنرمندانه پرداخت؛ مثلاً چقدر نوجوان‌ها می‌دانند که امام در نوجوانی آپارات داشته و دوست داشته فیلم بسازد؟ آقای محمدمهدی رسولی در کتاب «روح ریحانی» به این موضوع پرداخته است. (تأییدیه مرحوم حاج احمد، فرزند حضرت امام(ره) را دارند.)

روحیه انقلابی حضرت امام در نوجوانی هم بوده است اما به نوعی دیگر. روحیه ظلم‌ستیزی و عدالت‌طلبی ایشان مشهود بود. باید به این خصوصیت‌ها پرداخت تا نوجوان الگو بگیرد و خودش را بتواند جای این شخصیت در آن برهه از زندگانی‌اش قرار دهد.

– آیا جذاب‌بودن را بیشتر در امر سوژه‌یابی زندگی ایشان می‌دانید یا نوع پرداخت خود نویسنده؟

به نظرم در این‌باره استثنا وجود دارد؛ یعنی هم سوژه‌ها در زندگی ایشان بسیارند و هم با پرداخت داستانی خوب می‌توان حق مطلب را ادا کرد.

– چرا شما در کتاب «اولین مشت» به سراغ تئاتری درباره قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی رفتید؟
درباره موضوع انجمن‌های ایالتی و ولایتی منابع زیادی که به دراماتیک‌کردن قضیه کمک کند، وجود نداشت. من مجبور بودم از این قالب روایی استفاده کنم؛ کما اینکه از موضوعات مهم دوران نوجوانی در ایام تحصیل تئاتر است. از آنجایی‌که سال‌ها کارم در مدارس تدریس بوده است و مواجهه زیادی با نوجوانان داشته‌ام احساس کردم که مسئله انجمن‌های ایالتی و ولایتی را این‌گونه بهتر می‌توانم بگویم که چه بود و چه شد!

– امام خمینی(ره) در ذهن شما چه ویژگی پررنگی دارند که دوست دارید نوجوانان هم ایشان را این‌طور به یاد بیاورند؟

در ایام نوجوانی هیبت و صلابت و شور و قدرت کلام‌شان برایم جذاب بود. کمی که گذشت و مطالعه بیشتری داشتم دیدم که مثلاً او به همراه سایر مردم با اینکه سن‌شان کم بود در مبارزه با یاغی‌ها و خوانین شرکت داشته است. بعد دیدم روح هنری هم داشته و توجه‌اش به فیلم بوده است. همچنین بسیار معطوف به نهضت عاشورا بوده. در ادامه دیدم که هیچ ظلمی را تحمل نمی‌کند، دیدم در برابر ستم سکوت نمی‌کند و عبادتش برایم آرامش‌بخش بود.

درواقع خصوصیات رفتاری و کلامی‌اش و نوع نگاهش به انسان، دین، خداوند و اهل‌بیت(ع) برای منِ نوجوانی که از کودکی نامش در گوشم بسیار پیچیده بود، جذاب بود. دوست داشتم تا جایی که می‌توانم کمی به او شبیه شوم. 

ما درباره انقلابیون بزرگ کلی فیلم و مستند و کارتون دیده و کتاب خوانده‌ایم که وقتی الان از ما می‌پرسند مثلاً عمرمختار را می‌شناسی از منبع فیلمی‌اش صحبت می‌کنیم و مرجع کلام توصیفی‌مان همان فیلم است؛ چون تصویر و فیلم در ذهن آدمی به‌خصوص نوجوان می‌ماند. احساس می‌کنم هنر و ادبیات هنوز نتوانسته است حق حضرت امام(ره) را آن‌گونه که شایسته است ادا کند.



منبع

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.