به عبارت دیگر والدین چطور میتوانند فرزندان خود را به سمت کتابخانه جذب کند؟ آیا والدین نیاز است که خودشان هم اهل مطالعه باشد یا کافی است برخی مهارتهای ساده را بیاموزند و آنها را به فرزندان خود منتقل کنند تا نسل کتابخوانی را در آینده داشته باشیم.
در یک میزگرد مجازی با حضور مصطفی عرب رحیمی مدرس دانشگاه در رشته روانشناسی با گرایش کودک و تربیت و همچنین فهیمه رحمانی صاحب نظر حوزه مطالعه و کتابدار به این سوالات پاسخ میدهیم. همچنین تلاش داریم تا پیرامون اقدامات سادهای که پدر و مادر میتوانند انجام دهند تا کتاب در ناخودآگاه یک کودک شکل بگیرد مباحثی را مطرح کنیم.
– به نظر شما خانواده چه تاثیری در کتابخوان شدن فرزندان دارد؟
عرب رحیمی: خانواده اولین گروهی است که یک کودک در زندگی به آن میپیوندد، در نتیجه کنشهای اخلاقی و ویژگیهای سختی کودک به شدت به محیط خانواده با بستگی دارد از این رو کتابخوانی هم از این قاعده مستثنی نیست.
کودکان عمدتاً در خانوادههایی که بیشتر اهل مطالعه هستند کتابخوانتر بار میآیند و این غیر قابل اجتناب است
در نتیجه خانواده در کنار سیستم آموزشی رکن مهم ترویج فرهنگ مطالعه بین کودکان است.
اما از اهمیت خانواده اگر بگذریم به روشهای کتابخوان کردن فرزندان میرسیم. در این مورد چندین راهکار وجود دارد اول اینکه والدین خودشان کتابخوان باشند. والدین باید کاری کنند تا مفهوم کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی مانند هر آن چیز دیگری که در یک خانه وجود دارد، در ذهن کودک نقش ببندد.
تأثیر پذیری کودکان
بچهها بسیار تاثیرپذیر هستند و به همین دلیل است که رفتارهای والدین به شدت میتواند بر ذهن کودکان تأثیر بگذارد. بسیاری از خانوادهها عنوان میکنند که فرصت برای مطالعه ندارد اما همین خانوادهها به صورت روزانه حداقل ۳۰ دقیقه با تلفن همراه خود در فضای مجازی وقت صرف میکنند کافی است این مدت را به نصف کاهش داده و مطالعه را جایگزین آن کرد در نتیجه به راحتی میتوان فرصت برای کتاب خواندن ایجاد کرد.
مثالی که همیشه در پاسخ به سوال کمبود وقت برای کتابخوانی بیان میشود رهبر معظم انقلاب اسلامی است. ما همواره به خانوادهها و مردم میگوئیم که فردی با دغدغهها و ساعات کاری شبیه به ایشان نیست معظم له خودشان میفرمایند که روزانه کتاب میخواند در نتیجه فقدان وقت یک بهانه است.
اگر خانوادهها برای فرزندان خود و آیندهشان وقت نگذارند در واقع برای چه چیزی میخواهند وقت بگذارند؟ آیا از آینده و تربیت فرزندان موضوع مهمتر وجود دارد از این رو در خانوادههایی که والدین کتاب در دست میگیرند فرزندان عموماً به کتاب به عنوان یک جزء عادی زندگی نگاه کنند که همیشه و در همه جا کار کرد دارد مانند شیر و لبنیات یا خودرو شخصی و ارکان طبیعی دیگر زندگی از این رو کودک به کتاب به عنوان یک کالای عجیب
و غریبه نگاه نمیکند از سوی دیگر کتاب از یک کالای تزئینی نیز به یک کالای کاربردی تبدیل میشود.
رحمانی: یکی از مهمترین رسالتهای خانوادهها این است که فرزندان را به کتابخوانی تشویق کنند برای مثال میتوان برای کودکان کتاب هدیه گرفت و آن را در مناسبتهای مختلف به کودکان اهدا کرد. کتاب میتواند به بهترین سرگرمی برای کودکان بدل شود به همین خاطر نیاز نیست که خانوادهها کودک را یک جا بنشانند و برایش کتاب بخوانند کافی است قصهگویی برای کودکان انجام شود.
مثلاً در زمان استحمام مادر میتواند قصهای را برای کودک بگوید و حتی شخصیت اول آن داستان را هم فرزند خودش قرار دهد تا این طور بچه با مفهوم قصه آشنا شود پس از حمام میتوان به کودک گفت که این داستانها دچیزی به نام کتاب نهفته است و در نتیجه با کتابخوانی میتوان قصه شنید.
کتابخوانی میتواند در موقعیتهای مختلف صورت گیرد برای مثال کافی است پنج دقیقه قبل از خواب برای کودک از روی یک کتاب داستانی را خواند تا کودک با کتاب مأنوس شود. حتی اگر خانوادهها کتاب در اختیار ندارند یا کتابهایشان محدود است میتوانند کتابی را در دست گرفته و حتی از خودشان داستانی را ساخته و تعریف کنند تا کودک آن حس آشنایی با کتاب را در ذهن خودش داشته باشد.
عضویت کودکان در کتابخانه
یکی از مهمترین کارهایی که والدین میتوانند برای کتابخوانی بچهها صورت دهند عضویت کودکان در کانون پرورش فکری یا بخش کودکان کتابخانه های عمومی است که هزینهای نیز ندارد. کودکان با قرارگیری در این مراکز در کانون کتاب قرار میگیرد همچنین کتابداران و مربیان کانون و کتابخانه عمومی
افراد آموزش دیدهای هستند که میدانند چطور برای فرزندان شما جذابیت ایجاد کنند تا جذب کتاب شوند از این رو والدین باید حضور فیزیکی کودکان را هم در این نوع اماکن تقویت کنند.
ما شاهد هستیم خانوادههایی میآیند و میگویند که وقت این کار را ندارند از این رو همانطور که کارشناسان نیز میگویند وقت را نباید برای بچه گذاشت وقت را باید برای بچه ایجاد کرد چرا که از آینده و سرنوشت کودک مهمتر چیزی نیست.
از سوی دیگر خانوادهها میتوانند بچههایشان را با خودشان به کتابخانه ببرند و در محیط قرار دهد تا کتاب را به چشم ببینند این نگاه کردن به کتابها خودش در ناخودآگاه فرزندان تأثیر دارد. استفاده از قصههای صوتی همچنین میتواند لذت شنیدن یک قصه را در بچهها بیدار کند چرا که اگر لذت و مزه یک داستان زیر دندان یک کودک برود، دیگر به راحتی فکر کتاب را نمیتواند از ذهنش بیدار کند.
– کتابخوان شدن از چه سنی برای کودکان ضروری است؟
عرب رحیمی: برخی میگویند که اصلاً بچه باید بچگی کند بچه نباید کتاب بخواند یا حتی عجیبتر اینکه کتاب افسردگی میآورد فرزند را درونگرا و فردگرا میکند چنین چیزی به هیچ وجه درست نیست چرا که هیچ تحقیق علمی در این زمینه با چنین پاسخهایی صورت نگرفته و این یک توجیه برای تنبلی و کاهلی برخی خانوادهها است.
هیچ بچهای به دلیل کتابخوانی افسرده نشده است. از سوی دیگر کتاب هوش بچهها را تقویت میکند آنها را آگاهتر بار میآورد دقیقتر بار میآورد بچهها با کتابخوانی به مراتب ذهن بازتر و خلاقتری پیدا خواهند کرد از این رو تمام اینها را نمیتوان نادیده گرفت و به این فکر کرد که بچه با خواندن کتاب گوشه گیر میشود!
کتاب بچه را باهوشتر و مسئولیت پذیرتر میکند او را دقیقتر
میکند اما برخی همه اینها را نادیده میگیرند. غیرممکن است که خانوادهای کتابخوان باشد و چنین تصوری نسبت به کتاب داشته باشد از این رو اینها معمولاً توجیهات افراد کم اطلاع است که خودشان هم تجربه کتابخوانی ندارند.
موقعیتهای داستانی و نقشها
رحمانی: خانوادهها میتوانند برای فرزندانشان موقعیتهای داستانی خلق کنند برای مثال اگر در یک داستان کودکی با ذرهبین به دنبال مورچهها میرود والدین میتوانند چنین موقعیت داستانی را برای فرزندانشان به صورت واقعی ایجاد کنند تا تجربه مشابه با قهرمان کتاب داستانشان داشته باشند این موضوع از دیگر راهکارهایی است که برای کودکان علاقه ایجاد میکند.
برخی انتشارات هستند که به خصوص برای درآمدزایی اقدام به چاپ کتاب به نام کودکان شما میکنند این کار البته تأثیر دارد اما اینکه از فردا کودک شما را کتابخوان کند این چنین نیست چرا که کتاب با تصویر بچه در واقع آلبوم عکس است نه کتاب! از این رو اگر بتوان کاری کرد که اثر کتاب به جای تصویر آن برای بچهها جذابیت بیشتری داشته باشد، اقدام مفید تری صورت دادهایم. در مجموع باید گفت خانوادهها نقش بسزایی دارند اگر بتوانند به درستی این نقش را ایفا کنند.
در خاتمه باید گفت مبادا خانوادهها فرزندان را برای کتابخوانی سرزنش کنند، متأسفانه این سیستم آموزشی نامناسب نمره محور ما سبب شده تا مطالعه یک مانع برای تحصیل به شمار میآید از این رو خیلی از خانوادهها جلوی آن مقاومت دارند در صورتی که اصلاً این چنین نیست به همین خاطر این امر را نیز باید خانوادهها دقت داشته باشند.
ثبت دیدگاه