یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ ساعت ×
پ
پ



خبرگزاری کتاب ایران (ایبنابدری مشهدی: نوشتن برای نوجوان سخت است؛ نوشتن برای کسی که نه هنوز با مناسبات دنیای بزرگسالی آشنا شده و نه میلی به ماندن در دنیای ساده کودکی را دارد. دنیای پیش روی این مخاطب ناشناخته‌های بسیاری دارد و کشفیاتی نو؛ پس نویسنده‌ای که برای نوجوان می‌نویسد باید دغدغه‌ها و نگرانی‌های ورود به این دنیای تازه را بشناسد. برای این شناخت گریزی نمی‌ماند جز اینکه نویسنده از نزدیک با گروه‌های نوجوان تعامل داشته باشد، زبان‌شان را بلد باشد، دل به دل‌شان بدهد، همراه‌شان شود و بعد بر اساس این تعامل و همراهی سوژه‌هایش را از بطن نیازهای نوجوانان بیرون بکشد.

اما این فقط گام اول است؛ حتی اگر نویسنده این اقبال را پیدا کند که سوژه‌ای مطلوب پیدا کند تضمینی نیست که نوجوانان به داستانش توجه کنند. نوجوان دوست دارد با کاراکترهای داستان همراه شود، همذات‌پنداری کند و در طول داستان فرازونشیب‌هایی را که آنان از سر می‌گذرانند تجربه کند. هر چقدر جهان داستانی‌ای که نویسنده خلق می‌کند فضایی متفاوت و خلاقانه‌تر داشته و از کلیشه‌های رایج دورتر باشد، برای مخاطب نوجوان جذاب‌تر خواهد بود؛ برای مخاطبی که دوست دارد راوی داستان جزئی از داستان باشد نه صدایی موعظه‌گر!

نویسنده علی‌رغم گام‌هایی که خودش باید بردارد تا نظر مخاطب نوجوان را جلب کند نیازمند دستان یاری‌گر دیگرانی هم است؛ نیازمند حمایت نهادهای فرهنگی تا بستری را فراهم کنند برای تحقیق و پژوهش. این فرصت شبیه بستری مساعد است که در بسیاری از کشورها به‌عنوان فرصت مطالعاتی در اختیار نویسندگان قرار می‌گیرد تا بتوانند مدتی را در مکان و فضایی که قرار است جهان داستان‌شان در آنجا ساخته شود سپری کنند و مختصات جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی آن مکان خاص را از نزدیک بشناسند.

آیا برای نویسنده ایرانی این امکان فراهم است که اگر بخواهد داستانی بومی بنویسد از حمایت نهادی فرهنگی برخوردار شود و مدتی در آن بوم و اقلیمی که قرار است داستانش در آنجا بگذرد زندگی کند؟ فرض کنیم که چنین بستری فراهم شد، آیا ممیزی‌هایی که وجود دارد به نویسنده اجازه می‌دهد سوژه‌هایش را از بین وقایع جاری در جامعه، حقایق ارتباطات نوجوانان چه در روابط خانوادگی، چه روابط اجتماعی مثل تعاملات‌شان با مربی و آموزگار و مسئولان مدرسه و چه در روابط خصوصی‌تر مثل جمعیت همسالان و دوستان انتخاب کند یا مجبور است سوژه‌ای انتخاب کند که دنیایی غیر‌واقعی و اتوپیایی رویایی را ترسیم کند تا تضمینی برای چاپ داستانش باشد؟

آیا در حوزه نشر این امکان برای ناشر وجود دارد که طوری یک کتاب تألیفی را معرفی کند که دیده بشود یا این اقبال فقط برای چندنفر نویسنده بنام وجود دارد و باقی نویسندگان هر چند هم که داستانی درخور و خلاق داشته باشند در حاشیه قرار می‌گیرند. آخرین نکته‌ام ابن است که برای جذابیت ویترین یک کتاب که شامل طراحی جلد و عنوان کتاب است چقدر زمان گذاشته می‌شود تا با صدایی خاموش از دور مخاطب نوجوان را به سوی خودش فرا بخواند؟

شماره اول پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»

شماره دوم پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»



منبع

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.