طرفین، در همه درگیری هایی که در طول تاریخ رخ داده است، مدعی “حق” بوده اند. همیشه صحت سنجی میزان این ادعاها، بالاخص در ابتدای امر، مشکل می نماید. اما گاهی اتفاقی می افتد که ناگهان فضا را شفاف می سازد. به گونه ای که باطل بودن یک طرف را به وضوح نشان می دهد. گاهی یکی از طرفین چنان عصبانی می شود که دست به اقداماتی غیر عاقلانه زده ، در مکر خدا گرفتار شده و خودش باطن خودش را عیان می کند. درست مانند اقدامی که لشگر یزید در عصر روز عاشورا کرد و فرزند شش ماهه امام حسین (ع) را تشنه به شهادت رساند . در حالی که هیچ لزومی به این کار نبود. یزیدیان چنان جنگ رسانه ای قوی ای بر علیه امام حسین (ع) و یارانش به راه انداخته بودند که تا ظهر عاشورا هم افکار عمومی گمان می کردامام حسین (ع) منحرف شده است. اما ناگهان با شهادت حضرت علی اصغر (ع) ورق برگشت و این سوال مهم در افکار عمومی ایجاد شد که چرا او باید کشته شود؟ او که با شش ماه سن نمی توانسته گناهی مرتکب شده باشد؟
مثال دیگری از این نوع اقدامات روشن کننده، استفاده از سلاح کشتار جمعی، آن هم در مناطق مسکونی است. چون در این حالت نیز انسان ها بی گناه کشته می شوند. اگر کشوری به واقع قدرتمند باشد، به نیروهای نظامی حمله می کند و نه به مردم. (و این دلیل حرمت استفاده از سلاح کشتار جمعی است).
از این دست اقدامات در عصر حاضر ، اقدام اسرائیل به کودک کشی در نوار غزه است. عملی که به وضوح، باطل بودن رژیم صهیونیستی را عیان کرده است. هیچ اتفاقی نمی توانست این گونه ذات این رژیم را بر ملا کند و افکار عمومی جهان را متاثر نماید.
(این گونه اتفاقات شاید نتواند به طور صد در صد ، حق بودن یک طرف دعوا را نشان دهد، اما می تواند به طور صد در صد باطل بودن طرف دیگر دعوی را ثابت کند)
نویسنده : محمد مقدم
ثبت دیدگاه