امام امین متشکل از هشت فصل «تولد»، «کودکی»، «شهادت امام صادق و آغاز امامت امام کاظم»، «امام موسی کاظم در دورهی خلافت منصور دوانیقی»، «امام موسی علیهالسلام در دوران خلافت مهدی عباسی»، «دوران خلافت هادی عباسی»، «دوران خلافت هارون عباسی» و «زندان سندی بن شاهک» است.
روایت این کتاب از دوران تولد تا شهادت امام هفتم است. نویسنده در این کتاب کوشیده ناگفتههایی از قبل و بعد از امامت رسیدن ایشان را با امانتداری، پایبندی به مستندات تاریخی و روایی و پرهیز از اغراق، روایت کند. نویسنده عمدهی همت خود را صرف بازگویی و رازگشایی از اموری کرده که با وجود جذابیت برای مخاطب، متاسفانه کمتر بدانها پرداخته شده است؛ اموری همچون تفکر، دغدغههای ذهنی، خانواده، کودکی، امامت، دوران خلافت اشخاص مختلف در زمان امام کاظم(ع). از دیگر جذابیتهای این کتاب، بیان ساده و کودکانه در عین حال کهن که سبب ارتباط راحتتر و بهتر نوجوان با آن میشود.
آبیار در نگارش این کتاب، با تکیه بر منابع دست اول تاریخی و مطالعه و فیشبرداری، ضمن رعایت ایجاز، پرهیز از اطناب و نگاه احساسی، متنی خواندنی و قابل اعتماد و استناد فراهم آورده است؛ متنی که در عین سادگی ساختار ادبی محکم و قابل تاملی دارد.
۱۲۸ سال از روزی که رسول خدا به مدینه هجرت کرده و حکومت خود را در آن شهر پایه نهاده بود، میگذشت. مروان بی محمد اموی، در بغداد بر مسند خلافت تکیه داشت. بنیامیه که دشمنان دیرینهی خاندان رسول خدا و بنیهاشم بودند، با فریب مردم، حکومت را به چنگ آورده بودند. خلافت و جانشینی رسول خدا، حق مسلم علی بن ابی طالب و فرزندانش بود؛ اما عدهای آن را غصب کردند. شیعیان، به جرم مهرورزی به خاندان علی تعقیب و شکنجه میشدند. اما نوادگان رسول خدا در میان شیعیان خود نور و گرما میآفریدند.
موسی بن جعفر در آفتاب هفتمین روز از ماه صفر، سال ۱۲۸ هجری قمری هنگامی که امام صادق(ع) و همسرش حمیده از حج بازمیگشتند، در منطقه ابواء به دنیا آمد. مادر ایشان حمیده کنیزی از اهل مغرب یا اندلس (اسپانیا) بود که دست تقدیر او را به سرزمین حجاز و خانهی امام محمد باقر(ع) کشانده بود. امام صادق(ع) دربارهی او چنین گفت: (حمیده مانند شمس طلا از هر ناپاکی و ناخالصیای پاک و مصفاست. فرشتگان او را همواره نگهداری میکردند تا به من رسید؛ به سبب آن کرامتی که خداوند به من و پیشوای پس از من عنایت فرموده است.) برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بودند.
امام موسی کاظم (ع) هنوز کودک بود که فقهای مشهور مثل ابو حنیفه از او مسئله میپرسیدند و کسب علم میکردند.
حضرت ابوالحسن موسى (ع) سى و هفت فرزند پسر و دختر داشتند. در میان تمام فرزندان حضرت ابوالحسن(علیه السلام) فرزند بزرگوارش حضرت ابوالحسن على بن موسى الرضا(علیه السلام) از همه بزرگوارتر و عالیقدرتر و داناتر و فاضلتر بودند.
عصر امام کاظم علیه السّلام دوران بسیار سختى براى شیعیان بود و در این دوران حرکتهاى اعتراضآمیز متعددى از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفاى عباسى صورت گرفت.
امام کاظم علیهالسلام دو بار به دست هارون به زندان افتادهاند که مرتبه دوم آن از سال ۱۷۹ تا ۱۸۳، یعنى به مدت چهار سال به طول انجامیده و به شهادت آن حضرت منجر شد.
واپسین روزهای عمر امام کاظم(ع) در زندان سندی بن شاهک سپری شد. شیخ مفید گفته است سندی، به دستور هارونالرشید امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسید. شهادت وی ۲۵ رجب سال ۱۸۳ قمری در بغداد رخ داد.
ثبت دیدگاه