در مورد ایده نگارش کتاب و رسیدن به شخصیت جلیل طائفی بفرمایید؟
زمانی که کار تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر را در تبریز انجام میدادیم، به دنبال کسانی بودیم که در دهه ۵۰ و ۶۰ کار فرهنگی و هنری به شکل خودجوش انجام میدادند. تحقیق و پژوهش دراین زمینه را از مربیان پرورشی دهه ۶۰ آغاز کردیم و از لابهلای صحبتهای آنها به شخصیتی رسیدیم که با آپارات در روستا و شهرهای اطراف فیلم پخش میکرد. همه آنها نام یک فیلم را ذکر میکردند “نوری در تاریکی”. در همین پرس و جوها رسیدیم به نام آقای جلیل طائفی و به ایشان وصل شدیم و اسناد شگفتانگیزی از پخش فیلم در روستاها و محلات و بلیت فروشی به دست آوردیم. موضوع برایمان جالب شد چرا که در زمانه نبود فیلم، سینما و حتی تلویزیون آقای طائفی به طور گسترده هم فیلم میساختند و هم آن را با آپارات در روستاها پخش میکردند. ایده شکلگیری کتاب “آپاراتچی” از اینجا آغاز شد. از اتفاقات جالبی که برای ایشان درحین پخش فیلم افتاده بود، خاطره بسیار است. ایشان ساخت فیلم را با دوربینهای ۸ میلیمتری و نگاتیوهای ۳ دقیقهای در اختیار داشتند. ضمن اینکه سواد دانشگاهی دراین زمینه نداشته و تمام مراحل کار به شکل تجربی و خودآموخته انجام میگرفت. آنچه غیر از ساخت فیلم ارزش داشت پخش فیلم بود. طائفی نابرابری فرهنگی را با همت و سعی شخصی از بین برد و مجموع خاطرات ایشان در حین پخش و تولید فیلمها کتاب حاضر است. ایشان از معدود افرادی هستند که هم فیلم ساخته و هم پخش میکند. به روستاهایی میرفتند که حتی چهاردیواری تمیزی نداشته و در مواردی طویله و مرغدانی را تمیز و برای پخش فیلم آماده میکردند. فیلم “نوری در تاریکی” زندگی شهید نوری را به تصویر کشیده بود و بارها در شهرها و روستاهای دورافتاده پخش میکرد. ایشان در مجموع هشت فیلم ساختند و همزمان آنها را در جاهای مختلف پخش میکند.
اساسا طرح شناسایی و گفتوگو با افرادی که در دهه ۵۰ و ۶۰ کار فرهنگی و هنری با رویکرد مردمی انجام میدادند چگونه مطرح شد؟
هسته اصلی مجموعه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ایده تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی را مطرح کرد. متاسفانه در دهه ۷۰ و ۸۰ معتقد بودند ما در کار فرهنگی ناتوانیم یا حداقل نمیدانیم چه کاری انجام دهیم. درپاسخ به این پرسش باید از تجربه فعالیت فرهنگی دهههای پیش بهره میگرفتیم. تجربه نسلی که پیش از ما در عرصه فرهنگ و هنر و ارتباط با عموم مردم موفق بودند. کتاب “آپاراتچی” که ایده پخش فیلم با آپارات در میان عموم مردم و طبقه محروم را مطرح میکند، درنهایت به جشنواره عمار انجامید و میبینیم که چقدر کارآمد است. قرار نیست شهری که مردم در آن سینما ندارند، از مصرف کالاهای فرهنگی و فیلم دیدن محروم باشند. فعالیتی ارزان و مردمی که اجرای آن به راحتی قابل انجام است.
خاطرهای از تدوین و جمع آوری اطلاعات در این کتاب به یاد دارید؟
شخصیت طائفی به دلیل اینکه عاشق فیلم و فیلمسازی بود اما به لحاظ مالی بسیار در مضیقه به سر میبرد، به خودی خود خاطرات تلخ و شیرینی را حین تدوین برای من تداعی میکرد. طائفی سالها با حسرت از پشت ویترین مغازهها به دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری نگاه میکرد و از خدا میخواست یک روزی من هم از این دوربینها داشته باشم. با اینکه او تنها دو سال درس خوانده بود و در ابتدای کودکی مجبور به کار و کسب درآمد شده بود؛ اما اراده و عشق او به فیلمسازی در نهایت از او فیلمسازی آپاراتچی ساخت. از دیگر خاطرات جالبی که از میان گفتههای طائفی به ذهنم میرسد برخورد خشن مردم روستا با او بود. در فیلمی که او نقش ساواکی را بازیمیکرد، بعد از اکران فیلم، مردم روستا او را به خاطر شکنجههایی که در برخی پلانها انجام میدهد، کتک زدند.
وقتی که برای اولین بار با ایشان برخورد کردید واکنششان به ثبت خاطراتش چگونه بود؟
به دلیل اینکه او در رده حرفهایها نبود و علیرغم زحماتش هیچگاه در ویترین اهالی فرهنگ و هنر دیده نشد، باور نمیکرد برای تدوین خاطراتش به سراغ او رفتیم. هیچگاه فراموش نمیکنم که چقدر گریه کرد. او در خانهای چهل متری با تنگدستی زندگی میکرد و مجموعهای از اسنادی را برایمان آورد حاکی از اینکه عواید بلیت فروشی از فیلمهایش را برای کمک به جبهه ارسال کرده بود. طائفی گریه میکرد و باورش نمیشد که روزی در مورد زحماتش کتابی تدوین شود در حالی که او کاری کرده بود که دیگران انجام ندادند.
پروسه تدوین و گردآوری اطلاعات کتاب چقدر طول کشید؟
از زمان آشنایی تا گرفتن اطلاعات و مصاحبهها قریب به ۳ سال کار تدوین کتاب به طول انجامید.
با افراد مشابهی مانند جلیل طائفی حین تحقیقات خود برخورد کردید؟
در ژانر فیلم خیر. اما افراد دیگری بودند که کار فرهنگی انجام میدادند در مجموعه کتاب “همسایه انقلاب” داستان نوارفروشی روایت میشود که برای مناسبتهای انقلابی شعر میگفته و در راهپیماییها و تشییع شهدا آنها را قرائت میکرد.
بازخورد کتاب در میان عموم مردم و اهالی فرهنگ چطور بود؟
کتاب “آپاراتچی” در زمره کتابهای جذاب انتشارات راه یار است. ضمن اینکه گروهی از فیلمسازها و فیلمنامهنویسان قرار است این کتاب را در قالب فیلم یا تله فیلم عرضه کرده و از آن اقتباسی صورت بگیرد.
نکته پایانی؟
همه هدف ما تجربهنگاری است. ما تاریخ فرهنگی و اجتماعیمان را لزوما باید از زبان تودههای مردم روایت کنیم. تاریخ تنها نباید از زبان مشاهیر و بزرگان روایت شود. روایت مردمی باید ترویج و توسعه پیدا کند.
سی و سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران (بیستویک تا سیویک اردیبهشت ماه ) با شعار «با کتاب سلامتیم» به شکل حضوری در مصلی امام خمینی (ره) و مجازی در ketab.ir در حال برگزاری است.
ثبت دیدگاه