شنبه, ۳۱ شهریور , ۱۴۰۳ ساعت ×
پ
پ



به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، تا پیش از چاپ غزل معروف «من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم»، کسی گمان نمی‌برد که امام (ره) شعر هم می‌گویند و پس از ارتحال ملکوتی حضرت امام (قدس‌سره الشریف)، برای بسیاری از مردم باور این که غزلی تا به این حد زیبا و عارفانه، سروده همان عزیزی است که انقلابی‌ترین مرد جهان نام گرفته است، کار بسیار سخت و دشواری بود، چرا که طرفداران و دوستداران امام درایران و جهان، پیش از این او را تنها به عنوان مرجعی دینی و رهبری سیاسی می‌شناختند.

فرارسیدن ایام ارتحال امام خمینی (ره)، این سیاستمدار عارف و شاعر دقیقه‌یاب بهانه‌ای شد تا دقایقی در گفت‌وگو با رضا اسماعیلی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ادبی به بررسی سبک و محتوای اشعار رهبر فقید انقلاب اسلامی بپردازیم.

به عنوان سخن آغازین لطفا توضیح دهید که رونمایی از سیمای ادبی امام راحل (ره) چه زمانی انجام شد؟

بعد از ارتحال حضرت امام، رونمایی از سیمای ادبی آن عبد صالح خدا با چاپ غزل «من به خال لبت‌ای دوست گرفتار شدم» آغاز شد و به خاطر اقبال و استقبال گسترده مردم، به‌مرور با چاپ و انتشار مجموعه شعر‌های «سبوی عشق»، «باده عشق»، «نقطه عطف» و «محرم راز» ادامه یافت. چاپ این مجموعه‌ها، بهترین تسلا برای خیل عاشقان و ارادتمندان امام بود. زمزمه این شعر‌ها مرهمی بر داغ هجرانِ امت داغدیده‌ای بود که در کمال ناباوری پیر و پدر معنوی خویش را از دست داده بودند. به دلیل عطش زایدالوصفی که در جامعه نسبت به خواندن و شنیدن‌اشعار امام وجود داشت، مجموعه‌های منتشر شده در طرفهْ‌العینی دست به دست و نایاب شدند و برای پاسخ‌گویی به مطالبات مردمی، سرانجام این دفاتر پراکنده در مدت زمان کوتاهی به اهتمام حجت‌الاسلام علی‌اکبر صادقی رَشاد سامان یافت و در قالب «دیوان‌اشعار امام» به دست چاپ سپرده شد.

 

 در اشعار امام (ره) کدام سبک شعری بارزتر است؟

با یک مرور اجمالی در‌اشعار حضرت امام (ره)، اهل ادب به سهولت درمی‌یابند که این‌ اشعار لهجه‌ای عرفانی دارد و ذهن و زبان امام در عرصه شعر و شاعری متاثر از شاعران سبک عراقی به‌ویژه سنایی، عطار، مولانا، سعدی و حافظ است. اشعار حضرت امام که به سبک عراقی سروده شده و درونمایه‌ای عرفانی و معنوی دارد و می‌توان گفت، عرفان متجلی در سروده‌های امام خمینی (ره) عرفانی اسلامی، بیدارگرانه و مبتنی بر آموزه‌های وحیانی و قرآنی است.

آیا در اشعار امام (ره) غلبه بر عرفان یا دین یا مسایل دیگر بوده است؟

حجت‌الاسلام علی‌اکبر صادقی رشاد در این باره گفته است: «شعر برای امام دریچه‌ای بود که می‌توانست از آن به عالم و آدم بنگرد و یا تماشاگران را از این دریچه به دنیای عرفانی و اشراقی خود راه دهد… شعر امام بازترین پنجره رو به دنیای عرفانی امام است. امام در نثر و نطق، مفاهیم و مسائل عرفانی را بسیار مطرح کرده‌اند، اما شاید بدان جهت که زبان نثر تحمل بیان مفاهیم عمیق عرفانی را که در ذهن شریف آن بزرگوار بوده، نداشته، و شعر زبان باظرفیت و توانایی برای بازگویی مفاهیم عالی عرفانی بوده، معظم له این قابلیت را به استخدام بیان یافته‌های‌اشراقی خود در آوردند… شعر برای امام قالبِ خوبی برای بازگویی مفاهیم بلند شهودی تلقی می‌شد… مهم‌ترین منبع شناخت شعر امام، شخصیت امام است. ما در درک شعر امام نباید فقط به کتب اصطلاحاتی و معرفتی مراجعه کنیم، اگر ما دریچه‌ای بگشاییم و شخصیت جامع‌الاطراف او را ببینیم، می‌توانیم شعر او را به‌خوبی درک کنیم. از آنجا که عرفان نظری امام مستظهر به تجربه عرفانی او در عرصه زندگی است، کسانی در درک عرفانش موفق‌تر خواهند بود که خود ملتزم به عرفان عملی بوده، دستی و دلی گداخته از آتش معرفت، در جیب و جان داشته باشند.»

تا چه اندازه شخصیت امام (ره) در اشعارشان متجلی شده است؟

در آیینه غزل معروف «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» به خوبی می‌توان سیمای عرفانی و شخصیت روحانی حضرت امام را به صورت تمام و کمال به تماشا نشست. به راستی امام خمینی(ره) که بود؟ مجاهد، عالم، فیلسوف، سیاستمدار، عارف، عاشق، شاعر و…؟! در پاسخ باید گفت که آن عبد صالح خدا، همه اینها بود ونبود! به این معنا که ابعاد وجودی این انسان کامل چنان بسیط و گسترده بود که در مسیر سیر الی الله ظرفیت پذیرش هرگونه فضیلت و کرامتی را داشت و در این مسیر نورانی تلاش می‌کرد با استعانت از ذات اقدس پروردگار و فیض روح القدس برای رسیدن به قاف کمال، تمام توانمندی‌های بالقوه خویش را به فعلیت درآورد. از همین رو در عین آنکه عالمی عامل و سیاستمداری تیزبین و آینده‌اندیش بود، در شخصیت وی عارفی کامل، عاشقی صادق و شاعری لطیف و دقیقه‌یاب را می‌دیدیم که در طلب وصل حضرت دوست (جل جلاله) چون پروانه خود را به آتش می‌‌زد و در قلب شعله عاشقانه چنین می‌سرود:

فرخ آن روز که از این قفس آزاد شوم

از غم دوری دلدار رهم، شاد شوم

آیا برای امام شعر هدف بود یا وسیله؟

با بررسی و واکاوی زندگی عالمان شاعر درمی‌یابیم که اکثر این بزرگان پیش و بیش از آنکه شاعر باشند، حکیم، فقیه، فیلسوف، مفسر، و محدث بوده‌اند و شعر و شاعری دغدغه و دل مشغولی اصلی آنان نبوده است، چنان‌که سعدی در غزلی می‌گوید: «همه قبیله من عالمان دین بودند». حضرت امام خمینی (ره) نیز در پاسخ عروس خویش که از ایشان درخواست شعر می‌کند، فروتنانه می‌گویند: «اینک، چون تو با اصرار خاص به خودت از من شعر خواستی باید به حق بگویم که نه در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده، و نه در فصل پیری که آن را هم پشت سر گذاشته‌ام، و نه در حال ارذل العمر که اکنون با آن دست به‌گریبانم قدرت شعرگویی نداشتم، گویند کسی گفت که من قوه‌ام در جوانی و پیری فرق نکرده، زیرا این سنگ را نه در جوانی توانسته‌ام بلند کنم و نه در پیری، من نیز همین را می‌گویم که من در شعر و ادب فرقی نکردم که در جوانی شعر نتوانستم گفتن و نیز در پیری. اینک گویم:«شاعر اگر سعدی شیرازی است/بافته‌های من و تو بازی است».

اگر بزرگان و عالمان برجسته دینی همچون امام دغدغه شعر و شاعری نداشتند، چرا شعر می‌سرودند؟و راز این گرایش چیست؟

عالمان دین هیچ‌گاه داعیه شاعری نداشته‌اند و بیش‌تر از این منظر که شعر محملی مناسب برای رمزگشایی از دقایق فلسفی و عرفانی، رسانه‌ای قدرتمند برای ارتباط با مردم و هنری تاثیرگذار برای تبلیغ و ترویج معارف و آموزه‌های دینی و اخلاقی است به وادی شعر و شاعری کشیده می‌شدند. حضرت امام نیز به شعر و شاعری نه به عنوان یک هدف، بلکه به چشم دستاویزی برای بیان حقایق و فضایل اخلاقی، لطایف عرفانی و ظرایف روحانی نگاه می‌کرند و بنابر مصالحی، تمایلی بر چاپ و انتشار این‌اشعار در زمان حیات خویش نداشتند. علت چاپ دیوان ‌اشعار بعد از رحلتشان نیز مطالبه مردمی و اصرار ارادتمندان ایشان به این کار برای رونمایی و پرده‌برداری از سیمای عرفانی آن عبد صالح خدا بود.

 

 

اشعار امام به کدام شاعر معاصر یا کهن شبیه‌تر است؟

حضرت امام از میان تمام شاعران به حافظ و سعدی شیرازی ارادتی خاص داشت و نشانه این ارادت، بسامد بالای ‌اشعاری است که در استقبال از غزلیات این دو شاعر بزرگ سروده است. امام غزلی دارد با مطلع «بلبل به شاخ سرو در آواز دل فریب/ بر دل نوید سروقد گل‌عذار داد» که بیت خواجه شیراز را تداعی می‌کند «بلبل ز. شاخ سرو، به گلبانگ پهلوی‌/ می‌خواند دوش، درسِ مقامات معنوی» همچنین امام در غزلی دیگر با استقبال از غزل حافظ با مطلع «بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد»، گفته‌اند «عشقت اندر دل ویرانه ما منزل کرد/ آشنا آمد و بیگانه مرا زین دل کرد» و نیز در بیت « کاش روزی به سر کوی توأم منزل بود/ که در آن شادی و اندوه مراد دل بود» متاثر از غزل معروف حافظ با مطلع «یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود» بوده‌اند. همچنین تاثیرپذیری حضرت امام از غزل معروف «الا یا ایهاالساقی أدرکاساً و ناولها» که در آغاز دیوان حافظ آمده است، در بیت «الا یا ایهاالساقی، برون بر حسرت دل‌ها/ که جامت حل نماید یکسره اسرار مشکل‌ها» تجلی دارد. از سوی دیگر نشانه بارز ارادت و تعلق خاطر حضرت امام به سعدی شیرازی را از بیت «شاعر اگر سعدی شیرازی است/ بافته‌های من و تو بازی است» می‌توان دریافت و تاثیرپذیری و استقبال از غزل‌های سعدی نشانه ارادت حضرت امام به افصح المتکلمین است.

راز علاقه و دلبستگی حضرت امام (ره) به سعدی چیست؟

در این باره حجت‌الاسلام عبدالکریم بی‌آزار شیرازی گفته است: « به یاد دارم چند ماه قبل از ارتحال امام بود که یک روز صبح حجت‌الاسلام رسولی محلاتی، رییس‌دفتر امام به بنده زنگ زدند وگفتند: امام خواستار دیوان سه جلدی سعدی هستند، شما می‌توانید برایشان پیدا کنید؟ گفتم با کمال میل. اما چرا سه جلدی نه یک جلدی؟ اظهار داشتند که امام می‌خواهند مجلدات کم حجم باشد تا بتوانند در قدم‌زدن‌های روزانه آن را با خود ببرند و به آسانی آنها را مطالعه کنند. همان روز برایشان تهیه کردم و فرستادم.» این جریان برایم از چند جهت یکی اهتمام فراوان امام به کتاب‌خوانی، استفاده از اوقات و فرصت‌ها و بیش از همه اهتمام امام به سعدی آن هم در آن سن و با آن همه ‌اشتغالات جالب است. به تاریخ تحصیلات امام خمینی (ره) که مراجعه کردم، متوجه شدم که ایشان در جوانی نزد استاد ادبیات (ملا ابوالقاسم) به فراگیری گلستان و بوستان سعدی و چند کتاب ادبی دیگر پرداخته‌اند و سپس به کتاب‌های امام مراجعه کردم و دریافتم که ایشان در کتاب‌های خود از‌اشعار سعدی استفاده بسیار کرده‌اند و به خوبی می‌توان دریافت که تا چه اندازه امام از دوران جوانی از سعدی درس انقلاب و کشورداری اخلاقی فراگرفته‌اند.



منبع

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.