شهریار نیوز:
به گزارش خبرگزاری ایمنا، در ساعات اولیه روز چهارشنبه پس از اعلام آتشبس در لبنان، آتش خشونت در منطقه خاورمیانه از اطراف حلب روشن شد و گروههای تروریستی از جمله تحریرالشام با حمایتهای خارجی از جمله اسرائیل و ترکیه حملات گستردهای را به مناطق حلب و ادلب سوریه آغاز کردند. این حملات به سرعت منجر به تصرف چندین روستا و درگیریهای شدید با ارتش سوریه شد. بهطور ویژه این تحرکات که یادآور خاطرات تلخ سالهای اوجگیری داعش در سوریه و عراق است، همزمان با تهدیدات نتانیاهو علیه بشار اسد و تغییر معادلات نظامی در منطقه صورت گرفت با این تفاوت که اینبار تروریستها با حجم بسیار بالایی از خشونت و کشتار کار خود را آغاز کردند و توانستند پس از گذشت تنها دو روز، تسلط خود بر برخی روستاهای اطراف حلب را اعلام کنند.
درگیریها در سوریه طی چند ماه گذشته
اما این آغاز ماجرا نیست؛ جنگ در سوریه پس از پنج سال آتشبس به سرکردگی تحریرالشام از چندین ماه قبل برنامهریزی شده بود. این گروهک تروریستی در این بازه زمانی تحرکات گستردهای را در اطراف شهر حلب آغاز کرده بود و گزارشهای متعددی از حضور تروریستها در این منطقه در رسانههای محلی و منطقهای منتشر شده بود که در نتیجه همین تحرکات ارتش سوریه از یک ماه قبل بخشی از یگانهای زرهیاش را به شمال سوریه و حومه غربی حلب منتقل کرد، البته ارتش روسیه نیز در این مدت با هماهنگی مقامات دمشق اقدام به بمباران مقرها و استحکامات نظامی تحریرالشام در مناطق پیرامون حلب کرده بود. در ادامه اوجگیری درگیریها از روز چهارشنبه منجر به تلفات سنگین و واکنشهای نظامی ارتش سوریه و نیروی هوایی روسیه شده است.
پرواضح است که نمیتوان اتفاقات این روزهای سوریه را بیارتباط با صحنه نبرد در لبنان و پایان آن دانست، چرا که به نظر میرسد که آمریکا اینبار برای متقاعد کردن صهیونیستها به آتشبس، وعده کنترل یا تغییراتی در سوریه و انسداد مسیر مرزی سوریه و لبنان را به نتانیاهو داده باشند، همچنین تحلیلگران معتقدند تغییرات منطقهای و مشغولیت حزبالله در لبنان و کاهش نفوذ ایران در سوریه از یکسو فرصت را برای این گروهها فراهم کرده است و از سوی دیگر توافقات بینالمللی و احتمال وجود توافقاتی میان آمریکا، اسرائیل و ترکیه به عنوان یکی از اعضای پیمان نظامی ناتو برای تنگ کردن عرصه حضور ایران در سوریه نیز مطرح شده است.
علل بروز مجدد تنشها در محور سوریه
با این همه، به نظر میرسد آنچه که موجب بروز مجدد چنین اتفاقاتی در سوریه شد، بر پنج محور اصلی استوار است که اولین محور درگیری جبهه مقاومت است. بهعبارتی درگیریهای اخیر در سوریه بهویژه در جنوب لبنان و خروج نیروهای حزبالله از سوریه به لبنان موجب ایجاد خلأ قدرت در سوریه شده است. حضور کمتر نیروهای مقاومت در سوریه موجب شده است که گروههای تکفیری باز هم اقدام به حمله به حلب کنند و با عملیات رسانهای، جو روانی علیه دولت سوریه بهوجود بیاورند.
درگیری روسیه با اوکراین را میتوان یکی دیگر از این علل عنوان کرد. حمایتهای هوایی روسیه از نیروهای مقاومت سوریه در سالهای گذشته نقش اساسی در مقابله با تروریستها داشت. با این حال، درگیری روسیه در اوکراین از سال ۲۰۲۲ باعث کاهش فعالیتهای نظامی روسیه در سوریه شده که این امر برای گروههای تروریستی فرصت ایجاد کرده است.
مشغول بودن محور مقاومت به نبرد با اسرائیل را نیز میتوان علت دیگری برای این درگیریها برشمرد. به بیانی دیگر محور مقاومت، بهویژه ایران، در چند ماه اخیر تمرکز خود را روی درگیری با رژیم صهیونیستی گذاشته است. این تمرکز موجب شده که ایران از میدان سوریه فاصله بگیرد و این فرصتی برای ترکیه و نیروهای طرفدار آن برای حملات به سوریه ایجاد کرده است. گروههای تروریستی تحت حمایت ترکیه بهدنبال ایجاد بیثباتی در سوریه هستند.
تغییر در ادراک اسرائیل نسبت به سوریه از دیگر عوامل بروز این درگیریها است چرا که اسرائیل پیشتر تهدید چندانی از سوی سوریه احساس نمیکرد اما اکنون پس از جنگ ۵۵ روزه با حزبالله لبنان، سوریه را بهعنوان یکی از عوامل اصلی انتقال سلاح به حزبالله میبیند. این تغییر نگرش باعث شده که اسرائیل حملات متعددی به سوریه انجام دهد تا مسیرهای انتقال سلاح به لبنان را مسدود کند.
همچنین وعدههای آمریکا به نتانیاهو عامل دیگری است که موجب تشدید درگیریها در این محور شده است. گزارشهای منابع خبری حکایت دارد که ایالات متحده در جریان آتشبس اسرائیل و لبنان وعدههای بزرگی مانند کنترل سوریه و انسداد مسیر مرزی سوریه و لبنان به نتانیاهو داده است. به نظر میرسد که این وعدهها در حال اجرایی شدن هستند و همین مسئله باعث شده تا خشونتها در منطقه دوباره از اطراف حلب سوریه آغاز شود.
در مجموع میتوان تحولات سوریه را ناشی از تحرکات سیاسی و نظامی پیچیده بهویژه با مداخله مستقیم بازیگران خارجی مانند آمریکا، اسرائیل، ترکیه و روسیه قلمداد کرد. همچنین، بحرانهایی مانند درگیریهای لبنان و تمرکز ایران بر مقابله با اسرائیل، موجب غیبت نیروهای مقاومت در سوریه و فراهم آمدن فرصت برای گروههای تروریستی و دشمنان دولت سوریه شده است. تغییرات در سیاستهای اسرائیل و حمایتهای جدید از گروههای مخالف سوری، این کشور را به سمت اقدامات تهاجمیتر علیه سوریه سوق داده است. در نهایت، وضعیت سوریه همچنان پیچیده و ناپایدار است و باید دید که مداخلات جدید چه تأثیری بر تحولات منطقه خواهند داشت.
نقش ترکیه در تشدید تنشها در سوریه
اما نکته قابل تأمل دیگر در این میان، همکاری تمام قد ترکیه با تروریستهای تحریرالشام است. آنکارا به دنبال پروژهای با عنوان «خاورمیانه جدید» و با هدف تقویت نفوذ خود در شمال سوریه و تصرف استان حلب به عنوان یک منطقه استراتژیک است که در این مسیر دست به دامان گروههای تکفیری به عنوان ابزارهای سیاسی برای فشار بر دولت سوریه و مقابله با کردها شده است. این پروژه شامل ایجاد کمربند امنیتی از مدیترانه تا مرز ایران است. بر همین اساس ترکیه به رهبری اردوغان طی دو دهه گذشته بهطور گستردهای در درگیریهای سوریه دخالت کرده که به تسلط بر بخشهایی از شمال سوریه و سرکوب کردها در منطقه روژاوا منجر شده است. با این حال، دستاوردهای واقعی ترکیه در سوریه محدود بوده است. البته بخشی از پناه بردن اردوغان به تروریستها را میتوان ناشی از سرخوردگی اردوغان پس از عملیات «طوفان الاقصی» به دلیل حمایتهای ترکیه از اسرائیل دانست که موجب شد، اردوغان با انتقادات بسیاری از سوی مسلمانان روبهرو شود. از این رو آنکارا برای کسب دستاوردهای جدید در سوریه تروریستها را با تجهیزات ترکیهای به خط کرده است تا به بهای بیثباتی بیشتر در سوریه به دستاوردهایی در این بحران دست یابد.
روسیاهی از آن کیست؟
اما این پایان ماجرا نیست؛ ارتش سوریه اعلام کرده که بهزودی ضدحمله نیروهای مسلح این کشور برای پاکسازی مناطق اشغالشده توسط تروریستها آغاز میشود. ارتش سوریه همچنین خواسته مردم به شایعات توجه نکنند و فرماندهی کل ارتش و نیروهای مسلح سوریه تاکید کرده که «عملیات مقابله با تجاوز تروریستی همچنان با موفقیت و اصرار در حال انجام است و به زودی به مرحله ضد حمله برای بازپسگیری تمام مناطق و آزادسازی آن از لوث تروریسم منتقل خواهد شد.» در همین رابطه گردانهایی دیگر از محور مقاومت از جمله کتائب حزبالله و النجبای عراق برای حمایت نظامی به جبهه سوریه و مقابله با شورشیان اعلام آمادگی کرده و حرکتهای خود را آغاز کردهاند.
بازرس سابق سازمان ملل با اشاره به خیانت دوباره اردوغان به روسیه و فلسطین در کمک به حملات تروریستی به حلب سوریه تاکید کرد: «بازنده اصلی این تحولات ترکیه خواهد بود، ضمن آنکه تهران و مسکو با کمک به «بشار اسد» شرایط را روبهراه میکنند و آمریکا هم به زودی از سوریه اخراج میشود.»
تحریر الشام؛ از القاعده تا تبدیل به ابزار اجرایی صهیونیستها
محمدپارسا نجفی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، در رابطه با بازیگران میدان نبرد در سوریه اظهار میکند: طبیعتاً علاوه بر روسیه لازم است بخشهای مختلف محور مقاومت به ویژه ایران برای بازپسگیری مناطق اشغال شده در حلب و حتی بیرون کردن تروریستها از ادلب در شمال غرب سوریه همکاری داشته باشند اما برای حل کامل مشکلات منطقه غرب آسیا باید اقدامی کاملاً راهبردی انجام شود.
وی با اشاره به حملات تکفیریها به سوریه همزمان با آتش بس در لبنان، تصریح میکند: پس از اینکه آمریکا و رژیم صهیونیستی کشتارهای وسیعی را طی یک سال گذشته در غزه و لبنان انجام دادند و در دو ماه گذشته زیرساختهای لبنان و مناطق غیرنظامی لبنان را تخریب کردند و حتی رهبران حزب الله را ترور کردند اما نتوانستند در جنوب لبنان پیشروی خاصی داشته باشند و به اهدافی که میخواهند برسند؛ بنابراین مجبور به پذیرش آتش بس شدند.
کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه میدهد: در چنین شرایطی آمریکا و رژیم صهیونیستی از ترکیه خواستند تا با ایجاد یک جبهه جدید در عقبه محور مقاومت هم تمرکز محور مقاومت را از نبرد با رژیم صهیونیستی کم کرده و به جای دیگری منتقل کند و هم شکست خود در مورد لبنان و فلسطین و ناکامی در دستیابی به اهداف تلآویو را نزد افکار عمومی و رسانههای جهان کمرنگ جلوه دهند؛ به همین منظور از دولت ترکیه خواستند تا تروریستهای تکفیری وابسته به القاعده مثل تحریرالشام امروز یا جبهه النصره قبلی و احرارالشام و … را به همراه پانترکهایی از کشورهای دیگر مانند اویغورها تقویت کرده و برای نبرد با ارتش سوریه در حلب اعزام کند.
نجفی در پاسخ به چرایی این اقدام بلافاصله پس از آتش بس در لبنان، میگوید: اردوغان ادعای اسلامخواهی و اخوانی بودن، دارد و با همین ادعای کمک به فلسطین و اخوانی بودن یا اسلامی بودن از مردم ترکیه رأی جمع کرد و در ۲۰ سال گذشته با همین ادعا توانست مردم ترکیه و بسیاری از مردم منطقه غرب آسیا را فریب دهد. این در حالی است که در طول یک سال گذشته حکومت ترکیه علیرغم شعارهایی که میداد حتی یک فشنگ هم به سمت رژیم صهیونیستی شلیک نکرد و هیچ حمایتی از مردم فلسطین نداشت، در عین حال روابط اقتصادی بسیار گستردهای با رژیم صهیونیستی دارد و بسیاری از کالاهای رژیم صهیونیستی از طریق ترکیه انتقال مییابد تاجایی که حتی نفت جمهوری آذربایجان از طریق خط لوله باکو-جیهان در ترکیه به رژیم صهیونیستی میرسد و کشتیهای ترکیه در اقیانوس هند نقش تدارکاتچی و لجستیک را برای رژیم صهیونیستی انجام میدهند تا محصولات هندی، ژاپنی، کره جنوبی، استرالیا و … از طریق کشتیهای ترکی از دریای سرخ عبور کرده و به بندر ایلات برسد.
وی ادامه میدهد: اخیراً یمنیها مانع از این حرکتها شدند و یک کشتی ترکیه را هدف قرار دادند که موجب آبروریزی برای اردوغان شد؛ این در حالی است که محور مقاومت مانند حزب الله لبنان یا جمهوری اسلامی ایران یک جنگ مستقیم را با رژیم صهیونیستی پشت سر گذاشتند، به طوری که ایران دو بار از خاک خود رژیم صهیونی را موشک باران کرد و حزب الله هم ۶۰ روز درگیر جنگ تمام عیار با رژیم صهیونیستی بود اما اردوغان هیچ اقدامی علیه صهیونیستها انجام نداد بلکه افشا شد که نقش تدارکاتچی را برای صهیونیستها بازی میکند.
کارشناس مسائل غرب آسیا ابراز میکند: هدف ترکیه که متحد آمریکا و رژیم صهیونیستی و عضو ناتو است و دولتی غربگرا دارد، این است که افکار عمومی را از این رسوایی به بار آمده به سمت یک پیروزی ساختگی سوق دهد و برای همین بسیاری از گروههای پانترک را به منطقه ادلب اعزام و با همکاری آمریکا آنها را تقویت کرد تا شهر حلب سوریه را اشغال کنند و سپس اردوغان بلافاصله اعلام کرد که ما در حال ایجاد کمربندی امنیتی از دریای مدیترانه تا مرز ایران هستیم که شامل مناطق شمال سوریه و شمال عراق میشود.
وی میگوید: یکی از اهرمهای فشار و حربهها و برگهای بازی برای رژیم صهیونیستی و غرب به ویژه ایالات متحده ایجاد تفرقه در درون جهان اسلام و بین شیعه و سنی یا نژادهای مختلف مسلمانان است؛ بر این اساس در یک سال گذشته تمام ملتهای جهان به ویژه مسلمانان با محور مقاومت در راستای مبارزه با صهیونیسم جهانی و آمریکا و تمرکز بر نقطه کانونی و تمرکز جهان اسلام هم صدا شدند اما حرکت دولت ترکیه در شمال سوریه به منظور شکستن اتحاد جهان اسلام و ایجاد تفرقه بین مسلمانان و دور شدن از مبارزه با دشمن اصلی که رژیم صهیونیستی است، انجام شد.
به گزارش ایمنا، نتیجهگیری از تحولات سوریه نشان میدهد که این درگیریها نمیتواند بهطور کامل یک بحران داخلی در نظر گرفته شود چرا که آینده این بحران و تغییر شرایط میدانی بهویژه در روزهای آتی بستگی به عملکرد و دخالتهای مستقیم بازیگرانی چون آمریکا، اسرائیل و ترکیه و همچنین بازیگران جدیدی مانند ایران و روسیه خواهد داشت و البته همه محور مقاومت با هماهنگی اجازه نخواهند داد آمریکا و اذناب آن به اهداف شوم خود در منطقه دست یابند. ایران به همراه روسیه، حمایت قاطع از حاکمیت ملی سوریه را اعلام کرده و بر لزوم هماهنگی میان کشورهای ضامن روند آستانه تأکید کرده است به طوری که وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، تحرکات گروههای تروریستی را به طرحهای آمریکا و اسرائیل مرتبط دانسته و خواستار همکاری بیشتر با همسایگان سوریه برای مقابله با این تهدیدات شده است.
ثبت دیدگاه