شهریار نیوز:
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در نشست فصلی شورای حکام، گزارشی تازه درباره فعالیتهای هستهای ایران ارائه کرد؛ گزارشی که پیش از انتشار رسمی، جزئیات آن به رسانههای آمریکایی درز پیدا کرده بود؛ این موضوع، بار دیگر پرده از رویکرد غیرحرفهای و سیاستزده گروسی برداشت؛ مردی که مدتهاست از جایگاه فنی خود خارج شده و بهجای دانشمندی بیطرف، در قامت سیاستمداری غربگرا ظاهر میشود.
آژانس یا بلندگوی فشار؟
اگر بخواهیم خلاصه سخنان گروسی را بیان کنیم، او مدعی شد ایران میزان اورانیوم ۶۰ درصد خود را به ۲۷۵ کیلوگرم رسانده و این مسئله را «نگرانکننده» خواند. گروسی همچنین در اظهاراتی تکراری از وجود ذرات اورانیوم در «محلهای اعلامنشده» سخن گفت و توقف اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران را بهعنوان مانعی برای شفافیت معرفی کرد. جالب اینجاست که او در پایان اظهارات خود، اعتراف کرد: «ما همواره گزارشهای خود را برای شفافسازی ارائه کردهایم و برنامه هستهای ایران صلحآمیز است!» آیا تناقضی آشکارتر از این هم میتوان یافت؟
گروسی پس از نشست، در جمع خبرنگاران نیز همان سناریوی نخنما را تکرار کرد. وقتی از او پرسیدند ایران باید چه اقداماتی انجام دهد تا نگرانیهای آژانس برطرف شود، پاسخی مبهم و دوپهلو داد: «نمیدانم حداقلها چیست!» آیا این بهمعنای آن نیست که مدیرکل آژانس خودش هم نمیداند چه میخواهد، یا بهتر بگوییم، منتظر دیکته مطالبات از سوی قدرتهای خاص است؟
دیپلماسی دوگانه؛ زبان متفاوت در تهران و وین
رفتار گروسی برای ایران دیگر تازگی ندارد. او وقتی به تهران میآید، از همکاریهای ایران تقدیر میکند، اما همین که پایش به وین میرسد، لحنش تغییر میکند و همان اتهامات کلیشهای را تکرار میکند! بازیگری که همواره از سوی مقامات ایرانی به «سیاسیکاری» متهم شده است.
در برابر این فضاسازیها، پاسخ ایران همواره مستند و روشن بوده است. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، پیشتر درباره غنیسازی ۶۰ درصدی گفته بود: «اهداف ما در این زمینه مکتوب و تحت نظارت آژانس است.» همچنین سازمان انرژی اتمی یادآور شده است که ایران کمتر از ۳ درصد تأسیسات هستهای جهان را در اختیار دارد، اما حدود یکچهارم کل بازرسیهای آژانس از تأسیسات ایران انجام میشود. اگر ایران چیزی برای پنهان کردن داشت، آیا چنین حجم وسیعی از بازرسیها را میپذیرفت؟
با توجه به رفتارهای اخیر گروسی، برخی تحلیلگران معتقدند که شدت گرفتن مواضع او ارتباط مستقیمی با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در آمریکا دارد؛ ترامپ، همان سیاستمداری که رویکرد «فشار حداکثری» را در پیش گرفته است و حتی تهدید کرده بود که تنها در صورت جلب رضایتش، اسرائیل را از حمله به تأسیسات ایران بازخواهد داشت. حال گروسی با ادعاهای بیاساس خود، در عمل بهانههای لازم را برای تندروهای کاخ سفید فراهم میکند.
آژانس؛ ابزار قدرتهای خاص؟
اظهارات متناقض گروسی و گزارشهای مغرضانه آژانس، مهر تأییدی بر این واقعیت است که این نهاد بینالمللی، بیش از هر زمان دیگری، استقلال و بیطرفی خود را قربانی مطامع چند کشور خاص کرده است. امروز، دیگر کمتر کسی آژانس را یک نهاد علمی و فنی میداند، بلکه آن را ابزاری در دست قدرتهای جهانی برای اعمال فشار بر کشورهای مستقل میشناسند.
سازمانهای بینالمللی، مستقل عمل نمیکنند
علی محرابی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: در نظام سیاسی بینالمللی، سازمانهای بینالمللی استقلال عملی ندارند. این مسئله نهتنها در مورد سازمان ملل و شورای امنیت بلکه در مورد نهادهای وابسته به آنها نیز صادق است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم مستقل نیست
وی افزود: این نبود استقلال در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بهوضوح دیده میشود. برای نمونه، محمد البرادعی، رئیس دو دوره قبل این نهاد، بهدلیل مسلمان بودن و رویکردهای همسو با جهان اسلام، تحمل نشد و از سمت خود کنار گذاشته شد. پس از او، فردی ژاپنی به ریاست این سازمان رسید که او نیز نتوانست رویکردی مستقل بهکار گیرد.
منابع مالی این سازمانها در اختیار غرب است
کارشناس مسائل اروپا خاطرنشان کرد: مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ژنو قرار دارد و بخش عمدهای از تأمین مالی آن توسط کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، انجام میشود. بهعنوان نمونه، ترامپ بهصراحت اعلام کرده بود که چون آمریکا از سازمان ملل حمایت مالی میکند، باید در تصمیمگیریهای آن نفوذ داشته باشد. این وضعیت در مورد آژانس انرژی اتمی نیز صدق میکند؛ کشورهای اروپایی و آمریکا این نهاد را در چارچوب منافع سیاسی و اقتصادی خود مدیریت میکنند.
راهکار مقابله؛ اتحاد کشورهای غیراروپایی
محرابی تأکید کرد: انتظار استقلال عمل از آژانس انرژی اتمی غیرواقعبینانه است، مگر آنکه کشورهای غیراروپایی بتوانند در برابر مواضع کشورهای اروپایی ایستادگی کنند و روند تصمیمگیریها را به سمت انصاف و بیطرفی سوق دهند.
لابی اسرائیل تأثیرگذارتر از رئیس آژانس
وی در ادامه افزود: حتی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در بسیاری از موارد نقش تعیینکنندهای ندارد و لابیهای تأثیرگذار، بهویژه لابی اسرائیل، بر تصمیمگیریهای این نهاد سلطه دارند.
آیا تنش میان ایران و آژانس تشدید خواهد شد؟
محرابی با اشاره به آینده روابط ایران و آژانس اظهار کرد: ایران بهعنوان عضو آژانس، دو راه پیشرو دارد؛ یا خروج از این نهاد همچون کره شمالی و رژیم صهیونیستی یا ادامه تعامل و دیپلماسی بهمنظور جلوگیری از افزایش تنشها.
وی افزود: آژانس مدعی است که در فرآیندهای نظارتی خود به اقناع نرسیده است، اما به نظر میرسد این مسئله بیش از آنکه فنی باشد، جنبهای سیاسی دارد. هدف اصلی برخی قدرتهای جهانی، قرار دادن ایران در وضعیتی است که پیش از دستیابی به ابزارهای چانهزنی، تحت فشار روانی و سیاسی قرار گیرد و مجبور به پذیرش شروط آنها شود.
تمرکز آژانس بر غنیسازی، عامل اصلی فشارها
کارشناس مسائل اروپا تأکید کرد: تمرکز آژانس بر مسئله غنیسازی اورانیوم در درصدهای بالا، یکی از ابزارهای فشار علیه ایران است. اگر این نهاد به بیطرفی و انصاف پایبند باشد، دو طرف میتوانند به توافقی معقول دست پیدا کنند.
اسنپبک، بخشی از یک پازل بزرگتر
محرابی خاطرنشان کرد: بازگشت تحریمهای شورای امنیت (موسوم به اسنپبک) و سیاستهای آمریکا و اروپا در برابر ایران، همه در چارچوب یک راهبرد جامع طراحی شدهاند. نباید نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بهصورت مجزا بررسی کرد، بلکه این نهاد بخشی از یک پازل گستردهتر است که توسط بازیگران جهانی مدیریت میشود.
ثبت دیدگاه