شنبه, ۳۱ شهریور , ۱۴۰۳ ساعت ×
پ
پ



عامر قیطوری در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با اشاره به اینکه نظم خطی یا جاری شدن کلام در زمان، یکی از ویژگی‌های مهم زبان است، توضیح داد: هر کلام آغاز و پایانی دارد. از تبعات مهم خطی‌بودن این است که کلام منسجم و برخوردار از نظم منطقی معمولا به‌منزله کلامی شناخته می‌شود که اجزای آن به‌شکلی خطی و البته به‌گونه‌ای مرتبط، یکی پس از دیگری از منبع کلام جاری شوند.

قیطوری با بیان اینکه هر عبارت باید با الفاظ پیش و پس از خود ارتباط و پیوستگی داشته باشد، افزود: تا آنجا که به متن وحی مربوط می‌شود، پیوستگی و ارتباط عبارت‌ها و آیه‌های هم‌جوار همواره یکی از بحث‌های مهم به‌شمار می‌رفته است.در عین حال شاید پرسش مهم در اینجا این باشد که چرا متن انتظار خواننده‌ای را که دوست دارد هر موضوع را به‌طور پیوسته و بی‌هیچ وقفه تا انتها بخواند، برآورده نمی‌کند؟

وی با اشاره به اینکه برخی عالمان غربی که تلاش خود را صرف مطالعه علوم قرآنی داشته‌اند، این مساله را نشان‌دهنده عدم انسجام قرآن دانسته‌اند، گفت: یکی از ویژگی‌های سبک قرآنی گسسته‌بودن آن است و به‌سختی می‌توان در تکه‌ای طولانی نشانی از وحدت کلام یافت. برخی از روایات قرآنی به‌ویژه داستان حضرت موسی و حضرت ابراهیم حجم زیادی را به خود اختصاص می‌دهند؛ اما به‌جای اینکه به‌طور معمول در یک جا ظاهر شوند، به بخش‌های جداگانه‌ای تقسیم شده‌اند و جدایی این بخش‌های متمایز بیش از وحدت آنها مشهود است.

دانشیار زبان‌شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه با اشاره به اینکه آنچه دانشمندان غربی گسستگی و عدم انسجام می‌نامند، در سنت اسلامی باعنوان علم تناسب و ارتباط آیات مورد مطالعه قرار می‌گیرد، گفت: این علم که به ارتباط هر سوره یا آیه، با آیه‌ها یا سوره‌های پیش و پس از خود می‌پردازد، به‌وسیله عالمان مسلمانی نظیر زرکشی و سیوطی به‌مثابه یکی از بحث‌های مهم علوم قرآنی معرفی شده است. تا آنجا که به مطالعات اسلامی مربوط می‌شود، مسلمانان این نوع گسستگی را به‌منزله مانعی بر سر راه ارتباط مومنین با کتاب خدا درنظر نمی‌گیرند. آنچه دانشمندان مسلمان باعنوان ارتباط آیات مطرح می‌کنند، تنها مساله‌ای متنی است و به مفهوم وجود مشکلاتی در خواندن متن و برقراری ارتباط با آن نیست.

قیطوری با بیان اینکه مسلمانان تلاش کرده‌اند از شواهد درون‌متنی برای توضیح مساله گسستگی استفاده کنند، عنوان کرد: این‌گونه توضیحات با هدف یافتن رابطه‌ای متنی یا معنایی میان آیات و سوره‌های هم‌جوار انجام می‌شود تا از آن طریق بتوان قرآن را برخوردار از یک نظم خطی دانست؛ برای مثال، می‌توان سوره حمد و آغاز سوره بقره را به این صورت پیوند داد که اولی با دعای «ما را به راه راست استوار بدار، راه کسانی که آنان را نواخته‌ای نه آنان که ازنظر انداخته‌ای و نه گمراهان» خاتمه می‌یابد و دومی با آیاتی که بیانگر اجابت دعا از جانب پروردگارند، یعنی «این کتاب است که شکی در آن روا نیست که راهنمای پرهیزگاران است» آغاز می‌شود.

وی همچنین با اشاره به اینکه بر اساس توضیح و استدلالی دیگر، پراکندگی در آیات نه معلول تصرف دشمنان، نه غفلت جمع‌آورندگان، نه بی‌خبری صاحب وحی و خدای آداب‌دان، بلکه از آن است که ساختار روایی سوره‌ها تابع ساختار مه‌آلود و خواب‌آلود رویاهاست که غالبا نظم منطقی ندارند و از سویی به سویی و از گوشه‌ای به گوشه‌ای می‌روند و فاقد انسجام و انتظام هستند، توضیح داد: داستان‌سرایی‌های قرآن هم آشکارا صورتی رویایی دارد. پرش‌ها، حفره‌ها و خلاهای روایت‌گرانه در این داستان‌ها چنان است که خواننده به‌خوبی حس می‌کند که راوی از روی حوادث می‌پرد و همه‌چیز را نمی‌بیند و نمی‌گوید و گاه چیزهایی را می‌بیند و می‌گوید که در بیداری دیدنی نیست و این شباهت با رویاها دارد که وقایع در آنها به‌سرعت عوض می‌شوند، پاره‌پاره می‌شوند، زمان ‌را درمی‌نوردند و دچار گسستگی‌های مکانی می‌شوند، گاه راوی را به درون داستان می‌کشند و گاه او را در جایگاه تماشاچی می‌نشانند. از اوّل‌شخص به سوم شخص می‌روند و برعکس و البته درک معنای آنها هم جز با نگاه خواب‌گزارانه و غیرمورخانه میسر نیست. این ادعا مستلزم درنظرآوردن قرآن به‌عنوان رخدادی زبانی و تاریخی است که در جامعه عصر وحی رخ داده و پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز در شکل دادن وحی نقش فعال داشته‌اند.

قیطوری با تاکید بر اینکه آنچه تاکنون به‌عنوان گسستگی آیات معرفی شده، بیشتر محصول نوعی تکرار در متن و درنتیجه، نوعی فرارفتن از نظم خطی است، افزود: به عنوان نمونه در بررسی آیاتی از سوره اسرا «و پروردگار تو مقرّر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر احسان کنید اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آن‌ها اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى (۲۳) و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت کن چنانکه مرا در خردى پروردند (۲۴) پروردگار شما به آنچه در دل‌هاى خود دارید آگاه‏‌تر است اگر شایسته باشید قطعا او آمرزنده توبه‏‌کنندگان است (۲۵) و حق خویشاوند را به او بده و مستمند و در راه‏مانده را و ولخرجى و اسراف مکن (۲۶) چراکه اسرافکاران برادران شیطان‌هایند و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است (۲۷) و اگر به امید رحمتى که از پروردگارت جویاى آنى از ایشان روى مى‏‌گردانى پس با آنان سخنى نرم بگوى (۲۸) و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار گشاده‏‌دستى منما تا ملامت‌شده و حسرت‏زده برجاى مانى (۲۹) بى‏‌گمان پروردگار تو براى هرکه بخواهد روزى را گشاده یا تنگ مى‏گرداند در حقیقت او به بندگانش آگاه بیناست (۳۰) و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید ماییم که به آنها و شما روزى مى‏بخشیم آرى کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است (۳۱) و به زنا نزدیک مشوید چراکه آن همواره زشت و بد راهى است (۳۲) و نفسى را که خداوند حرام کرده است جز به حق مکشید و هرکس مظلوم کشته شود به سرپرست وى قدرتى داده‏‌ایم پس نباید در قتل زیاده‏روى کند زیرا او یارى شده است (۳۳) و به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیک مشوید تا به رشد برسد و به پیمان وفا کنید زیرا که از پیمان پرسش خواهد شد (۳۴) و چون پیمانه مى‏کنید پیمانه را تمام دهید و با ترازوى درست بسنجید که این بهتر و خوش‌فرجام‏تر است (۳۵) و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد» می‌بینیم که چندین موضوع متفاوت مطرح شده است.

وی ادامه داد: آیه نخست، مومنین را از پرستش هر آنچه غیر خداست برحذر می‌دارد، آیه بعد، آنان را به نیکی و تواضع در برابر والدین می‌خواند؛ اما پس از آیه دوم، موضوع بازهم تغییر می‌کند و سه موضوع متفاوت دیگر مطرح می‌شوند و بی‌درنگ پس از آنها موضوع تکریم والدین دوباره نمایان می‌شود. این آیات بیش از آنکه با آیات هم‌جوار رابطه داشته باشند، به آیاتی در سوره‌های دیگر مرتبط‌ هستند؛ برای نمونه، آیات نخست سوره اسرا که به موسی (ع) و بنی‌اسراییل می‌پردازند، با آیات بسیاری در سوره‌های دیگر هم موضوع‌اند.

این مدرس دانشگاه در توضیح نظم خطی در قرآن گفت: تکرار و درهم شکستن نظم خطی، بخشی از فرایند زبان‌شناختی فراگیری است که قرآن برای فرارفتن از بافت و گذر از دیگر ویژگی‌های زبان معمول به کار می‌گیرد. به‌عنوان نمونه سرگذشت حضرت موسی (ع) در بخش‌های بزرگی از قرآن آورده شده است. هر بار بخشی از سرگذشت نمایان می‌شود و بخش دیگر محذوف می‌ماند. خواننده روایت‌ها می‌تواند عناصر و مراحل گوناگون سرگذشت را کنار هم قرار دهد. ترتیب ظاهرشدن هریک از این روایت‌ها از هیچ الگوی زمانی و خطی پیروی نمی‌کند و آنچه اول می‌آید، حتما آغاز داستان نیست. می‌توان سرگذشت را از هر جای قرآن آغاز کرد و برای به دست آوردن جزئیات بیشتر به سایر روایت‌ها روی آورد.

این زبان‌شناس تاکید کرد: این انتظار که کتاب خدا را به‌صورت روایتی خطی بخوانیم، نتیجه نوعی انسان‌پنداری در رابطه با وحی است؛ در حالیکه اثری جاودان همانند قرآن را نمی‌توان با سپردن آن به محک زمان درک کرد. این انتظار که موضوعات هر سوره با دقتی ریاضی‌‌گونه به دنبال هم آیند تا الگویی منظم را تشکیل دهند، بی‌معناست و حقیقت جاودانه اسیر زمان و مکان نخواهد شد؛ چراکه در هر لحظه خود را کامل آشکار می‌کند.

قیطوری در پایان با اشاره به اینکه می‌توان یکی از عوامل انسجامی قرآن را گریز از نظم خطی دانست، گفت: گذر از نظم خطی، خود عامل پیوستگی معنایی و صوری متن است. تکرار یک یا دو لفظ هم‌معنی یا هم مرجع می‌تواند دو بخش یک متن را به هم پیوند دهد. این پیوستگی، اگرچه از نوع خطی نیست، به متن انسجامی می‌دهد که تنها در یک اثر شعری به‌غایت منسجم می‌توان یافت. افزون بر این، بخش‌های تکرارشده در قرآن مرز سوره‌ها را به روی یکدیگر می‌گشاید، به طوری که همه آیات خویشاوند در گفت‌وگویی بی‌انتها شرکت می‌کنند و گذر از خطی‌بودن و بافت، خود می‌تواند سبک یکپارچه‌ای را تشکیل دهد که بر سراسر قرآن سایه افکنده است.



منبع

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.