محمدرضا مدنی؛ برد غرور آفرین تیم ملی کشورمان در دیدار مقابل عراق و صدور قطعی سند حضور تیم ملی در جام جهانی همچنان از سوی کارشناسان و اهالی فوتبال مورد تمجید و ستایش قرار میگیرد.
اصغر شرفی مربی تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین در گفتوگو با خبر ورزشی، درباره صعود تیم ملی به جام جهانی و مسائل مربوط به کادر فنی این تیم اظهاراتی را مطرح کرد.
تیم ملی به جام جهانی صعود کرد. این اتفاق تا چه اندازه اهمیت دارد؟
صعود تیم ملی یک اتفاق غرور انگیز بود. مخصوصاً اینکه این صعود در دیدار مقابل عراقی هایی اتفاق افتاد که ما همیشه در بازی مقابلشان انگیزه های دو برابر داریم و آنها هم از شکست مقابل ایران به شدت بیزارند ولی خوشحالیم که این برد و این صعود هر دو مقابل عراق اتفاق افتاد. ضمن اینکه آنها باز هم دستشان از جام جهانی دور ماند.
بازی چطور بود؟
عراقی ها توانستند بچههای ما را زدند. تیم ملی ما خوب بازی کرد ولی متاسفانه فقط یک گل زدیم. خیلی از توپهای ما درون دروازه آنها قرار نگرفت.
این به خاطر گلر خوب تیم عراق نبود؟
گلرشان خیلی هم خوب نبود. بازیکنان ما در زدن ضربات آخر دقت لازم را نداشتند. در صحنه گل طارمی این بچه یک حرکت زیبا انجام داد. وقتی داشت به طرف دروازهبان میرفت یک لحظه بدنش را به سمت چپ خودش انداخت که باعث شد دروازه بان عراقی فکر کند توپ را به راست میزند، بعد توپ را به آن طرف زد.
چهره شاخص تیم ملی ایران کدام یک از بازیکنان بود؟
چهره شاخص ایران تیمش بود. یک “تیمورک” خیلی خوب داشتیم. حالا سطح فوتبال ما به جایی رسیده که دیگر جهان سومی فوتبال بازی نمیکنیم. این خیلی خوب است.
سه بازی آتی تیم ملی تشریفاتی است. نظرتان درباره این سه دیدار و شیوه استفاده کادرفنی تیم ملی از آن چیست؟
این سه بازی باید حکم سه دیدار تدارکاتی را برای ما داشته باشد. چون سابقه نشان داده فدراسیون ما اهل تلاش برای برگزاری دیدارهای دوستانه خوب نیست. در چنین موقعیت هایی نه به تورنمنتهای مهم میرویم و نه حریفان خوب انتخاب میکنیم. پس حالا که سه بازی محکم پیش رو داریم، برویم و از این سه مسابقه استفاده کنیم.
میتوان در این سه بازی از نفرات ذخیره استفاده کرد؟
چرا نمیتوان این کار را کرد! البته نمیتوان یک مرتبه تیم را زیر و رو کرد. خود ما(کادر فنی تیم ایران در مقدماتی جام جهانی آرژانتین) وقتی صعودمان یک هفته پیش از بازی آخر به جام جهانی ۱۹۷۸ قطعی شد، در بازی آخر همه نفرات اصلی را به گشت و گذار و خرید در بازار فرستادیم و ذخیره ها را مقابل کویت میدان دادیم. آن زمان هم کار ما خیلی سخت بود. ۱۳ بازی انجام دادیم تا به جام جهانی برویم. در شرایطی که از کل آسیا فقط یک تیم به آرژانتین میرفت. حالا هم برای بازی با کره باید نهایت استفاده را از شرایط سخت سفر به آنسوی آسیا ببریم. یک فوتبال مفت و مجانی مقابل یکی از تیمهای محکم آسیا. برویم و از فرصت باقیمانده استفاده کنیم.
انتظار داشتید مهدی طارمی که ۳ بامداد به ایران برگشته بود اینقدر شاداب فوتبال بازی کند؟
برای اینکه طارمی یک پسر خود ساخته است. آبدیده است و مثل بچه هایی نبوده که در پر قو بزرگ شده باشد. گام هایش به سمت دروازه عراق محکم بود و در نهایت شادی یک ملت را رقم زد. دمش گرم.
دروازه بان تیم مان را در این بازی چطور ارزیابی کردید؟
این عابدزاده ها کلاً ژن مخصوصی دارند! یادمان هست در هیاهوی بازی ملبورن، وقتی آمدند تور دروازه ایران را پاره کردند، احمد رضا پشتک میزد و عین خیالش نبود. دیدید پسرش توپ را روی خط گرفت و خونسرد رفتار میکرد؟ انگار نه انگار اتفاقی افتاده! این اعتمادبهنفس در ژن عابدزاده هاست. با این تفاوت که قد و هیکل پدرش چیز دیگری بود. هیکل امیر عابدزاده آنقدر درشت نیست که بتوان روی او در جامجهانی حساب کرد. شاید اگر با او برویم به مشکل بخوریم. ولی اعتماد بنفسش در شروع مجدد ها اینقدر خوب است که خودش یک پا دفاع آخر است. بازی با پایش هم خیلی خوب بود.
دیدید بعد از بازی دست پدرش را بوسید؟
این یک قدرشناسی از پدرش بود که میتواند الگویی برای پسرهایی باشد که تا به سن ۱۸ سالگی میرسند دشمن پدرشان میشوند! این صحنه برای بچه پرروهایی خوب بود که ببینند و یاد بگیرند که باید قدردان پدرانشان باشند.
درباره اسکوچیچ صحبت نمیکنید؟ به نظر شما او میتواند تیم ملی را در جام جهانی به موفقیت و دور دوم برساند؟
این اسکوچیچ از بس که حرف نمیزند به نظر میرسد خیلی آدم ساده ای است. به همین دلیل است که کسی تحویلش نمیگیرد. ولی انصافا خوب کار میکند. ما دیگر از او چه میخواهیم؟ اصلاً چه ایرادی میتوان از این مربی گرفت؟ از وقتی آمده فقط برده و تنها یک مساوی گرفته.
ایران به دور دوم صعود میکند؟
ما مدعی هستیم که فوتبال مان پیشرفت کرده و واقعا هم کرده ولی نه نسبت به دنیا. فوتبال ما پیشرفت کرده بلکه نسبت به خودمان. وقتی میتوانیم بگوییم نسبت به فوتبال دنیا پیشرفت کرده ایم که از دور دوم جام جهانی بالا برویم. این هم مستلزم این است که در این مدت باقیمانده تا جام جهانی حداکثر استفاده را از حداقل زمان ببریم. چون پتانسیلش را در تیم مان داریم. ما ایرانیم. درست است که اسم کشورمان راحت در زبان میچرخد ولی نباید از کشورهایی مثل تانزانیا که اسمشان سخت است بترسیم.
نکته ای درباره این تیم ملی مد نظرتان هست که بخواهید آن را بازگو کنید؟
قطعاً! من خودم در تیم ملی ایران کمک مربی بودم. این تیم هم دو تا کمک دارد که دلم برایشان میسوزد. آنها آدمهای بزرگی هستند. کریم باقری و وحید هاشمیان. چه کسی میخواهد جلوی اینها عرض اندام کند؟ کدام بازیکن میتواند روی حرف اینها حرف بزند؟ اگر کسی نمیتواند به اسکوچیچ حرفی بزند به خاطر حضور این دو مربی کنار اسکوچیچ است. نیمکت تیم ملی جای هر کسی نیست. دیدیم در لحظه شادی تیم ملی چطور کریم باقری دست به سینه، مثل یک جنتلمن ایستاده بود و شادی بچهها را نگاه میکرد. عدهای که بزرگترین جشن زندگی شان، مهمانی خانهشان بوده و تجربه چنین جشن هایی با رقص پرچم ایران را نداشتهاند، در چنین روزهایی از خود بیخود میشوند. به اعتقاد من بودن این دو مربی کنار اسکوچیچ کار سرمربی را راحتتر میکند. زمان خود ما هم اردوی فوتبالی تیم دست من بود. آن هم با حضور بازیکنان بزرگی که هرکدام برای خودشان یک تیم بودند. پرویز قلیچخانی، حسن روشن، حسن نظری، ابراهیم قاسمپور و خیلیهای دیگر اما کسی جرات بی انضباطی نداشت. البته بگویم که از آنطرف، حشمت خان پشتم بود و می گفت حرف شرفی حرف من است.
ثبت دیدگاه