نویسنده کتاب با استفاده از شخصیتهای فرعی و خلق ماجراهای خیالی، داستانی جذاب خلق کرده و با انتخاب هوشمندانه زاویهدید و راوی داستان کتابی فنی و جذاب را خلق به رشته تحریر در آورده است. در این کتاب ماجراهای مرتبط با شهید براساس واقعیت و برگرفته از مصاحبه با اطرافیان شهید است.
«وقتی بابا رئیس بود» حاصل دهها ساعت مصاحبه نویسنده که خود نیز معلم آموزش و پرورش است با خانواده، دوستان و همکاران شهید علی بیطرفان است.
شهید علی بیطرفان رئیس آموزش و پرورش شهر قم در سالهای دفاع مقدس همکاری نزدیکی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشته و با شروع جنگ تحمیلی در چهار نوبت در سالهای ۶۱, ۶۳، ۶۴ و ۶۵ به جبهه اعزام میشود. این شهید عزیز علیرغم مسئولیت، بسیار سادهزیست بوده و در زمان جنگ هم علاوه بر اینکه خود در جبههها حاضر میشده بلکه دیگر همکاران را نیز برای حضور در جبهه تشویق میکرده است.
این شهید بزرگوار در هنگام حضور در قم در جمعآوری کمکهای مردمی نیز فعال بوده است. ایشان سرانجام در تاریخ ۲۳ دیماه ۶۵ در منطقه شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.
برشی از کتاب: (غلط های املایی تعمدی است. نویسنده در ابتدای کتاب آورده است: «هرگونه غلط املایی ـ انشایی در متن، برعهده راویِ بچه دبستانی است!»
«بابا تریف میکند بعد از آنکه معلم شده، آقای اسماعیلی که الان رئیس باباست و سید است و با آخوندها دوست است و هرازگاهی میرود برایشان رُوزه میخواند، معلمها را جمع میکرده در خانه خودش و وقتی ساواک پرسیده چکار میکنید، میگفته که: «ما داریم درباره مشکلات دانشآموزان و مدرسه حرف میزنیم». آقای قرائتی را هم که یک آخوند است و بلد است خوب حرف بزند، صدا میکرده بیاید خانهاش تا به معلمها درس اخلاق بدهد. آقای قرائتی بدون تختهسیاه نمیتوانسته حرف بزند و به معلمها میگفته: «شما چطور معلم هستید که در خانهتان تختهسیاه ندارید؟ من که آخوندم در خانهام سهتا تختهسیاه دارم». »
کتاب «وقتی بابا رئیس بود» به قلم «تقی شجاعی» در ۲۲۸ صفحه و به قیمت ۸۸۰۰۰ تومان توسط انتشارات کتاب جمکران وارد بازار نشر شده است.
ثبت دیدگاه