دوشنبه, ۱۹ آبان , ۱۴۰۴ ساعت ×
پ
پ

وقتی به شیطان ضربه ای سهمگین وارد می شود، دیوانه وار عمل کرده و منطق را فراموش می کند. پس هرگاه دیدیم که عملی غیر اصولی و غیر منطقی از دشمن سر زده است، بدانیم که ضربه ای کاری به او وارد کرده ایم.
در صد روز اخیر، اتفاقات ناگواری در کشورمان رقم خورد. هژمونی رسانه ای دشمن نیز، در همه آن اتفاقات ناگوار ، انگشت اتهام را به سمت نظام اسلامی نشانه گرفت. کلید واژه این اقدام نیز عبارت “کارخودشونه” بود. دشمنان نظام این کار را چنان دقیق انجام می دادند که تلاش های رسانه ای روشنگرانه ی دلسوزان انقلاب را با مشکل مواجه می کرد. مثلا آنها در اغتشاشات، ترورهایی ناجوانمردانه انجام می دادند و سپس به کمک رسانه های خود، به راحتی آن را به گردن نیروهای حافظ امنیت کشور می انداختند. وقتی فتنه ها فضا را غبارآلود می کرد، سخن دشمن نیز باور پذیرتر می شد. این روند ادامه داشت تا اینکه در دی ماه سال جاری ، خبری منتشر شد که اتفاقات پس از آن توانست حقایقی از پشت پرده دشمن را بر ملا کند. متن خبر این بود: “معاون اسبق وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران، با اتهام جاسوسی برای دولت بریتانیا، دستگیر و اعدام شد”. این اتفاق روندی طبیعی در سیستم امنیتی کشورهای جهان است. اما نکته عجیب، دفاع جانانه همه کشورهای غربی از این جاسوس بود. اما چرا عجیب؟ فرض کنیم سازمان اطلاعات سپاه، یکی از معاونین خود را دستگیر می کرد. اپوزیسیونی که تا دیروز، سپاه را تروریست می نامید و به همه اقداماتش حمله می کرد، ناگهان طرفدار دو آتشه ی آن معاون فرضی شود و در دفاع از او یقه پاره کند! بله، آن اتفاق عجیب و غیر منطقی همین تناقض است.
آقای “علیرضا اکبری” مصداق یکی از مهره های درجه یک وابسته به نظام بود. وی پنجاه ماه سابقه حضور درجبهه داشت و شخصی بود که در بسیاری از گلوگاه های کلیدی نظام اسلامی، مسئولیت داشته است. پس طبیعی بود که اپوزیسیون، او را در تمامی اقدامات این ۴۰ سال، سهیم دانسته و از اعدام او خوشحال گردد. اما درست بر عکس این اتفاق رخ داد. نه تنها بریتانیا بلکه آمریکا و بسیاری از کشور های اروپایی، دایه مهربان تر از مادر شدند و در دفاع از این شخص، بدترین واکنش ها را نسبت به دستگاه دیپلماسی ایران روا داشتند. واکنش هایی که شدت آن در هیچیک از اعدام های قبلی ای که در ایران رخ داده بود، دیده نمی شد. این نوع از واکنش ها ، حتی در دستگیری و مجازات برخی کارگزاران نظام که در طول ۴۰ سال اخیر رخ داده اند هم بی سابقه بود. رسانه های غربی مدعی شدند که او اساسا جاسوس نبوده و تحت فشار دست به اعترافات اجباری زده است! آنها باز هم از همان سیاست قبلی “کار خودشونه” استفاده کردند و در روند محاکمه او تشکیک ایجاد نمودند. اما این بار، دم روباه بیرون زد. همین دفاع بی محابای آنها از علیرضا اکبری و ناراحتی عجیب آنها، چنان غیر منطقی بود که هر انسان عاقلی را به فکر فرو می برد و ثابت می کرد که او واقعا جاسوس بوده و دارای اهمیت ویژه ای برای بریتانیا بوده است.
این دفاع بی منطق و متناقض-که تنها از روباه پیر بر می آید- نشان داد که گویا ضربه ی وارد شده، بسیار کاری و گیج کننده بوده است. آنها بعد از اعدام جاسوسشان چنان گیج شدند که دیگر ، متوجه نشدند که با دست خودشان در حال رسوا کردن خودشان هستند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.